برادر یک عروس 13ساله وقتی فهمید دامادشان او را با
ادعای دروغین فریب داده و به قتل خواهرش ترغیب کرده است به خونخواهی
برخاست و داماد را کشت.
به گزارش خبرنگار ما جسد دختر 13ساله در
باغی متروکه در اطراف سیرجان پیدا شد و کارآگاهان پس از آنکه جنازه غرق در
خون ثریا را به پزشکی قانونی فرستادند به تحقیق درباره این جنایت
پرداختند. اصابت ضربات متعدد چاقو به پیکر قربانی و مثله شدن جسد افشاگر
آن بود که این نوجوان با انگیزه انتقام جویانه به کام مرگ کشانده شده و
قاتل یا قاتلان کینه یی عمیق از او به دل داشتند.
این فرضیه در
حالی مطرح شد که سن کم مقتول داشتن روابط خصمانه در زندگی او را بعید جلوه
می داد. کارآگاهان هنگامی که فهمیدند ثریا چند روز قبل از مرگ با مردی
افغان ازدواج کرده و شوهر و برادر او از زمان وقوع جنایت ناپدید شده اند،
به این یقین رسیدند که انگیزه ناموسی را باید در این پرونده پیگیری کنند.
آنها با تحقیق از خانواده مقتول متوجه شدند شوهر ثریا به نام نظیر یک روز
پس از ازدواج سراغ برادرزنش رفته و ادعا کرده ثریا دچار فساد اخلاقی است.
نظیر
آنقدر بر این نکته پافشاری کرد که برادر ثریا متقاعد شد دامادشان حقیقت را
می گوید. به این دلیل دو مرد قتل نوعروس 13ساله را طراحی کردند و پس از
کشاندن وی به باغی متروکه و خلوت او را با ضربات متعدد چاقو کشتند. بعد از
آنکه این اطلاعات در پرونده ثبت شد کارآگاهان به تحقیقات خود ادامه دادند
و متوجه شدند سوءظن نظیر به همسرش بی اساس بوده و مقتول هرگز خطایی مرتکب
نشده بود. در حالی که تلاش ها برای دستگیری شوهر و برادر ثریا ادامه داشت
از جنایتی تازه خبر رسید.
افسران جنایی متوجه شدند دو مرد پس از
کشتن نوعروس ایران را ترک کرده اند و به افغانستان گریخته اند و در آنجا
برادر ثریا وقتی با پرس و جو متوجه شد نظیر به خواهرش تهمت ناروا زده و او
را با ادعاهای واهی به آدمکشی ترغیب کرده است درصدد خونخواهی برآمد و خود
نظیر را با چاقو به قتل رساند.
برادر ثریا بعد از کشتن دامادشان با
خانواده در ایران تماس گرفت و ضمن اعلام این خبر گفت حاضر است به ایران
برگردد و در دادگاه محاکمه شود. بنا بر این گزارش این جنایت در شعبه اول
بازپرسی دادسرای سیرجان در حال بررسی است و پلیس به تلاش خود برای دستگیری
تنها متهم پرونده ادامه می دهد.
روه حوادث؛ مرد جوان وقتی با مخالفت مادر دختر مورد علاقه اش برای ازدواج رو به رو شد او را کشت تا بتواند به خواسته اش برسد. این مرد که فرید نام دارد پس از قتل، صورت مقتول را متلاشی کرد تا جسد شناسایی نشود.
یک هفته پیش دختری جوان به ماموران پلیس بندرعباس خبر داد مادرش به نام میمنت گم شده است. با شکایت این دختر تحقیقات آغاز شد و ساعاتی بعد ماموران پلیس جسد غرق در خون زنی را که زیر یک پل رها شده بود، پیدا کردند.
صورت جسد بر اثر ضربات وارده کاملاً از بین رفته و قابل شناسایی نبود به همین دلیل به دستور بازپرس جنایی، جنازه به پزشکی قانونی انتقال یافت تا هویت وی شناسایی شود. ماموران با تطبیق مشخصات جسد کشف شده با میمنت احتمال دادند مقتول همان زن مفقود شده باشد. بنابراین دختر وی به پزشکی قانونی احضار شد. دختر جوان گفت این جسد به مادرش تعلق دارد ولی نمی داند چه کسی این کار را با او کرده است.
بررسی های پلیسی نشان داد میمنت از مدتی قبل با جوانی به نام فرید درگیری داشته و با ازدواج فرید با دخترش مخالفت می کرده است. با روشن شدن این موضوع دختر مقتول مورد بازجویی قرار گرفت.
وی گفت؛ فرید به من ابراز علاقه می کرد و از مادرم می خواست با ازدواج ما موافقت کند اما مادرم قبول نمی کرد. معتقد بود فرید لیاقت من را ندارد و نمی تواند مرا خوشبخت کند. به همین خاطر هم فرید با او دشمنی می کرد. با توجه به اینکه فرید بارها مادرم را تهدید کرده بود، احتمال دارد او مادرم را به قتل رسانده باشد.
در این بین وضعیت جسد نشان می داد میمنت قربانی یک انتقام گیری شده است و عامل این جنایت فقط قصد کشتن او را نداشته بلکه می خواسته از وی انتقام بگیرد.
بنا بر این فرضیه قاتل بودن فرید قوت گرفت و وی برای انجام تحقیقات بیشتر دستگیر شد. مرد جوان به قتل میمنت با همدستی دو نفر دیگر اعتراف کرد و گفت؛ من عاشق دختر میمنت بودم و می خواستم با این دختر ازدواج کنم اما مقتول مانع می شد. او می خواست جلوی خوشبختی ما را بگیرد. من می دانستم دختر میمنت هم من را دوست دارد و فقط به خاطر مخالفت های مادرش نمی خواهد با من ازدواج کند.
وی ادامه داد؛ چندین بار با میمنت قرار گذاشتم و به او گفتم باید دست از مخالفت هایش بردارد و اجازه دهد من و دخترش با هم ازدواج کنیم اما او همچنان مقاومت می کرد. روز قبل از حادثه با وی قرار گذاشتم تا برای آخرین بار خواسته ام را مطرح کنم. میمنت اصلاً به حرفم گوش نمی داد و می گفت در هر شرایطی جوابش منفی است. من هم با همدستی دو دوستم او را به قتل رساندم تا بتوانم با دخترش ازدواج کنم.
مردی که بعد از به قتل رساندن همسر اولش و مجروح کردن
فرزندانش متواری شده و دختر جوانی را به عنوان سومین همسر به عقد خود
درآورده بود توسط پلیس دستگیر شد.
به گزارش خبرنگار ما، پیگیری های
پلیس برای دستگیری این مرد زمانی آغاز شد که مسوولان حراست بیمارستانی در
اراک خبر دادند امدادگران اورژانس مادری را به همراه دو فرزندش که نیمه
جان هستند به بیمارستان انتقال داده اند. در حالی که ماموران به سمت
بیمارستان در حرکت بودند خبر رسید مادر خانواده در اثر شدت جراحات جان
باخته اما فرزندانش زنده هستند و به دلیل آسیب شدید که به آنها وارد شده
است باید چند روزی در بیمارستان بمانند.
ماموران در گام بعدی
تحقیقات خود نجات یافتگان را مورد بازجویی قرار دادند. آنها در تحقیقات
خود متوجه شدند ضارب پدر62ساله خانواده است و بعد از اینکه با اسلحه به
سوی اعضای خانواده اش شلیک کرده، متواری شده است. یکی از مجروحان به پلیس
گفت؛ پدرم همسر دیگری به جز مادرم داشت و به همین خاطر آنها همیشه با هم
اختلاف داشتند. او همیشه به همسر دومش بیشتر اهمیت می داد و بیشتر درآمدش
را در اختیار او قرار می داد و مادرم از او می خواست این کار را نکند. روز
حادثه مطابق معمول آنها با هم بحث کردند و پدرم که به شدت عصبانی شده بود
یک سلاح برداشت و به طرف هر سه نفر ما شلیک کرد و بعد متواری شد.
با
توجه به این گفته ها تحقیقات پلیسی برای دستگیری این مرد آغاز شد اما
ماموران نتوانستند او را به دام بیندازند. به همین خاطر تصویر متهم در
اختیار ماموران سراسر کشور قرار گرفت تا اینکه مدتی پیش نیروی انتظامی
شیراز اعلام کرد مردی را با مشخصات متهم فراری شناسایی کرده است. زمانی که
ماموران اطمینان پیدا کردند این مرد همان متهم تحت تعقیب است مخفیگاه او
را محاصره و وی را در یک فرصت مناسب دستگیر کردند.مرد 62ساله که می دید
چاره یی به جز اعتراف به قتل ندارد کشتن همسر اولش را گردن گرفت و گفت؛ از
آنجایی که من دو همسر داشتم همسر اولم مرتب با من درگیر می شد. او فکر می
کرد من به همسر دومم بیشتر اهمیت می دهم، به همین خاطر از من ایراد می
گرفت و دعوا می کرد. روز حادثه دوباره بر سر اینکه چرا به همسر دومم پول
بیشتری می دهم با من دعوا کرد. من که به شدت عصبانی شده بودم و نمی
توانستم بر خودم مسلط باشم سلاحی را که از مدت ها پیش تهیه کرده بودم،
برداشتم و به سمت او شلیک کردم. فرزندانم هم در آنجا بودند. آنها به سمت
مادرشان رفتند تا جلوی شلیک ها را بگیرند. من به فرزندانم هم تیراندازی
کردم و در نهایت متواری شدم. متهم ادامه داد؛ چند روزی خود را مخفی کرده
بودم تا اینکه تلفنی متوجه شدم همسرم فوت شده است و بعد از آن از اراک به
شیراز آمدم. در شیراز با دختری که 30 سال بیشتر نداشت، آشنا شدم و تصمیم
گرفتم با او ازدواج کنم. به خواستگاری اش رفتم و زمانی که موافقت خانواده
اش را گرفتم او را به عقد خودم درآوردم و در مورد اینکه قبلاً دو بار
ازدواج کرده و همسر اولم را به قتل رسانده ام، چیزی نگفتم. ما مدتی با هم
زندگی کردیم. هیچ مشکلی با هم نداشتیم اما به خاطر عذاب وجدانی که داشتم
از زندگی ام لذت نمی بردم تا اینکه توسط پلیس دستگیر شدم.
بنا بر این گزارش متهم در حال حاضر بازداشت است و تحقیقات از وی همچنان ادامه دارد.
مقامات قضایی آمریکا، یک پدر سنگدل را به اتهام مسموم کردن فرزندان خود و دیگر کودکان برای دریافت غرامت به 100 سال حبس محکوم کردند.
به گزارش ایسنا، به نقل از خبرگزاری آسوشیتدپرس، «ویلیام کانینگهام» اهل ایالت «جورجیا» در آمریکا متهم است که کودکان خردسال خود و چند کودک دیگر را برای دریافت غرامت از یک شرکت تهیه غذای کودک مسموم کرده است.
در گزارش پلیس ایالتی «جورجیا» آمده است که این مرد پسر 18 ماهه و دختر سه سالهاش را با مسموم کردن سوپشان، به قتل رسانده است.
علاوه بر این، این مرد غذای چند کودک همسایه را نیز آلوده کرده تا با استفاده از این راه بتواند از شرکت مذکور غرامت بگیرد.
در گزارش پلیس ایالتی «جورجیا» آمده است که این مرد که بیکار بوده به سختی از عهده مخارج دو کودک خود برمیآمده و با این کار قصد داشته پولی به جیب بزند، اما بازرسان دادگاه ایالتی نسبت به شکایت وی مشکوک شده و در نهایت متوجه تقلب و حربه وی در دریافت غرامت از شرکت تهیه و توزیع غذای کودک شدند.
مردی که متهم است نوجوانی را که به خانه اش آمده است
و قصد داشته با همسرش رابطه نامشروع برقرار کند به قتل رسانده از سوی هیات
قضات به پرداخت دیه محکوم شد.
به گزارش خبرنگار ما دوم تیرماه سال
86 مردی با ماموران پلیس تماس گرفت و مدعی شد پسر نوجوانی را در خانه اش
به قتل رسانده است. او از ماموران خواست هر چه زودتر به خانه اش بروند.
دقایقی بعد پلیس در محل حاضر شد و کارآگاهان جسد غرق در خون نوجوانی را که
لباس خانه به تن داشت، مشاهده کردند. به دستور بازپرس جسد به پزشکی قانونی
انتقال یافت و جواد
- متهم - برای بازجویی های بیشتر به پلیس آگاهی
انتقال یافت. وی در تحقیقات به ماموران گفت؛ مقتول را نمی شناسد و از
اینکه او برای چه وارد خانه اش شده بود، خبر ندارد.
تحقیقات نشان
داد همسر جواد از مدتی قبل با مقتول که «ح» نام داشت، ارتباط داشته و
شوهرش از این ارتباط بی خبر بود تا اینکه روز حادثه زمانی که برای انجام
کاری سرزده به خانه برگشت با «ح» مواجه شد و او را در یک درگیری به قتل
رساند.هر چند متهم ادعا کرد قصد قتل نداشته و مرگ حبیب یک اتفاق بوده است،
کیفرخواست به اتهام قتل عمد برای وی صادر شد و پرونده در اختیار هیات قضات
شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران قرار گرفت.
محمد شادابی نماینده
دادستان روز گذشته در جلسه محاکمه جواد در جایگاه حاضر شد و در توضیح
کیفرخواست گفت؛ جواد در حالی که می توانست ماموران را خبر کند مرتکب قتل
شده است و با توجه به تقاضای اولیای دم درخواست صدور حکم قانونی را
دارم.در ادامه برادران مقتول به وکالت از پدر و مادرشان برای متهم تقاضای
صدور حکم قصاص کردند. سپس به دستور قاضی عزیزمحمدی متهم در برابر قضات
قرار گرفت. وی در توضیح جنایتی که مرتکب شده بود، گفت؛ اتهام قتل عمد را
قبول دارم اما قصد آدمکشی نداشتم.وی سپس ماجرای قتل را تشریح کرد و گفت؛
مدتی بود متوجه رفتارهای مشکوک همسرم شده بودم. شب حادثه من برای صرف شام
به خانه رفتم. خیلی سریع شام خوردم. لباسم را پوشیدم که از منزل بیرون
بروم. همسرم از من پرسید کجا می روی. جواب دادم یکی از اقوام فوت شده و می
خواهم به مراسم ختم بروم. از خانه بیرون آمدم و به همسرم گفتم دیروقت برمی
گردم. تازه به راه افتاده بودم که همسرم با من تماس گرفت و دوباره پرسید
کی به خانه می آیم. باز هم تاکید کردم دیروقت برمی گردم او چندین بار این
سوال را از من پرسید. فهمیدم قصد دارد موضوعی را پنهان کند. به همسرم چیزی
نگفتم اما بلافاصله از سر راه برگشتم. لحظاتی بعد وارد خانه شدم و دیدم
چادر و کلید همسرم دم در است. او زمانی این وسایل را آنجا می گذاشت که
بیرون رفته باشد. وارد خانه شدم. هر چه همسرم را صدا زدم جواب نداد. بچه
ها هم خواب بودند. صدای شیر آب از حمام شنیدم. به سمت حمام رفتم و دیدم
همسرم در حمام است و به شدت رنگش پریده و بریده بریده حرف می زند. رفتارش
نشان می داد اتفاقی افتاده است. مرتب من را صدا می کرد و می گفت شیر آب
خراب است و باید آن را درست کنی. اطراف را نگاه کردم و دیدم وسایلی که در
انباری بالای حمام می گذاشتم همه روی زمین است. انباری ما در بالای حمام
قرار داشت. من پرده انباری را کار زدم و دیدم جوانی در آنجاست. او را
پایین کشید. او به من حمله کرد و در یک لحظه چاقویی را از آشپزخانه
برداشتم و به او حمله کردم و وی را زدم. در این حین همسرم بچه ها را
برداشت و فرار کرد. من هم با پلیس تماس گرفتم و گفتم چه اتفاقی افتاده است.
سپس
همسر متهم در جایگاه حاضر شد. وی گفت؛ مدتی بود حبیب مزاحم من می شد. از
آنجایی که شوهرم مرد شکاکی بود نمی توانستم به او بگویم چه اتفاقی افتاده
است. به همین خاطر با برادر بزرگ حبیب تماس گرفتم و از او خواستم جلوی
رفتارهای حبیب را بگیرد و دیگر مزاحم من نشود. با این حال حبیب به کارهایش
ادامه می داد و مرتب به خانه ما تلفن می کرد. شب حادثه بعد از اینکه شوهرم
از منزل بیرون رفت برای چند دقیقه یی جلوی در رفتم. حبیب را دیدم که در
خیابان ایستاده بود و به خانه ما نگاه می کرد. از من خواست اجازه دهم وارد
خانه شود. من هم عصبانی شدم و مخالفت کردم.
زن جوان ادامه داد؛ یک
دفعه به طرف من حمله کرد. مرا به در کوبید. وارد خانه شد و با چاقو سراغ
فرزندانم رفت. من هم که به شدت ترسیده بود به او گفتم آرام باش تا با هم
صحبت کنیم. حبیب در خانه ما بود و داشتیم با هم حرف می زدیم که شوهرم آمد.
من هم برای اینکه مشکلی پیش نیاید به داخل حمام رفتم و از حبیب خواستم
خودش را در انباری مخفی کند اما شوهرم متوجه شد و درگیری بین آنها اتفاق
افتاد.
وی افزود؛ قرار بود من و حبیب با هم فقط تلفنی ارتباط داشته باشیم اما حبیب به خانه من می آمد و برایم مزاحمت ایجاد می کرد.
پس
از پایان جلسه دادگاه، هیات قضات وارد شور شدند و با توجه به اینکه متهم
توانست ادعای خود را ثابت کند وی را به پرداخت دیه به اولیای دم محکوم
کردند.این در حالی است که همسر این مرد پیش از این به اتهام رابطه نامشروع
محاکمه و به 99 ضربه شلاق محکوم و حکم وی بعد از قطعی شدن اجرا نیز شده
بود.
ه گزارش عصر ایران نشریه دیلی میل انگلیس با
انتشار این خبر نوشت: "تصاویر جانت گالیف و
دخترش جین نشان می دهد آنها اکنون شباهت ظاهری
بسیاری از نظر وزن، رنگ مو و چهره پیدا کرده اند و
شاید تفاوت آنها در رنگ چشم و اندکی اختلاف قد
باشد."
براساس این گزارش جانت 10 هزار پوند
برای جراحی های متعدد زیبایی خود هزینه کرده که
این جراحی ها در کرواسی انجام شده است.
جانت با
بیان اینکه وی سال ها احساس می کرد شبیه یک کیسه
کهنه است می گوید: "ما اکنون شبیه دو خواهر دوقلو
شده ایم و در مرکز توجه مردم قرار داریم."
وی
می افزاید: "شاید اندکی احمقانه به نظر برسد که من
برای شبیه شدن به دخترم جراحی زیبایی کرده ام اما
او زیبا و جذاب است و چه کسی دوست ندارد شبیه جین
شود؟!"
مادر 50 ساله (تصویر سمت چپ بالا) اضافه
می کند: "ما در حال حاضر به جای یک دختر و مادر
شبیه دو خواهر دوقلو شده ایم. مردم در خیابان ما
را اشتباهی می گیرند و می پرسند آیا شما خواهر
هستید؟"
جین دختر این زن انگلیسی با ابراز
خوشحالی از سیمای جدید مادرش می گوید: "ما اکنون
از هر زمان دیگری به هم نزدیک تر شده ایم. مادرم
از مدونا (خواننده آمریکایی)ی 50 ساله نیز بهتر
است."
وی می افزاید: "تنها اختلاف در رنگ چشم و
سایز کفش است. رنگ چشم من قهوه ای است و مال مادرم
آبی. اندازه کفش های او نیز بزرگ تر است."