تفریحی ,سرگرمی ,عکس عاشقانه ,مطالب خواندنی, مدل لباس 2019 ,lovefun

گالری عکس ,مدل لباس, آرایشگری ,اس ام اس های جدید, مسائل زناشوئی, عاشقانه ,عکس فانتزی

تفریحی ,سرگرمی ,عکس عاشقانه ,مطالب خواندنی, مدل لباس 2019 ,lovefun

گالری عکس ,مدل لباس, آرایشگری ,اس ام اس های جدید, مسائل زناشوئی, عاشقانه ,عکس فانتزی

معلولیت انگشت، توجیهی برای فرار از اتهام قتل جوان پیانیست

راز قتل جوان پیانیستی که هشت سال پیش در خانه اش از پا درآمد، باز هم فاش نشد و دو متهم در جلسه محاکمه انگشت اتهام را به سوی یکدیگر نشانه گرفتند. به گزارش خبرنگار ما یکی از متهمان که در سال های گذشته مسوولیت قتل را متوجه خود می دانست، اکنون مدعی شده به خاطر ترس از همدستش حقیقت را پنهان کرده است. متهم دیگر نیز معلولیت خود را از ناحیه انگشت دلیلی بر بی گناهی اش برمی شمارد.جسد جوان پیانیست روز 29 اردیبهشت ماه سال 80 در آپارتمانش در نیاوران پیدا و مشخص شد او با ضربات یک جسم سخت کشته شده است. در جریان تحقیقات دو نفر به نام های علی و سعید که از آشنایان مقتول بودند، بازداشت شدند و هنگامی که تحت بازجویی قرار گرفتند قتل شاهرخ را گردن گرفته و علی اعتراف کرد ضربه کشنده را او به مقتول زده و سعید فقط در آنجا حضور داشته است. هر دو متهم پس از محاکمه در شعبه 1608 دادگاه وقت جنایی به قصاص محکوم شدند.در حالی که علی و سعید زیر تیغ قرار داشتند و قرار بود تا چند روز بعد اعدام شوند، علی از زندان نامه یی خطاب به قاضی پرونده نوشت و با این استدلال که سعید بی گناه است و او تمام مسوولیت قتل شاهرخ را به گردن می گیرد، باعث به تعویق افتادن اجرای حکم شد. با پذیرش این ادعا پرونده دوباره در شعبه دیگری مورد رسیدگی قرار گرفت اما هر بار به خاطر ایراداتی که بر روند تحقیقات گرفته می شد، صدور حکم به تعویق می افتاد تا اینکه سرانجام پرونده روی میز قاضی شعبه 1156 مجتمع قضایی بعثت قرار گرفت.در اولین جلسه از دور جدید رسیدگی به این پرونده جنجالی علی در حضور همدستش بار دیگر اتهام قتل شاهرخ را متوجه خود دانست و بار دیگر بر بی گناهی سعید تاکید کرد. ولی با این وجود قاضی محمدرضا گیوکی که احتمال می داد علی رازی را پنهان می کند، در جلسه بعد او را به تنهایی به دادگاه فراخواند. او در دومین جلسه ادعای تازه یی را مطرح کرد و گفت 9 سال است که به خاطر تهدیدهای سعید راز این قتل را پنهان کرده و حقیقت را وارونه جلوه داده است.او گفت سعید وی را تهدید کرده تا قتل را گردن بگیرد. بنابراین به دستور قاضی گیوکی صبح دیروز هر دو متهم که در دو زندان جداگانه نگهداری می شدند، به دادگاه منتقل شدند و تحت محاکمه قرار گرفتند.در ابتدای جلسه دیروز در حالی که سعید به دستور قاضی پشت در دادگاه منتظر بود، علی بار دیگر اظهاراتی را که در جلسه قبلی گفته بود تکرار کرد. او گفت؛ وقتی به همراه سعید وارد خانه شاهرخ شدیم، سراغ یکی از پیانوها رفتیم. سپس شاهرخ پشت یکی از آنها نشست و مشغول نواختن شد. من پشت سر او ایستاده بودم و سعید روبه روی ما قرار داشت. ناگهان سعید گفت قسمت پایین پیانو ترک دارد. وقتی شاهرخ خم شد تا ترک را ببیند سعید به من اشاره کرد تا با پتکی که داشتم بر سر شاهرخ بزنم. اما من پتک را به کمر شاهرخ زدم. شاهرخ که متوجه نقشه ما شده بود در حالی که ناله می کرد، خود را کشان کشان به سوی در آپارتمان رساند اما سعید پتک را برداشت و به دنبال او رفت و در نزدیکی در چند ضربه به سر او زد و جانش را گرفت.سپس هر دو جسد را داخل اتاق کشیدیم و پس از سرقت مقداری از وسایل فرار کردیم. به دنبال اظهارات این متهم، قاضی سعید را به داخل شعبه فراخواند تا درباره گفته های علی توضیح دهد. او هنگامی که از حرف های همدستش مطلع شد، همه آنها را انکار کرد. او گفت من دیگر آخر خط هستم و می خواهم حقیقت را بگویم و برای عفو و بخشش هیچ التماسی به خانواده مقتول نمی کنم. فقط از آنها می خواهم من را حلال کنند. من دیگر تحمل این وضعیت را ندارم. چند روز قبل در زندان با خوردن سم خودکشی کردم و اگر من را فوراً به بیمارستان لقمان نمی رساندند، الان اینجا نبودم. دیگر نمی خواهم در زندان باشم. از اولیای دم می خواهم هیچ ترحمی در حق من نکنند. سعید سپس در حالی که اشک می ریخت، نحوه قتل شاهرخ را شرح داد و گفت؛ من به علی گفتم با پتک به شاهرخ ضربه بزند. او هم دو ضربه به سر او زد.شاهرخ به سمت در فرار کرد من دنبالش رفتم و یک ضربه به پشت سرش زدم و او با صورت روی در افتاد. سپس نوشته یی بین انگشتان او گذاشتیم تا هیچ کسی به ما شک نکند. در این لحظه قاضی خطاب به سعید گفت؛ براساس گزارش پزشکی قانونی هیچ ضربه یی به پشت سر مقتول اصابت نکرده اما تو مدعی هستی ضربه را به پشت سر او زده یی. چه توضیحی در این باره داری؟ سعید گفت؛ من دقیقاً ماجرا را به یاد ندارم. آن پتک هشت کیلوگرم بود و من یکی از انگشتانم معلول است و نمی توانم وسیله سنگینی بلند کنم. سرانجام پس از اظهارات متهمان قاضی باز هم تحقیقات را برای صدور رای کافی ندانست و ادامه رسیدگی به این پرونده را به جلسه دیگری موکول کرد تا با حضور یکی از متخصصان پزشکی قانونی ابهامات این پرونده برطرف شود.

فرار قاتل لحظاتی پس از دستگیری

اعتمادملی: تحقیقات جنایی برای دستگیری متهم به قتل فراری که ساعتی پس از ارتکاب جرم دستگیر شد و لحظاتی بعد فرار کرد در اداره آگاهی تهران آغاز شد.

وقوع این قتل از سوی خانواده مقتول به مرکز فوریت‌های پلیسی 110 تهران بزرگ اطلاع داده شد و در پی آن پرونده‌ای در شعبه ویژه قتل دادسرای امور جنایی به جریان افتاد.

بازپرس شعبه سوم دادسرای جنایی تهران ساعت 21 سه‌شنبه هفته جاری از سوی ماموران کلانتری 152 خانی‌آباد مطلع شد امیر 28 ساله که بر اثر ضربات قمه به ناحیه پهلو و سینه‌اش مجروح شده بود به بیمارستان امیرالمومنین انتقال یافته و در آنجا جان سپرده است. ب

به این‌ترتیب بازپرس دستور آغاز تحقیقات برای کشف حقیقت را صادر کرد و کارآگاهان اداره دهم آگاهی در بررسی‌های اولیه خود دریافتند امیر به ضرب قمه یکی از اشرار منطقه عبدل‌آباد در بوستان امام‌خمینی نعمت‌آباد به قتل رسیده است.

بنابراین با به‌دست آمدن سرنخ‌های اولیه ماموران جهت بازداشت متهم به نام فردین 20 ساله به آن بوستان رفتند اما متهم لحظات کوتاهی پس از دستگیری با استفاده از شلوغی منطقه با وجود شلیک چند تیر هوایی از سوی ماموران، موفق به فرار شد.

از این رو بررسی‌ها ادامه یافت و به دنبال تحقیق پلیس از شهود، مشخص شد فردین پس از درگیری و قتل در پارک بوده به دنبال راه فرار بوده اما تا رسیدن ماموران در پارک بوده و وقتی که مامورن او را دستگیر کردند با استفاده از فرصتی اقدام به فرار کرده، در ادامه نیز معلوم شد فردین به خانه یکی از دوستانش به نام ابوالفضل رفته و چون لباسش خونی بوده با پوشیدن یک پیراهن تمیز محل را ترک کرده است.

همچنین با کشف پیراهن خونی متهم در خانه ابوالفضل او به اتهام مخفی کردن ادله جرم و فراری دادن فردین بازداشت شد.

روز گذشته نیز به مقام قضایی در دادسرای امور جنایی تهران تحویل شد و صبح روزگذشته پس از بازجویی از متهم بازدشت شده بازپرس شعبه سوم دادسرای جنایی تهران با صدور دستور انتشار عکس متهم از شهروندان خواست در صورت اطلاع از مخفیگاه فردین، مراتب را به پلیس آگاهی یا دادسرای جنایی گزارش کنند تا با دستگیری این متهم انگیزه اصلی از ارتکاب قتل مشخص شود.

پدر دختر فرای 15 ساله که بعد از 20 روز به خانه بازگشت به قتل رسید

پدر یک دختر فراری که احتمال می رود در پی انتقام گیری خونین از سوی متعرضان به دخترش مورد اصابت ضربه چاقو قرار گرفته است روی تخت بیمارستان جان باخت.

به گزارش خبرنگار ما پلیس احتمال می دهد چهار کارگری که متهم به تعرض به دختر 15 ساله مقتول هستند مرتکب این قتل شده اند.

نیمه شب دوشنبه بود که مسوولان حراست بیمارستانی در تهران به ماموران خبر دادند مردی که دو روز پیش با چاقو مجروح و به آنجا منتقل شده بود جان باخته است. دقایقی بعد ماموران و بازپرس کشیک قتل در محل حاضر شدند و پیکر بی جان مرد 50 ساله را تحویل گرفتند. با انتقال جسد به پزشکی قانونی تحقیقات در مورد علت قتل و شناسایی عاملان جنایت آغاز شد. مطابق پرونده یی که در دادسرای جنایی تهران مطرح است دختر 15 ساله مقتول 10 خرداد ماه سال جاری از خانه متواری و بعد از گذشت 20 روز پیدا شده بود. این دختر که سحر نام دارد در اعترافاتش عنوان کرده بود توسط چهار کارگر ساختمانی در قبال دادن کمی نان به او مورد تعرض قرار گرفته است و مقاومت وی در برابرشان فایده یی نداشت. سحر به ماموران گفته بود؛ به دلیل محدودیت های شدیدی که در خانه داشتم فرار کردم. پدرم مرد ثروتمندی بود و هر چه من می خواستم برایم می خرید اما محدودیت های زیادی در خانه داشتم. پدر و مادرم اجازه نمی دادند من با دوستانم بیرون بروم. من که از این رفتارها خسته شده بودم به چت پناه می بردم. در آنجا با پسری آشنا شدم و چند بار به دیدن او رفتم. بعد هم از خانه فرار کردم.

این دختر نوجوان بعد از 20 روز سرگردانی در خیابان ها و تحمل رفتارهای سوء به خانه مدیرش پناه برده و توسط این زن به پلیس معرفی شده بود. او در بازجویی ها توضیح داد بعد از فرار چطور چهار کارگر به او تعرض و در بدترین شرایط رهایش کردند. وی گفت؛ آنها به من کمی نان دادند و بعد گفتند حالا که به تو غذا دادیم باید به خواسته های ما عمل کنی. مقاومت کردم اما چاره یی نبود و زورم به آنها نمی رسید.

درست یک روز بعد از شکایت این دختر به ماموران خبر رسید چهار کارگر متواری شده اند و سرنخی از آنها در دست نیست. پلیس احتمال داد آنها از موضوع شکایت سحر مطلع شده و به همین دلیل گریخته اند. چند ساعت بعد ماموران متوجه شدند پدر سحر مقابل محل کارش مورد اصابت ضربه چاقو قرار گرفته است. مادر سحر در این باره به ماموران گفت؛ ما هر دو در مغازه مشغول به کار بودیم. آخر شب من به خانه رفتم و قرار شد شوهرم هم در مغازه را قفل کند و به منزل بیاید. فاصله خانه ما تا مغازه زیاد نیست. وقتی شوهرم دیر کرد نگران شدم و به دنبالش رفتم. دیدم غرق در خون روی زمین افتاده است. برای همین وی را به بیمارستان رساندم. پدر سحر دو روز پس از این حادثه در حالی فوت شد که هنوز از چهار کارگر فراری خبری به دست نیامده بود. دیروز پزشکی قانونی بعد از بررسی جسد اعلام کرد جراحت طوری به بدن این مرد وارد شده است که نشان می دهد عامل یا عاملان این قتل قصد داشتند از او انتقام گیری کنند. آنها چاقو را با عمق زیادی وارد بدن این مرد کرده و سپس چند بار چرخانده اند.

در نظریه پزشکی قانونی آمده است؛ عاملان قتل قبل از اینکه چاقو را به بدن این مرد فرو کنند با جسمی سخت مانند چوب ابتدا به سر او کوبیده و بعد از اینکه تعادل او را به هم زده با چاقو به او حمله کرده اند. با توجه به عمق ضربه، آنها قطعاً قصد جنایت داشته اند و اتفاقی نبوده است.بازپرس ویژه قتل درباره این پرونده گفت؛ چندین فرضیه مطرح شده اما احتمال ارتکاب قتل توسط کارگران ساختمانی از همه قوی تر است. ماموران به دنبال شواهدی هستند تا این فرضیه را به طور دقیق تر مورد بررسی قرار دهند و آن را به اثبات برسانند. بررسی ها در این زمینه ادامه دارد.

زن کیف‌قاپ معتاد دستگیر شد

ایسنا: زنی که در استان قم اقدام به کیف‌زنی می‌کرد، توسط پلیس آگاهی استان قم شناسایی و دستگیر شد.

سرهنگ حسینی ـ رییس پلیس آگاهی استان قم ـ در توضیح این خبر گفت: پس از وصول شکایات متعدد به پلیس آگاهی استان قم مبنی بر سرقت کیف، کارآگاهان اقدامات خود را آغاز کردند. کارآگاهان در ابتدا با بررسی جغرافیای سرقت‌های انجام شده که معمولا مکان‌ها و معابر شلوغ شهر بود به تحقیقات محسوس و نامحسوس تحقیقات کارآگاهان در کنار همکاری‌های مردمی سبب شد که فرد مورد نظر که زن جوانی بود، شناسایی و دستگیر شود.

وی افزود: زن جوان تحت تحقیقات در اداره پلیس آگاهی قرار گرفت، ولی کماکان هر گونه سرقت را انکار می‌کرد. پس از ادامه تحقیقات و استعلامات خاص پلیسی مشخص شد که متهمه معتاد به مواد مخدر بوده و مشخصات خود را جهت گمراه کردن کارآگاهان به دروغ بیان کرده است.

به گزارش اداره اجتماعی پلیس آگاهی ناجا، سرهنگ حسینی عنوان کرد: پس از بازرسی از منزل متهم اموال مسروقه از قبیل کارت‌های عابر بانک، کارت‌های شناسایی، سیم کارت‌های تلفن همراه و غیره کشف و به اداره آگاهی منتقل شد. متهم نیز که خود را در برابر دلایل و مدارک می‌دید به سرقت و مکان‌هایی که اقدام به سرقت کرده بود، اعتراف کرد. در انتها با برگرداندن اموال مسروقه به صاحبانشان و ادامه شناسایی سایر مالباختگان، متهم جهت انجام امور تکمیلی به مرجع قضایی معرفی شد.

قاتل 3 روز با جسد همسرش حرف می‌زد

فارس: یک مرد جوان پس از آنکه همسرش را کشت 3 روز با جسد وی در خانه زندگی ‌کرد.

عصر 12 آذر سال 86 مرد جوانی با مراجعه به مسئولان دادسرای امور جنایی تهران دادیار جنایی را از فقدان همسرش با خبر کرد.

این مرد جوان 27 ساله به نام کامران مدعی شد از 2 روز قبل تاکنون از سرنوشت همسرش اطلاعی ندارد و همین امر باعث نگرانی وی شده است.
 
سیفی، قاضی واحد اظهار نظر دادسرای امور جنایی تهران درباره این پرونده گفت: تحقیقات آغاز شد تا اینکه مشخص شد چند روز بعد این فرد به دادسرا مراجعه کرده و مدعی شده است خانه‌اش مورد سرقت قرار گرفته است.

این مرد مدعی شد به همسرش شک دارد که وی با همدستی عده‌ای مخفی شده و با در اختیار قرار دادن کلید به سارقان زمینه سرقت از خانه‌اش را فراهم کرده است.

وی ادامه داد: این مرد توسط دادیار جنایی تهران بازداشت شد زیرا برخی از اظهارات وی غیر واقعی جلوه می‌کرد و همین امر باعث شد این فرد در معرض اتهام قرار گیرد.

وی افزود: سرانجام این فرد لب به اعتراف گشود و مدعی شد به دلیل اختلافات قبلی با همسر وی را با فشار دست خفه کرده و سپس جسدش را در زیر تخت قرار داده است.

این مرد مدعی شد در طول مدتی که جسد همسرم را در زیر تخت پنهان کرده بودم هر بار برای وی دلتنگ می‌شدم و با بیرون آوردن جسد وی به او نگاه می‌کردم و حرف می‌زدم تا دلتنگی‌ام کاهش پیدا کند. پس از 3 روز که در کنار جسد همسرم زندگی کردم از وضعیت موجود خسته شدم و تصمیم گرفتم جسد را به بیرون از خانه منتقل کنم و برای این کار با یکی از دوستانم موضوع را در میان گذاشتم و با همکاری وی جسد را به یک خودرو انتقال دادم و سپس به حوالی ایوانکی بردم.

وی گفت: پس از آنکه به محل مورد نظر برای رهاسازی جسد رسیدیم. جسد را در همان محل و در یک گودی خاک کردیم و به خانه بازگشتم و موضوع فقدان وی را برای مأموران پلیس و مسئولان دادسرای امور جنایی توضیح دادم.

قاضی واحد اظهار نظر دادسرای امور جنایی تهران افزود: این فرد از سوی بازپرس جنایی تهران مجرم شناخته شد و با درخواست اولیای دم مبنی بر اجرای حکم قصاص برای پرونده وی کیفرخواست صادر شد و روانه دادگاه شد.

مرد 29 ساله، پدر 21 کودک و همسر 11 زن

مرد 29 ساله، پدر21 کودک و همسر11 زن
زنان این مرد در دادخواست خود به دادگاه ایالتی اعلام کرده بودند که شوهرشان باید هفته‌ای 440 دلار در اختیارشان بگذارد، اما این مرد بر اساس اعلام بازرسان ویژه دادگاه ایالت "تنسی" یک کارگر ساده بوده و قادر است تنها هفته‌ای یک دلار به خانواده‌هایش بپردازد!
مقامات پلیس ایالت "تنسی" در ایالات متحده آمریکا، یک مرد 29 ساله را که پدر 21 کودک از 11 زن خود است، به اتهام پرداخت نکردن هزینه‌های کودکانش روانه زندان کردند
.



"دزموند هچت" (Desmond Hatchett) مرد جوان 29 ساله و اهل منطقه "ناکس ویل" در ایالت "تنسی" آمریکاست. این مرد که تنها 29 سال دارد، از 11 زن
خود در مناطق مختلف این ایالت 21 فرزند دارد.

در گزارش پلیس ایالتی آمده است که کودکان این مرد 29 ساله از شیرخواره تا 11 سال سن دارند.

زنان این مرد در دادخواست خود به دادگاه ایالتی اعلام کرده بودند که شوهرشان باید هفته‌ای 440 دلار در اختیارشان بگذارد، اما این مرد بر اساس اعلام بازرسان ویژه دادگاه ایالت "تنسی" یک کارگر ساده بوده و قادر است تنها هفته‌ای یک دلار به خانواده‌هایش بپردازد!

دوستان و آشنایان "دزمونت هچت" در مصاحبه‌ای با رسانه‌های دولتی این کشور خاطر نشان کرده بودند: این مرد با این که هنوز وارد دهه سوم زندگی خود نشده، 11 بار ازدواج کرده و 21 فرزند دارد؛ به همین دلیل برای حفاظت از آبروی خانواده‌ها باید این مرد را تنبیه کرد.

این در حالیست که این مرد جوان در جلسه دادگاهی خود یادآور شده بود که کار خطایی مرتکب نشده و تنها ازدواج کرده و 11 زن و 21 فرزند دارد.

جلسه نهایی این مرد ماه آینده سال جاری میلادی و با حضور زنان این مرد جوان در دادگاه ایالتی برگزار می‌شود
.

دسیسه مادر و دو دختر برای کشتن پدر خانواده

اعتماد: زنی که با همدستی دو دخترش و یک مرد غریبه در جنایتی خانوادگی شوهرش را کشته و جنازه اش را در کف اتاق خواب دفن کرده بود، چندماه پس از این قتل با برملا شدن رازش توسط صاحبخانه دستگیر شد.

چند روز پیش مردی با پلیس ساوجبلاغ تماس گرفت و از کشف یک جسد در کف اتاق خواب خانه اش خبر داد. این مرد که وحشت زده بود ضمن ابراز بی اطلاعی از هویت جسد از ماموران خواست هرچه زودتر به خانه اش بروند.

به دنبال این خبر گروهی از افسران نیروی انتظامی به خانه این مرد در شهرک علوی چهارباغ رفتند و با جسد مردی میانسال که در عمق 50 سانتیمتری یکی از اتاق های خانه مدفون شده بود روبه رو شدند. از این رو ماجرا به بازپرس جنایی ساوجبلاغ گزارش و پس از حضور او و اکیپ بررسی صحنه جرم تحقیقات در مورد شناسایی هویت و کشف علت مرگ وی آغاز شد.

در اولین گام صاحبخانه تحت بازجویی های فنی قرار گرفت تا درباره کشف جسد در خانه اش پاسخگو باشد.

وی که به شدت ترسیده بود از این ماجرا ابراز بی اطلاعی کرد و گفت؛ امروز وقتی از سر کار به خانه آمدم برای استراحت به اتاق خواب رفتم اما ناگهان پایم به زمین فرو رفت. من که از این موضوع تعجب کرده بودم فرش را کنار زدم و دیدم قسمتی از کف اتاق فرو رفته. وقتی موزائیک های کف را برداشتم در زیر خاک جنازه را دیدم. من این مرد را نمی شناسم و از حضور جسد در اتاق خواب خانه ام بی خبر بودم.

از آنجا که شواهد نشان می داد چندین ماه از کشته شدن مقتول و پنهان کردن جسد می گذرد، کارآگاهان از صاحبخانه درباره مدت سکونتش در آنجا تحقیق کردند و او گفت دو ماه است که به این خانه آمده است.

وی ادامه داد؛ من سال گذشته خانه ام را به یک زن و شوهر به نام طاهره و حسین اجاره داده بودم اما پس از پایان قرارداد، خودم از دو ماه قبل به خانه ام آمدم و در اینجا ساکن شدم. موقع تخلیه خانه من فقط طاهره را دیدم. او گفت مدتی است حسین مفقود شده و خبری از وی ندارد.

با اظهارات این مرد اولین جرقه در ذهن کارآگاهان زده شد و با احتمال اینکه مقتول همان حسین است انگشت اتهام به سوی همسر او نشانه گرفته شد و تلاش ها برای شناسایی محل سکونت وی آغاز شد.

افسران پرونده در این مرحله به پرس و جو از برخی همسایه ها که با زوج جوان در ارتباط بودند، پرداختند و دریافتند آنها باهم اختلافات شدیدی داشتند و همیشه صدای داد و فریاد و دعوا از خانه شان به گوش می رسید. با قوت گرفتن فرضیه قتل خانوادگی، ماموران توانستند به اطلاعاتی درباره محل سکونت طاهره دست یابند و سرانجام وی را بازداشت کنند.

این زن پس از آنکه پی برد رازش برملا شده مقاومت چندانی از خود نشان نداد و قتل همسرش را بر عهده گرفت و از رابطه پنهانی اش با مردی غریبه به نام حامد پرده برداشت.

زن متهم به قتل گفت؛ 17 سال قبل با حسین ازدواج کردم و صاحب دو دختر و یک پسر هستم. شوهرم مرد خشنی بود و در تصمیم گیری ها هیچ اهمیتی به نظرات من نمی داد. در خانه ما مردسالاری حاکم بود و من مثل یک اسیر در خانه زندانی بودم و نمی توانستم به آسانی از منزل بیرون بروم. طی این سال ها هیچ محبتی از شوهرم ندیدم و فقط رفتارهای تند و خشن او به یادم مانده است. به همین دلیل از او کینه به دل گرفتم و نقشه قتل اش را طراحی کردم.

ابتدا قصد داشتم او را با سیانور بکشم. حتی چند مرتبه سم را در غذا ریختم و به حسین خوراندم اما چون قرص ها تقلبی بود اثر نکرد و زنده ماند و فقط مدتی بیمار شد. پس از آن با حامد که از مدتی قبل با او آشنا شده بودم و باهم رابطه داشتیم مشورت کردم و قرار شد با کمک او حسین را خفه کنم.

حسین به مواد مخدر اعتیاد داشت و خوابش سنگین بود. یکی از روزهای اسفندماه سال گذشته در حالی که او مواد مصرف کرده بود به خانه آمد و خوابید. سپس حامد به منزل مان آمد و با کمک دو دخترم که از پدرشان دل خوشی نداشتند یک روسری به دور گلویش پیچیدیم و آنقدر فشار دادیم تا جان داد. سپس برای آنکه از شر جسد خلاص شویم به وسیله یک قندشکن کف اتاق خواب را کندیم و یک گودال به اندازه حسین حفر و او را در زیر خاک دفن کردیم. پس از این ماجرا من به همه گفتم همسرم ناپدیده شده و هیچ خبری از وی ندارم. چند ماه بعد هم مدت اجاره خانه مان به سر آمد و ما از آنجا رفتیم.

به دنبال این اعترافات دو دختر طاهره نیز بازداشت شدند. همچنین حامد نیز تحت پیگرد قرار گرفت و پس از چند روز دستگیر شد. این متهمان در حالی که راهی جز اعتراف نداشتند، اتهام مشارکت در قتل حسین را پذیرفتند.

بنا به گفته سرهنگ هاشمی فرمانده انتظامی ساوجبلاغ، هم اکنون چهار متهم در بازداشت به سر می برند و تحقیقات از آنان ادامه دارد.