تفریحی ,سرگرمی ,عکس عاشقانه ,مطالب خواندنی, مدل لباس 2019 ,lovefun

گالری عکس ,مدل لباس, آرایشگری ,اس ام اس های جدید, مسائل زناشوئی, عاشقانه ,عکس فانتزی

تفریحی ,سرگرمی ,عکس عاشقانه ,مطالب خواندنی, مدل لباس 2019 ,lovefun

گالری عکس ,مدل لباس, آرایشگری ,اس ام اس های جدید, مسائل زناشوئی, عاشقانه ,عکس فانتزی

استعداد نوجوان ایرانی در Britain's Got Talent( استعدادهای بریتانیا)



برنامه‌ی Britain's Got Talent یکی از برنامه‌های مجموعه‌ی Got Talent است که بینندگان زیادی در سراسر جهان دارد. Simon Cowell که خالق این مجموعه برنامه‌هاست پیش از این با برنامه‌ی American Idol که یکی از پربیننده‌ترین برنامه‌های تلویزیونی در سراسر جهان است شناخته شده بود.
روال برنامه‌های Got Talent یا American Idol به این صورت است که افراد علاقه‌مند به خوانندگی در برابر داوران حضور یافته و قسمت کوتاهی می‌خوانند و داوران تصمیم می‌گیرند که آن‌ها به مرحله بروند یا نه. در American Idol معمولا چهار داور حضور داشتند که چنانچه شرکت‌کننده می‌توانست حداقل ۳ رای موافق از ۴ رای را به‌دست آورد به مرحله‌ی بعدی راه می‌یافت. در مراحل بعدی که با حضور تماشاگران انجام می‌شود شرکت‌کنندگان باید روی استیج و با موزیک بخوانند و در این مراحل بینندگان هم می‌توانند با SMS به شرکت‌کننده‌ی موردعلاقه‌شان رای بدهند.



چندی پیش در برنامه‌ی Britain's Got Talent یک نوجوان ۱۲ ساله ایرانی به نام شاهین جعفرقلی شرکت کرد و به اجرای برنامه پرداخت که تحسین داوران و حاضران را برانگیخت.
کسانی که مجموعه برنامه‌های American Idol یا مجموعه‌های Got Talent را دنبال کرده باشند می‌دانند که سایمون به طور کلی آدم صریح و سخت‌گیری است و با کسی تعارف ندارد. بارها شده که به شرکت‌کننده‌ای گفته باشد صدایت فاجعه است. بنابراین این‌گونه به‌وجدآوردن او نشان از کشف استعدادی تازه دارد. او ابتدا ترانه‌ای خواند که سایمون آن را قطع کرد و از او خواست کار دیگری بخواند که شاهین این بار ترانه‌ی Who's Loving You از مایکل جکسون را به زیبایی هرچه تمام‌تر اجرا نمود. در حین این اجرا سایمون و ۲ داور دیگر برنامه به احترام صدا زیبای شاهین از جا برخاستند. اجرای زیبای او به طور کلی در ویدیوهای مختلف حدود ۱۰ میلیون بار در یوتیوب دیده شده است.
برای مشاهده این اجرای زیبای شاهین در برنامه‌ی Britain's Got Talent روی این لینک کلیک کنید
 

گزارش کامل از برنامه بزرگداشت دوم خرداد با حضور حضور میر حسین و خاتمی

آغاز مراسم
به گزارش خبرنگار سایت هواداران، از ساعت 14جمعیت زیادی که اکثر آنان را جوانان سبز پوش تشکیل می داد توسط اتوبوس ها از نقاط مختلف تهران و برخی شهرهای اطراف به مجموعه سرپوشیده ورزشگاه آزادی وارد می شدند و تا پیش از شروع مراسم با همخوانی سرودهایی چون ای ایران، یار دبستانی من و ... به ابراز احساسات می پرداختند.
برنامه با نیم ساعت تاخیر ساعت 16:30 با پخش سرود جمهوری اسلامی ایران و همخوانی حضار آغاز شد. پس از آن، تلاوت آیاتی چند ازقرآن مجید در سالن طنین افکن شد و سپس جواد یحیوی مجری برنامه به حضار خیرمقدم گفت.




مهندس امین زاده
نخستین سخنران برنامه امین زاده، رییس ستاد اصلاح طلبان حامی میرحسین موسوی بود که به حضور مردم در صحنه انتخابات و پیروزی آن ها در صورت این حضور تاکید کرد. وی در بخشی از سخنان خود گفت : ما پیروزیم چون ملت ایران می‌داند چه سرنوشت تکان‌دهنده ای در حوزه اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاست بین‌المللی خواهد داشت و ما پیروزیم چون می‌خواهیم کشور را در مسیر احترام و توسعه قرار دهیم.


همسر شهید رجایی
همسر شهید رجایی سخنران دیگر مراسم بود. همسر شهید رجایی با بیان اینکه میرحسین موسوی نزدیک‌ ترین شخص به شهید رجایی است، تاکید کرد: فقط حضور حداکثری در انتخابات می‌تواند مردم و کشور را از وضع موجود نجات دهد و توطئه‌ها را خنثی کند.
عاتقه صدیقی که عصر شنبه در مراسم بزرگداشت روز دوم خردادماه در ورزشگاه 12 هزار نفری آزادی در جمع هواداران میر حسین موسوی ، سخن می‌گفت با اشاره به فعالیت‌های موسوی طی دوران جنگ، موسوی را یک ذخیره انقلاب که طی 30 سال گذشته مظلوم مانده خواند و گفت: نزدیک‌ ترین فرد از نظر شخصیتی، مدیریتی، بینش سیاسی و اقتصادی و همچنین مردمی بودن به شهید رجایی، آقای موسوی است. وی گفت که موسوی طی 20 سال گذشته به دنبال مقام و منیت نبوده است و باید دید چقدر ایشان احساس خطر کرده که هم‌اکنون به میدان آمده است.
همسر شهید رجایی با بیان اینکه شما باید یار و یاور موسوی باشید تا اگر هر روز 9 بحران ایجاد کردند موسوی همچنان موفق باشد، گفت: امروز ملت ایران تقاضای تشکیل کمیته صیانت از آرا را می‌دهد اما دولت زیر بار نمی‌رود.
وی ادامه داد: امیدوارم مردم هوشیار باشند و با شرکت حداکثری در انتخابات حضور یابند و توطئه‌ای را کهممکن است اتفاق بیفتد خنثی کنند.

پخش کلیپ از گذشته تا آینده
بخش دیگر مراسم پخش کلیپ از گذشته تا آینده بود. کلیپی ساخته تیم موج سوم که تاریخ سیاسی ایران را از مشروطه تا به امروز به تصویر کشیده بود. هنگام پخش بخش هایی از این کلیپ همچون تصویر دکتر مصدق، دکتر شریعتی، جناب آقای خاتمی و مهندس موسوی تشویق ها به اوج خود می رسید و در هنگام پخش صحنه های مربوط انقلاب و سرودهای انقلابی و آزادی سازی خرمشهر و آهنگ "ممد نبودی ببینی" حضار ضمن تشویق با سرودها همخوانی می کردند و تنها هنگامی که سکوت بر سالن حکمفرما شد بخش مربوط به رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی بود.

مدیر مسئول یاس نو
نعیم پور مدیر مسئول یاس نو از دیگر سخنرانان این مراسم بود که ضمن ابراز تاسف از توقیف روزنامه یاس نو ابراز امیدواری کرد مهندس موسوی پیروز صحنه انتخابات باشد


حمایت فائزه هاشمی
فائزه هاشمی دیگر سخنران این مراسم بود که با مروری بر گذشته انتخابات و تغییر و تحولات به وجود آمده در دوم خرداد حمایت خود را مجددا از مهندس موسوی اعلام کردند.
هاشمی در بخشی از سخنان خود گفت: هر یک از شما جوانان که در اینجا حضور دارید می توانید هزار نفر را با خودتان به پای صندوق های رای بیاورید تا آنها به میرحسین رای دهند و با آمدن میرحسین شرایط کنونی کشور دچار تغییر اساسی شود. وی در ادامه گفت: در سال 84 اصلاح طلبان فرصت استثنایی را از دست دادند چرا که با تعدد کاندیدا باعث شکست شدند اگر در انتخابات چند روز آینده تحلیل درستی نداشته باشیم باز هم دچار شکست خواهیم شد.
وی در ادامه افزود: دو کاندیدای اصلاح باید رفاقت و دوستی هایشان را حفظ کنند و ما نباید میدان را به رقبا دهیم تا عرصه را بر ما تنگ کنند و شرایط شکست ما را فراهم کنند.
فرزند هاشمی رفسنجانی و حامی میرحسین در ادامه گفت: عده ای معتقدند که میرحسین نسخه ای از احمدی نژاد است و میرحسین را به نداشتن حرف های تازه مورد هجمه قرار می دهند اما باید بگویم تضاد احمدی نژاد و میرحسین کاملا مشخص است و ما نباید به برخی شایعات پیرامون نزدیکی طرز تفکر احمدی نژاد و میرحسین علاقه نشان دهیم.وی در پایان گفت: به نظر من کروبی کاندیدای اصلاح طلبی که طبق نظرسنجی های به عمل آمده چند ماه اخیر از آرای کمتری نسبت به دیگر کاندیدای اصلاح طلبان میرحسین برخورار است باید کنار برود و زمینه را برای پیروزی میرحسین فراهم کند.

چهره های هنری
کیومرث پوراحمد از جمله مطرح ترین چهره های هنری حاضر در سالن بود که به حمایت از مهندس موسوی پرداختند و در کنار وی کامبوزیا پرتو و حمید فرخ نژاد نیز هر یک دقایقی صحبت کردند. بهاره رهنما، لیلی رشیدی و پگاه آهنگرانی نیز هر یک به صورت کوتاه حمایت خود را از مهندس موسوی اعلام کردند. همچنین این سه بازیگر پرچم ایران را به امضای سیدمحمدخاتمی رساندند.

ادامه مطلب ...

کارآگاهان در پی گشودن راز هفتمین و هشتمین جنایت قاتل سریالی

در حالی که قاتل سریالی قزوین تاکنون به شش جنایت اقرار کرده است کارآگاهان با این احتمال که وی دو جنایت دیگر نیز مرتکب شده باشد همچنان به بازجویی از او ادامه می دهند.به گزارش خبرنگار ما مهین که در پی قتل های سریالی زنان دستگیر شد از نخستین بازجویی ها کشتن چهار زن و یک مرد را پذیرفت. او سپس به قتل خاله شوهرش نیز اقرار کرد اما کارآگاهان مسوولیت مرگ زن دیگری به نام کیمیا شجاعی را نیز که به شیوه مشابه با سایر جنایت ها و در محدوده زمانی کشتار زنان به وقوع پیوسته است، متوجه او می دانند و به همین سبب در این خصوص چند جلسه از وی بازجویی کرده اند. در حالی که مهین این قتل را گردن نمی گیرد یک پرونده جنایی دیگر نیز روی میز بازپرس پرونده قرار گرفت.در این جنایت که مهرماه سال گذشته رخ داد زنی که هویتش کشف نشده از پا درآمد و شواهد و نشانه های موجود بیانگر آن است که این مقتول نیز به شیوه قربانیان دیگر به کام مرگ کشانده شده است. اکنون مقامات قضایی و انتظامی با این فرضیه که تعداد قتل های مهین هشت فقره است درصدد هستند به تحقیق از وی تا زمان افشای حقیقت ادامه بدهند. در همین حال کارآگاهان شامگاه پنجشنبه دو مرد را که در ناصرخسرو تهران به صورت غیرقانونی دارو می فروشند به اتهام همکاری با مهین بازداشت کردند. این دو پیش از شروع قتل های سریالی دارویی ترکیبی را که مخلوطی از قرص های خواب آور و داروی بیهوشی بود به قاتل 34ساله فروخته بودند و اکنون پایشان به این پرونده باز شده است.در همین حال مهین که پیش از این ادعا کرده بود قتل ها را با الگوبرداری از کتاب های پلیسی آگاتا کریستی انجام می داده است در بازجویی های اخیرش الگوی دیگر خود را معرفی کرد و گفت؛ در یک مجله خانوادگی مطالبی درباره قتل های زنجیره یی در پاریس نوشته شده بود و من از آن جنایت ها پیروی می کردم. مجله یی که مهین از آن نام می برد در خانه او کشف و ضمیمه پرونده شده است. قاتل سریالی علاوه بر این توضیح داده فیلم و سریال های پلیسی را نیز با دقت تماشا و نکاتی را از آنها استخراج می کرد. وی در این باره به تیم تحقیق گفته است؛ در فیلم ها دیده بودم قاتلان برای اینکه اثر انگشت از خودشان به جا نگذارند دستکش دست می کنند، من هم همین کار را می کردم. این زن که همچنان بدهی 25 میلیون تومانی را انگیزه خود از قتل ها عنوان می کند، توضیح داده است؛ هرچند شوهرم راننده کامیون بود، به مواد مخدر اعتیاد داشت و او را از شرکتی که در آن کار می کرد، اخراج کرده بودند. من هم وقتی در بن بست قرار گرفتم به این نتیجه رسیدم که قتل بهتر از گرفتار شدن در فساد اخلاقی است و به همین دلیل تصمیم گرفتم زنان مسنی را که پول و جواهر همراه دارند، بکشم.در این بین تحقیقات صورت گرفته نشان می دهد برخی ادعاهای مهین درباره قتل ها صحت ندارد. به عنوان نمونه او درباره انگیزه اش از کشتن سیف الله مانی فرد- پیرمرد صاحبخانه- مدعی شده چون مقتول قصد داشت به او تعرض کند دست به این جنایت زده است. حال آنکه تیم ویژه تحقیق به این نتیجه رسید سیف الله مردی مذهبی، متین و بااخلاق بود و حتی در یک مورد وقتی از گرفتار شدن مستاجرش در مخمصه مالی باخبر شد مبلغ یک میلیون و 300 هزار تومان به وی قرض داد. بنابراین ادعای دفاع از ناموس نمی تواند صحت داشته باشد و به احتمال زیاد مهین این مرد را نیز با انگیزه سرقت کشته است.در حالی که بازجویی ها از قاتل سریالی ادامه دارد همسر وی نیز همچنان در بازداشت به سر می برد و دختران این دو به یکی از اقوام شوهر مهین سپرده شده اند. شوهر زن جنایتکار که اکنون به اختفای ادله جرم در قتل سال 85 متهم شده مصرانه تاکید می کند از سایر جنایت های همسرش اطلاع نداشته است. این مرد در بازجویی های اخیر گفته است؛ می دانستم مهین کار خلاف انجام می دهد اما فکر می کردم کار او کلاهبرداری است و هرگز به ذهنم خطور نکرد وی آدمکشی می کند.

همسایه های مهین چه گفتند


همسایه های مهین در گفت وگو با خبرنگار ما به نکاتی درباره شخصیت و زندگی این زن اشاره کردند. بهروز مردی که از هشت سال قبل در همسایگی قاتل سریالی زندگی می کند، گفت؛ مهین زنی آرام و موقر به نظر می رسید. رفتار او و شوهرش عادی بود و آدم های بی سروصدایی بودند. مهین هر روز صبح دختر معلولش را از خانه بیرون می برد و بعدازظهر وی را بازمی گرداند، البته نمی دانم دختر را به کجا می برد. او خیلی کم در کوچه دیده می شد و هر وقت از خانه بیرون می آمد سوار خودرواش بود و با سرعت بالا رانندگی می کرد و بیشتر اوقات راننده یک موتور هوندا نیز همراهش بود. وی افزود؛ من شوهر مهین را در ویدئوکلوپ سر خیابان زیاد می دیدم. او بیشتر فیلم های خانوادگی اجاره می کرد و تا آنجا که می دانم راننده ماشین سنگین بود. من قبلاً چند بار دیده بودم مهین همیشه در رنواش را از بیرون باز می کند و به نظر می رسید قفل آن خراب است.بهروز ادامه داد؛ قبل از دستگیری این زن و شوهر ماموران چند روز کوچه ما را زیر نظر داشتند ولی آن دو کاملاً عادی رفتار می کردند و من با موضوع مشکوکی برخورد نکرده بودم.زینت زن دیگری که در همسایگی مهین زندگی می کند نیز گفت؛ مهین با مردم برخورد خوبی داشت، البته چند بار از خانه اش صدای مشاجره و دعوا را شنیدم اما در مجموع خانواده خیلی آرامی بودند و میهمان نداشتند و مهین سعی می کرد با کسی رفت و آمد نکند. او همیشه از پنجره خانه شان کوچه را زیر نظر داشت. چند روز قبل از دستگیری او کلید خانه اش را گم کرد و در کوچه ماند، بعد هرچه اصرار کردم تا زمان رسیدن شوهرش به خانه من بیاید، قبول نکرد و گفت ترجیح می دهد در کوچه منتظر بماند. او همیشه یک دستکش سفید در دست داشت که این موضوع نظرم را جلب می کرد.همسایه طبقه بالای خانه مهین نیز گفت؛ ما مشکل خاصی با این خانواده نداشتیم. تنها نکته مرموز این بود که هر وقت تلفن خانه شان زنگ می زد چند دقیقه بعد مهین و شوهرش از خانه بیرون می رفتند. موضوع دیگری که توجهم را جلب می کرد این بود که مهین مرتب خودرواش را می شست.

توضیحات معاون دادستان
علیرضا افتخاری سرپرست تیم تحقیق پرونده قتل های سریالی و معاون دادستان قزوین نیز در خصوص اینکه چرا متهم زنان مسن را در مقبره چهار انبیا و در اول هر ماه قمری شکار می کرد و چگونه و با چه انگیزه یی دست به این کار می زده، گفت؛ این متهم مهم ترین علت ارتکاب قتل را سرقت عنوان کرده و در خصوص اینکه چرا فقط دزدی نمی کرده و سوژه های خود را می کشته، گفته است به خاطر اینکه از سوی زنان شناسایی نشود چنین کاری می کند.وی افزود؛ متهم در اعترافاتش گفته زنان را با توجه به بالا بودن سن و داشتن طلای بیشتر انتخاب می کرده تا هم طلای زیادی به سرقت ببرد و نتیجه مادی بیشتری عایدش شود و هم این دسته از زنان دارای فرزند کوچکی نبودند که بی مادر شوند.وی عنوان داشت؛ این موضوع که متهم نسبت به مادرش نفرت داشته، صحت ندارد و از سوی متهم نیز رد شده، مهین فقط گفته از مادرش گلایه داشته که چرا سهم ارث او را نداده است.معاون دادستان قزوین افزود؛ متهم در انتخاب سوژه های خود از گفتار و کلمات عاطفی استفاده می کرده تا نسبت به مقتولان اعتمادسازی کند و در مورد یکی از مقتولان که با وی نسبت خویشاوندی داشت شیوه کار وی به این شکل بوده که همان روز در چهارانبیا منتظر سوژه بود ولی کسی را پیدا نکرد و در نهایت تصمیم به خروج از آنجا گرفت ولی در همان لحظه زنی به سوی متهم رفت و او را به اسم صدا زد و وقتی متهم از او می پرسد او کیست، مقتول خود را از اقوام شوهرش معرفی می کند.وی تصریح کرد؛ متهم مانند دیگر سوژه های خود مقتول را دعوت کرد تا او را با خودرو برساند و پس از آن نقشه اش را عملی کرد. افتخاری افزود؛ برخی می پرسند چگونه یک زن به تنهایی این قتل ها را انجام داده است، در پاسخ به این سوال باید توجه داشت مهین فردی درشت جثه و باهوش است و در انتخاب سوژه، محل و نحوه قتل دقت لازم را داشته تا ردی از خود به جای نگذارد. وی توضیح داد؛ بنابر اظهار خود متهم، وی پس از قتل یکی از سوژه هایش که وزن زیادی داشت به مدت زیادی کتفش درد می کرد، البته در موارد دیگری نیز با توجه به تبحرش در رانندگی خودرو را طوری کنار محل انداختن جسد پارک می کرد که دیگر نیازی به جابه جا کردن مقتول نباشد و به راحتی قربانی را از خودرو به داخل جوی آب می انداخت.وی اعلام کرد؛ اطلاع رسانی رسانه ها پیش از دستگیری متهم هیچ تاثیری در تهییج متهم نداشته چرا که انگیزه متهم با این موضوع ارتباطی ندارد و متهم با برنامه ریزی و در کمال سلامت عقلی و هوشیاری دست به ارتکاب جرم می زده است.معاون دادستان قزوین عنوان داشت؛ برخی در تلاش هستند که یک دستگاه و نهاد خاصی را در کشف پرونده قتل برجسته کنند، ولی آنچه تا به امروز حاصل شده نتیجه کار تیمی بوده که در آن تیم دستگاه قضایی، پلیس، اداره اطلاعات، مخابرات، پزشکی قانونی و سپاه حضور داشتند.وی اظهار داشت؛ درست است که امروز قاتل دستگیر شده، ولی همچنان توصیه ما این است که شهروندان هیچ گاه از افراد ناشناس آبمیوه و خوراکی نگیرند و به ادعاهای هر کسی باور و اطمینان نکنند چرا که با دستگیری این متهم تمام افراد مجرم و متهم دستگیر نشده اند و هنوز هم افرادی وجود دارند که به دنبال سرقت و سوء استفاده از اعتماد مردم برای اعمال مجرمانه خود هستند.

تحقیق درباره سقوط مرگبار دختر 13ساله

دستگیری یک پسر جوان باعث پیشرفت تحقیقات درباره سقوط مرگبار یک دختر 13ساله از طبقه پنجم یک ساختمان شد. در این حادثه که 21 اردیبهشت ماه در بلوار مرزداران رخ داد دختری 13ساله از پنجره خانه شان سقوط کرد و جان باخت. پس از آن محمدحسین شهریاری بازپرس ویژه قتل به دلیل اینکه زمان حادثه برادر متوفی در منزل حضور داشت به بازجویی از وی پرداخت.این جوان گفت؛ من برای عوض کردن لباس هایم به خانه رفتم و متوجه حضور یک مرد جوان در اتاق خواهرم شدم.با دیدن این فرد وی را دستگیر کردم و از او درباره دلیل حضورش در خانه پرسیدم و او گفت با خواهرم دوست است.برادر متوفی افزود؛ با توجه به این موضوع خواهرم و مرد جوان را در پذیرایی خانه نگه داشتم و با پدر و مادرم تماس گرفتم تا خود را به خانه برسانند و تکلیف این دو را مشخص کنند.وی ادامه داد؛ در این لحظه خواهرم به بهانه برداشتن روسری به داخل اتاق رفت و من نیز مشغول سوال پرسیدن از مرد جوان شدم که یکدفعه صدای جیغ و فریاد همسایه ها را شنیدم و در این لحظه با مرد جوان درگیر شدم اما وی پس از آنکه بر اثر اصابت ضربه چاقوی من از ناحیه پا مجروح شد، از خانه فرار کرد. با توجه به این اطلاعات تحقیقات برای دستگیری مرد متواری آغاز شد تا اینکه این فرد شب گذشته دستگیر شد و اظهارات برادر دختر 13ساله را تایید کرد.این جوان 19ساله که اشکان نام دارد، مدعی شد از سال قبل با متوفی آشنا شده و این دختر مدعی شده بود 18 سال دارد که همین امر دلیل ارتباط بیشتر آنها شد.بنابر این گزارش تحقیقات برای مشخص شدن زوایای پنهان این پرونده همچنان ادامه دارد.

اعتراف به یک جنایت دیگر در آستانه اعدام

فارس: مرد جوان محکوم به قصاص در آستانه اجرای حکم قصاص از راز یک قتل دیگر پرده برداشت.

عصر یکی از روزهای تابستان سال 73 مأموران کلانتری شوش از وقوع یک فقره قتل در حوالی میدان شوش با خبر شدند.

مأموران با حضور در محل حادثه دریافتند یک مرد 45 ساله آهنگر در محل کارش بر اثر اصابت جسم سنگین به سرش به قتل رسیده و جسدش در این محل رها شده است.

تحقیقات نشان داد این فرد یک کارگر 18 ساله به نام محراب دارد که در زمان کشف جسد در محل حضور نداشته است در حالی که به گفته همسایه‌ها این نوجوان هر شب در این محل به همراه صاحب کار خود استراحت می‌کرده است.

شهریاری بازپرس شعبه هفتم دادسرای امور جنایی تهران درباره این پرونده گفت: محراب شناسایی و دستگیر و مدعی شد صاحب کارش را به قتل رسانده است.

وی ادامه داد: محراب در خصوص انگیزه قتل صاحب کارش مدعی شد پس از گذشت چند شب از حضور در محل آهنگری و خوابیدن کنار صاحب کارم این فرد مدعی شد من در خواب در مورد وقوع یک قتل سخن گفته‌ام که به همین دلیل قصد داشت مرا به پلیس معرفی کند.

وی افزود: من نیز برای آنکه از پلیس هراس داشتم وی را کشتم تا نتواند من را به پلیس معرفی کند اما بعد از این اقدام انگیزه‌ام تغییر کرد و اموال وی را نیز به سرقت بردم.

بازپرس شعبه هفتم دادسرای امور جنایی تهران گفت: این فرد به اتهام قتل محکوم به قصاص شد اما این حکم به دلیل عدم مراجعه خانواده مقتول اجرا نشد تا اینکه در سال جدید خانواده مقتول خواستار اجرای این حکم شدند.

وی ادامه داد: تمام فعالیت‌ها برای اجرای این حکم انجام شد تا اینکه محراب خواستار دیدار با بازپرس پرونده و مدعی شد موضوع قتل در سال 73 صحت دارد.

محراب مدعی شد من با فردی به نام حسین آشنا بودم و با وی در یک ساختمان نیمه کاره کار می‌کردیم و شب‌ها در حوالی باغ فیض پیش یک پیرمرد می‌خوابیدیم.

وی ادامه داد: یک روز زمانی که صبح از خواب بیدار شدم متوجه سرقت اموالم توسط حسین شدم و همین امر باعث شد تا در صدد انتقام‌گیری از وی برایم.

محراب افزود: چند ماه از روز سرقت اموالم گذشت تا اینکه یک روز حسین را در حوالی بهشت زهرا دیدم و او را تعقیب کردم اما وی به داخل یکی از مقبره‌های خانوادگی متواری شد.

وی گفت: ساعتی را منتظر بیرون آمدن وی شدم تا اینکه زمانی که وی مطمئن شده بود من از آن محل رفته‌ام و قصد خروج از آنجا را داشت وی را با ضربات یک میله به قتل رساندم.

بازپرس شعبه هفتم دادسرای امور جنایی تهران افزود: محراب مدعی شد پس از این موضوع به پیش صاحب مغازه آهنگری رفته و از وی خواستم تا در آنجا زندگی و کار کنم.

وی ادامه داد: با اطلاعاتی که محراب در خصوص نحوه وقوع قتل و محل قتل به مأموران داد تحقیقات ادامه یافت اما هیچ اثری از قتلی که وی مدعی به ارتکاب آن است پیدا نشد.

وی افزود: به همراه محراب به باغ فیض رفتیم اما پیرمردی که محراب از وی سخن گفته بود نیز حضور وی و حسین را در آن محل تأیید کرد اما مدعی شد از سرنوشت حسین بی‌اطلاع است.

شهریاری گفت: تحقیقات برای مشخص شدن زوایای پنهان این پرونده ادامه دارد.
 

اعدام چهار زن و مرد در شیراز

اعتماد: یک زن و سه مرد که به اتهام قتل عمد، تجاوز به عنف و قاچاق مواد مخدر به مرگ محکوم شده بودند، سحرگاه چهارشنبه در زندان عادل آباد شیراز اعدام شدند.

نخستین اعدامی زنی 29ساله به نام افسانه بود. او روز اول مردادماه سال 85 به اتهام قتل همسرش بازداشت شد و جرم خود را برعهده گرفت. افسانه در بازجویی از رابطه پنهانی با مردی جوان پرده برداشت و گفت با همدستی او شوهرش را کشته است.

وی گفت؛ من مدت ها با مرد جوان رابطه داشتم و او هرازگاهی به خانه مان می آمد. روز حادثه شوهرم در خانه نبود و من فکر می کردم مثل همیشه دیروقت برمی گردد، اما او چند دقیقه پس از آمدن این مرد به خانه بازگشت و با او درگیر شد. در این بین من از دوستم حمایت کردم و با همکاری هم شوهرم را مجروح و دست و پایش را طناب پیچ کردیم. بعد از آن به خانه مرد جوان رفتیم و یک تفنگ آوردیم. من سلاح را سمت شوهرم گرفتم و به سوی وی شلیک کردم. سپس جسد را داخل صندوق عقب ماشین همدستم گذاشتیم و به حاشیه شهر بردیم و یک لاستیک خودرو روی سینه شوهرم گذاشتیم و آن را به آتش کشیدیم.

پس از آنکه تحقیقات درباره این جنایت در دادسرای ناحیه یک شیراز تکمیل شد افسانه بار دیگر در جلسه محاکمه به تشریح ماجرا پرداخت و قتل شوهرش را با همدستی مرد جوان پذیرفت. پس از آن هیات قضات شعبه پنج دادگاه کیفری استان فارس وارد شور شدند و به اتفاق آرا زن همسرکش را به قصاص محکوم کردند. این رای از سوی قضات شعبه 27 دیوانعالی کشور نیز به تایید رسید و از آنجا که اولیای دم همچنان بر قصاص قاتل فرزندشان تاکید داشتند افسانه پس از انجام تشریفات قانونی در محوطه زندان به دار آویخته شد.

دومین اعدامی جوانی 20ساله بود که طی یک نزاع یک نوجوان را با پرتاب چاقو به سویش از پای درآورده بود. این حادثه روز ششم شهریورماه سال 85 در یکی از مناطق شیراز به وقوع پیوست و پس از مرگ پسر نوجوان متهم به قتل بازداشت شد.

او هنگامی که پشت میز بازجویی نشست فحاشی مقتول را علت قتل اعلام کرد و گفت؛ روز حادثه من در محله خودمان ایستاده بودم و کاری به کسی نداشتم. متوفی که همراه با یکی از دوستانش سوار بر موتورسیکلت بود از مقابلم گذشت و به من فحاشی کرد. من هم عصبانی شدم و یک چاقو به سوی او پرتاب کردم که منجر به مرگ او شد. من برای کشتن این پسر نقشه قبلی نداشتم.

سرانجام روز محاکمه فرارسید و متهم در شعبه پنج دادگاه کیفری استان فارس در مقابل قاضی رضائیان و چهار مستشار دادگاه قرار گرفت و به دفاع از خود پرداخت. اما دفاعیات او نتوانست وی را از مجازات مرگ دور کند. در شرایطی که اولیای دم مقتول درخواست شان اشد مجازات متهم بود قاضی رای به قصاص وی داد. این حکم پس از تایید در دیوانعالی کشور به اجرا درآمد.

اتهام سومین نفری که پای چوبه دار رفت تجاوز به عنف بود. وی که یک مرد افغان بود چهارم بهمن ماه سال 83 به اتهام تجاوز به زنی 50ساله بازداشت و روانه زندان شد. وی در تمام مراحل تحقیقات این اتهام را انکار کرد اما تمام شواهد علیه او بود.

در جلسه محاکمه شاکی در مورد این حادثه گفت؛در درگیری با مرد افغان من او را هل دادم و بینی اش به دیوار اصابت کرد و چند قطره خون روی زمین ریخت.

قاضی نیز با توجه به اظهارات شاکی و از آنجا که نمونه خونی که در خانه شاکی کشف شده بود با خون مرد افغان مطابقت داشت، وی را گناهکار تشخیص داد و او را به اعدام محکوم کرد.

آخرین محکوم که رسول نام داشت چندی قبل به اتهام قاچاق 195 کیلوگرم هروئین دستگیر و به اعدام محکوم شده بود.

عذاب وجدان آدم‌ربا پس از 3 سال

مردی که 3 سال پیش، از سوی چند نفر ربوده شده بود و هیچ سرنخی در این ارتباط وجود نداشت با نامه‌ای که به خانه‌اش انداخته شد، راز آدم‌ربایی خانوادگی را در دادسرای جنایی فاش کرد.

امیراسماعیل رضوانفر، دادیار شعبه 4 دادسرای جنایی، در این‌باره به «جام‌جم» گفت: یکی از روزهای پاییز سال 85، مردی صبح هنگام محل سکونت خود را ترک می‌کند تا به محل کارش برود، اما 3 سرنشین یک خودرو به این فرد نزدیک می‌شوند و از او درخواست می‌کنند برای یافتن یک آدرس به آنها کمک کند.

رضوانفر افزود: وقتی این فرد به خودرو نزدیک می‌شود، 3 سرنشین آن، خود را مامور معرفی می‌کنند و پس از نشان دادن یک قبضه سلاح کمری او را می‌ربایند.

2 روز پس از وقوع این ماجرا مرد ربوده شده که در زیرزمین یک خانه زندانی می‌شود، اسناد و مدارکی را که آدم‌رباها از وی درخواست می‌کنند، به آنها می‌دهد و آنها نیز با رها کردن وی در حوزه استحفاظی کلانتری 142 کن از محل متواری می‌شوند.

اولین شکایت

در پی فرار 3 آدم‌ربا، مرد ربوده شده به کلانتری مراجعه و شکایتی در این ارتباط ارائه می‌کند، اما پس از تشکیل پرونده هیچ سرنخی از آدم‌رباها به دست نمی‌آید و به دلیل آن که چشم‌های مرد را بسته بودند، محل نگهداری او نیز شناسایی نمی‌شود. 

دادیار جنایی افزود: 2 ماه پس از وقوع حادثه، مرد شاکی متوجه می‌شود یک منزل مسکونی متعلق به وی که ارثیه پدری‌اش بوده با استفاده از مدارکی که پس از ربوده شدن از وی اخذ شده، فروخته شده است.

پس از پیگیری موضوع از سوی شاکی و به دلیل آن که وی نتوانست آدم‌ربایی را اثبات کند، پرونده به دادگاه حقوقی ارسال شد تا در این خصوص تصمیم‌گیری شود.

رضوانفر اضافه کرد: 3 سال پس از وقوع این حادثه، چهارشنبه هفته گذشته مرد شاکی وقتی قصد ترک خانه‌اش را داشته، با مشاهده یک نامه که به حیاط خانه‌اش انداخته شده بود آن را می‌گشاید و متوجه می‌شود نامه از سوی یکی از آدم‌رباها برای او ارسال شده است.

وی در نامه نوشته بود به دستور برادر وی و همسرش به اتفاق 2 نفر دیگر، او را 3 سال پیش ربوده‌اند و او اکنون دچار عذاب وجدان شده و موضوع را به وی اطلاع داده است.

دادیار شعبه 4 افزود: پس از ارائه این نامه به دادسرا دستور احضار برادر و همسر وی به دادسرا صادر شد و آنها در تحقیقات اعتراف کردند که به طمع به دست آوردن ثروت شاکی، نقشه آدم‌ربایی را کشیده و با وعده ازدواج دخترشان با یکی از آدم‌رباها از وی و 2 نفر از دوستانش درخواست کرده‌اند شاکی را ربوده، از او اسناد و مدارک سفید امضا دریافت کنند.

رضوانفر تصریح کرد: پس از این اعترافات دستور بازداشت 3 آدم‌ربا نیز صادر شد و این متهمان پس از دستگیری به ربودن شاکی اعتراف کردند و مشخص شد برادر شاکی با حیله و ترفند، ملک مسکونی برادرش را پس از آن که ابتدا به نام فرد دیگری به ثبت رسیده به صورت قانونی از وی خریداری کرده تا ردپایی از آنها در این آدم‌ربایی باقی نماند.  رضوانفر افزود: با اعتراف متهمان، دستور ادامه تحقیق از آنها در شعبه 11 پلیس آگاهی تهران صادر شد.