همسایه‌ای که کلاهبردار از آب درآمد!

ایسنا: کلاهبرداری که خود را یک پزشک در همسایگی طعمه‌هایش معرفی می‌کرد، دستگیر شد.

یک شهروند تهرانی در دی ماه سال 87 با مراجعه به کلانتری 118 ستارخان طی ارائه شکایتی اظهار کرد که مردی روز گذشته طی تماس تلفنی با مغازه خواربار فروشی او، خود را پزشکی که همسایه‌ اوست معرفی و عنوان کرد که تا دقایقی دیگر، راننده پیک موتوری بسته‌ای حاوی سیم کارتی را به درب مغازه‌اش خواهد آورد.

بنابر اظهارات شاکی، فردی که خود را همسایه معرفی کرده بود با این بهانه که عصرها مطبش باز است، از مالباخته درخواست کرد که بسته را از پیک تحویل گرفته و مبلغ 150 هزار تومان به او بپردازد تا عصر همسایه این مبلغ را به او بازگرداند.

شاکی این پرونده در ادامه با اشاره به این که کمتر از یک ساعت از تماس فردی که خود را پزشک معرفی کرد نگذشته بود، مردی وارد مغازه شد و خود را پیک معرفی کرد و پس از آن‌ که بسته‌ای را مغازه‌دار تحویل داد با گرفتن مبلغ 150 هزار تومان مغازه شاکی را ترک کرد.

این مالباخته ادامه داد که عصر همان روز بعد از آن‌که فرد مورد نظر برای پس دادن پول مراجعه نکرد او به مطب موردنظر مراجعه کرد. اما پزشکی که در مطلب حضور داشت از موضوع، بی‌اطلاع بود.

فردشاکی با باز کردن بسته‌ مشاهده کرد که هیچ چیز داخل بسته نیست.

به دستور بازپرس شعبه سوم بازپرسی دادسرای ناحیه دو تهران، پرونده جهت رسیدگی تخصصی به پایگاه دوم پلیس آگاهی تهران بزرگ ارجاع و کاراگاهان در مراحل اولیه تحقیقات خود با شکایت‌های مشابهی مواجه شدند. در نتیجه دریافتند که با یک کلاهبردار حرفه‌ای سروکار دارند لذا ضمن تجمیع اطلاعات، ارائه آموزش‌های لازم به کسبه‌های محدوده فعالیت این فرد شیاد را در دستور کار خود قرار دادند.

در ادامه رسیدگی به این پرونده، مرد شیاد در بیستم بهمن ‌ماه سال گذشته با یکی از سوپرمارکتی‌های خیابان ستارخان تماس گرفت و درخواست کرد که پس از تحویل گرفتن بسته‌ای مبلغ 170 هزار تومان به پیک پرداخت شود، اما با توجه به این که فروشنده سوپرمارکت از موضوع سرقت‌ها مطلع بود، پلیس را درجریان موضوع قرار داد و ماموران کلانتری بلافاصله در محل مورد نظر حاضر شدند و پس از مراجعه پیک موتوری، وی را دستگیر و به پایگاه دوم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل کردند.

متهم دستگیر شده به نام «حسین ـ ز» (25 ساله)، پس از مواجه با دلایل و مدارک ارائه شده از سوی کاراگاهان به جرایم ارتکابی خود معترف شد و اظهار کرد که از نیمه دوم سال 87 سرقت به این شیوه را آغاز کرده است و در ابتدا مکان‌هایی مانند سوپرمارکت‌ها و شرکت‌ها را که دسترسی به شماره تلفن آن‌ها میسر بوده و در همسایگی آن‌ها نیز مطب پزشک یا شرکت دیگری قرار داشت را شناسایی می‌کرده است.

این متهم در اعترافات خود اظهار کرد که در تماس تلفنی از طعمه خود در خواست می‌کرده تا بسته‌ای که حاوی انگشتر، سیم کارت، کارت سوخت و غیره است را تحویل بگیرد و متناسب با موردی که عنوان کرده بوده، در این رابطه بسته خالی را تهیه می‌کرد. همچنین در موارد بسیاری نیز تماس‌هایش ناکام می‌ماند و طعمه، بهانه‌های متهم را قبول نمی‌کرد.

سرهنگ عباسعلی محمدیان ـ رییس پلیس آگاهی تهران بزرگ ـ با اعلام این خبر با اشاره به این ‌که این متهم در ادامه اعترافات خود به 12 فقره سرقت به همین شیوه و در محدوده ستارخان، جیحون، آزادی، باقرخان، 30 متری جی، صادقیه، هاشمی، شادمان و بهبودی اعتراف کرد‌ه است گفت: تمامی مالباختگان که متهم از هر کدام مبالغی از 150 هزار تا 200 هزار تومان دریافت کرده بود، توسط پلیس شناسایی شدند. همچنین سوابق احتمالی این متهم در دست بررسی است و تحقیقات جهت شناسایی شکات و سایر جرایمی احتمالی این پرونده و متهم ادامه دارد.

تعداد زنان بیوه 6 برابر مردان بدون همسر

در میان مردانی که زنان خود را در اثر فوت از دست داده اند تنها یک درصد از آنها که 300 هزار نفر هستند، بدون همسر به زندگی خود ادامه داده و بقیه مجددا ازدواج کرده اند.
 
طبق آخرین اطلاعات مرکز آمار ایران از سرشماری سال 85، تعداد زنان بدون همسر در اثر فوت 6 برابر تعداد مردان بدون همسر در اثر فوت است.

به گزارش مهر، دکتر شهلا کاظمی پور با اشاره به جمعیت 30 میلیونی مردان 10 سال به بالا در کل کشور گفت: در میان مردانی که زنان خود را در اثر فوت از دست داده اند تنها یک درصد از آنها که 300 هزار نفر هستند، بدون همسر به زندگی خود ادامه داده و بقیه مجددا ازدواج کرده اند.

معاون پژوهشی مرکز مطالعات جمعیتی آسیا و اقیانوسیه با بیان اینکه در مقابل جمعیت یک درصدی مردان بدون همسر در اثر فوت، شش درصد از زنان با همین شرایط زندگی می کنند و به ازدواج مجدد اقدام نکرده اند، اظهار داشت: این زنان، یک میلیون و 891 هزار نفر در کل کشور هستند.

بر اساس نتایج یک تحقیق با عنوان «بررسی مسایل و مشکلات زنان و دختران بدون همسر» با جامعه آماری دختران و زنان 28 تا 55 ساله مجرد و بدون همسر ساکن 22 منطقه شهر تهران» که طی سالهای گذشته انجام شده نزدیک به نیمی از زنان مطلقه، دارای درآمد شخصی هستند. در حالیکه این موضوع در مورد تنها 4/27 درصد زنان بیوه صدق می‌کند. بنابراین می‌توان ادعا کرد زنان شاغل و دارای استقلال مادی آمادگی بیشتری برای رهایی از زندگی مشقت ‌بار و غیرقابل تحمل را دارند.

پزشک هندی دست های زن و مادر زنش را قطع کرد

رسانه‌های هندوستان اعلام کردند که یک پزشک هندی به بهانه حسادت، دست زن و مادرزن خود را قطع کرده است.

به گزارش ایسنا، به نقل از خبرگزاری ریانووستی، مقامات پلیس هندوستان اعلام کردند که یک پزشک اهل ایلت پنجاب هند، به بهانه علاقه مادر زن به همسرش و حسادت ورزیدن به وی، دستان هر دو را قطع و پس از آن، دو دست قطع شده همسر و مادر زنش را در محلی مخفی کرد.

در گزارش پلیس جنوب هند آمده است: وضعیت جسمانی این دو زن به شدت وخیم بوده و پزشکان اعلام کردند که به دلیل آن که دستان این دو زن تاکنون یافت نشده، امکان پیوند زدن دو دست وجود نخواهد داشت.

همچنین رییس پلیس پنجاب هند اعلام کرد: تلاش برای دستگیری این پزشک فراری ادامه دارد و در صورت دستگیری، این مرد به حبس طولانی مدت محکوم خواهد شد.

شرور اسلامشهر به هلاکت رسید

چند روز پیش زنی جوان در حالی که بشدت مضطرب و نگران نشان می‌داد و آثار ضرب و جرح در چهره‌اش هویدا بود، با ورود به اتاق بازپرس دادسرای اسلامشهر پرده از اعمال مجرمانه چند شرور که از مدتی پیش برای وی ایجاد مزاحمت می‌کردند، برداشت.

زن جوان در اظهارات خود گفت، از چندی پیش 4 جوان- که از شرورهای سابقه‌دار هستند - با حضور در محل سکونت وی با ایجاد رعب و وحشت و تهدید به قتل، علاوه بر ضرب و جرح، وی را مورد آزار اذیت قرار می‌دهند.

زن جوان در ادامه گفت: از مزاحمت این اوباش آسایش ندارم و آنها علاوه بر آزار و اذیت، اموال سرقتی را به منزل من منتقل و تهدید می‌کنند در صورتی که بخواهم شکایتی علیه آنها مطرح کنم، از من انتقام خواهند گرفت.

دستور قضایی

به دنبال این شکایت، دستور قضایی لازم برای پیگیری و تحقیق در این زمینه صادر شد و ماموران انتظامی بررسی در این ارتباط را آغاز کردند.

تحقیقات اولیه ماموران حاکی از آن بود که این 4 شرور از مجرمان سابقه‌داری هستند که از مردم سلب آسایش می‌کنند و به دلیل ایجاد رعب و وحشت، کسی جرات شکایت از آنها را ندارد.

با به دست آمدن این اطلاعات، در مرحله بعدی پاتوق‌های احتمالی این متهمان یکی پس از دیگری شناسایی شد و در مرحله اول از این عملیات 3 نفر از شرورهای تحت تعقیب در یک عملیات همزمان دستگیر شدند.

3 متهم دستگیر شده در تحقیقات مقدماتی اعتراف کردند سرکرده این باند فردی به نام جواد است که از اوباش منطقه اسلامشهر است و نقش اصلی را در ارتکاب جرم دارد.

گروگانگیری

با اعتراف 3 متهم دستگیر شده، در مرحله بعدی محل‌های رفت و آمد سرکرده باند تحت کنترل ویژه قرار گرفت و سرانجام این متهم محاصره شد.

متهم تحت تعقیب وقتی خود را در محاصره پلیس دید فرار کرد که ماموران پس از تعقیب و هشدارهای مختلف و قانون به کارگیری سلاح، اقدام به شلیک هوایی کردند. به دنبال این ماجرا، شرور سابقه‌دار بار دیگر اقدام به فرار کرد و در این هنگام با به گروگان گرفتن یک دختربچه 5 ساله و قرار دادن چاقوی خود زیر گلوی این کودک، ماموران را تهدید کرد در صورتی که به وی نزدیک شوند او بی‌درنگ وی را خواهد کشت.

در پی تهدید مرد شرور، ماموران با بهره‌گیری از عملیات روانی موفق به نجات کودک 5 ساله شدند و بار دیگر شرور چاقو به دست با رها کردن این کودک متواری شد.

با فرار دوباره متهم، یکی از ماموران انتظامی  خود را به وی رساند اما شرور قمه به دست به سوی مامور انتظامی حمله‌ور شد و او را بشدت مجروح کرد.

در پی  این اقدام مجرمانه، یکی دیگر از ماموران  انتظامی  که خود را به محل درگیری رسانده بود بار  دیگر  اقدام به شلیک هوایی کرد اما جوان شرور قصد حمله به وی را داشت که این بار هدف  اصابت گلوله مامور قرار گرفت و به هلاکت رسید.

دستور قضایی

به دنبال این ماجرا، موضوع به بازپرس ویژه قتل دادسرای اسلامشهر گزارش شد و با حضور مقام قضایی در محل، دستور انتقال جسد به پزشکی قانونی صادر شد و پرونده برای ادامه تحقیقات در اختیار پلیس آگاهی قرار گرفت

منبع: http://www.narestan.ir/default.aspx?cmd=news&NID=11829.

حمله پسر عاشق‌پیشه به دختر دانشجو

پسر جوان وقتی بی‌اعتنایی‌های دختر مورد علاقه‌اش را در مسیر دانشگاه دید، با حمله ناگهانی، وی را به باد کتک گرفت.

دختر دانشجو که همیشه از مزاحمت‌های این پسر فراری بود با سر و صورتی کبود به دادسرا رفت و خواستار دستگیری مهاجم آشنا شد.

چندی پیش دختر جوانی به دادسرای شهید مطهری مراجعه کرد و در حالی که گریه می‌کرد به دادیار شکری گفت: دانشجوی سال دوم دانشگاه هستم. از وقتی که به دبیرستان می‌رفتم یکی از پسرهای هم‌محلی‌ام همیشه مزاحم من می‌شد و هر وقت که به مدرسه می‌رفتم سرراهم می‌آمد و از من می‌خواست با وی ارتباط دوستی داشته باشم اما من تسلیم خواسته‌های وی نمی‌شدم و همیشه سعی می‌کردم با تغییر مسیر یا زمان خارج شدن از مدرسه با این مزاحم روبه‌رو نشوم.

وی افزود: مزاحمت‌های این پسر ادامه پیدا کرد تا اینکه من به دانشگاه رفتم و مسیر رفت و آمدم تغییر کرد. چند ماهی از این پسر خبری نداشتم تا اینکه عصر روز گذشته خودرویی جلوی پایم ایستاد و پسر مزاحم از آن پیاده شد. ابتدا با تصور اینکه اتفاقی با وی روبه‌رو شده‌ام سعی کردم نسبت به این پسر بی‌تفاوت باشم اما دست‌بردار نبود تا اینکه توهین‌هایش را شروع کرد. چاره‌ای نداشتم با تندی جوابش را دادم و با فریاد خواستم مزاحم نشود و بداند هیچ علاقه‌ای به وی ندارم. وقتی این پسر مزاحم، حرف‌هایم را شنید عصبانی شد و به من حمله کرد. دیوانه‌وار مرا کتک می‌زد تا اینکه رهگذران دورمان حلقه زدند و وی فرار کرد.

دختر دانشجو در ادامه افزود: دست‌ها و صورتم کبود شده بود و گریان به خانه رفتم. وقتی مادرم مرا با سر و صورت کبود دید و شنید پسر مزاحم به جانم افتاده، خواست به دادسرا آمده و طرح شکایت کنم.

با ادعاهای این دختر دانشجو، جوان مزاحم به دادسرا احضار شد و در برابر دادیار شکری از شعبه سوم دادسرای شهید مطهری قرار گرفت. وی که باور نمی‌کرد به خاطر کتک زدن دختر مورد علاقه‌اش بازجویی خواهد شد در تحقیقات قضایی علت کتک زدن وی را بی‌اعتنایی دختر جوان در برابر خواسته‌های عاطفی خود دانست.

این پسر به دادیار شکری گفت: مدت زیادی است که به این دختر علاقه‌مند شده بودم و از هر راهی که به نظرم می‌رسید سعی می‌کردم توجه او را به خودم جلب کنم اما وی حاضر نبود حتی پیشنهاد مرا برای آشنایی بیشتر بپذیرد. به همین خاطر آن روز سعی کردم برای بار آخر پیشنهادم را به این دختر بدهم اما وی با توهین و مسخره کردن علاقه من به خودش عصبانی‌ام کرد و من وی را در خیابان به باد کتک گرفتم.

بنا بر گزارش خبرنگار «وطن‌امروز»، دادیار پرونده وقتی اعترافات خونسردانه جوان مزاحم را شنید و در تحقیقات قضایی و پلیسی مشخص شد وی سال‌ها پیش نیز به خاطر ایجاد مزاحمت برای زنان در زندان بوده است، دستور بازداشت وی را صادر کرد.

شکنجه گر زنان به دام افتاد

فارس: مردی که پس از اغفال زنان و دختران جوان آنها را به شدت مورد آزار، اذیت و شکنجه قرار می‌داد، دستگیر شد.

محمد عموزاده بازپرس شعبه 13 دادسرای خوش گفت: با دریافت گزارشی درباره فعالیت مرد شیاد و تبهکاری که زنان و دختران جوان را اغفال می‌کرد، ماموران پلیس تحقیقات خود را در این زمینه آغاز کردند.

بررسی‌های اولیه حاکی از آن بود که متهم به‌ عنوان مسافرکش با سوار کردن زنان و دختران جوان آنها را از مسیر اصلی خود خارج کرده و آنها را با کشاندن به مکان دور افتاده‌ای پس از سوءاستفاده و آزار و اذیت به شدت مورد شکنجه جسمی و روحی قرار می‌داد.

بازپرس شعبه 13 دادسرای خوش در ادامه مطرح کرد: ماموران پلیس پس از انجام تحقیقات گسترده با گرفتن مجوز از سوی مقام قضایی به تحقیق درباره متهم مذکور پرداختند.

وی افزود: با تعقیب و ردیابی‌های صورت گرفته از سوی ماموران آنها موفق شدند متهم را در مخفیگاهش پیدا کنند و تحویل مراجع قضایی دهند.

وی در پایان تصریح کرد: با تحقیقات و بررسی‌های به ‌عمل آمده مشخص شد متهم دارای چندین فقره شرارت، اخاذی و اغفال زنان و دختران بوده است.

بر پایه این گزارش برای بررسی بیشتر پرونده، از سوی مقام قضایی قرار قانونی صادر گردید و متهم روانه زندان شد.

 

سرقت خونین یا انتقام گیری ناموسی

مردی که متهم است با انگیزه سرقت صاحبخانه خود را به قتل رسانده، در جلسه محاکمه ادعا کرد مقتول مهدور الدم بوده است.

به گزارش خبرنگار ما این مرد که پنج فقره سابقه کیفری دارد زمانی که در برابر قضات قرار گرفت، گفت از خانه مقتول سرقت انجام داده تا ردی از خودش بر جای نگذارد و مسیر تحقیقات را منحرف کند.

در ابتدای جلسه محاکمه این مرد محمد شادابی نماینده دادستان تهران در جایگاه حاضر شد و در توضیح کیفرخواست گفت؛ یک سال پیش ماموران پلیس در جریان قتل مردی به نام «م» قرار گرفتند که با ضربات متعدد چاقو از پا درآمده بود. با توجه به حساسیت موضوع بلافاصله بازپرس کشیک قتل و کارآگاهان پلیس آگاهی در محل حاضر شدند. تحقیقات نشان داد مقتول در جریان یک درگیری کشته شده است. از طرفی مشخص شد مقتول یک هفته قبل از مرگش زن و مردی را به عنوان مستاجر به خانه اش آورده اما آنها به طور ناگهانی خانه را ترک کرده اند، بنابراین احتمال قتل با انگیزه سرقت قوت گرفت و ماموران به زن و مرد مستاجر مشکوک شدند و پس از چند روز ردیابی آنها را دستگیر کردند.

شادابی ادامه داد؛ مرد مستاجر به نام علی اصغر در بازجویی به قتل اعتراف کرد و گفت قصد داشت لوازم خانه مقتول را سرقت کند. اکنون با توجه به تقاضای اولیای دم و تحقیقات انجام شده و دفاعیات غیرقابل قبول متهم به عنوان نماینده دادستان تقاضای صدور حکم قانونی را دارم.

سپس فرزندان مقتول در جایگاه حاضر شدند و برای علی اصغر تقاضای صدور حکم قصاص کردند. پسر مقتول گفت؛ پدر من 78 سال داشت و مادرم 40 روز قبل از حادثه فوت شده بود. پدرم به لحاظ روحی و روانی در شرایط خوبی نبود. او مستاجر آورده بود تا تنها نباشد اما به دست آنها کشته شد. پدرم مرد خوبی بود و کاری به کسی نداشت. در ادامه رسیدگی به پرونده متهم در جایگاه حاضر شد. وی اتهام قتل را قبول کرد و مدعی شد چون مقتول به همسرش تعرض کرده او را مهدور الدم دانسته و به قتل رسانده است. وی در توضیح ماجرا گفت؛ درست است که من پنج فقره سابقه سرقت دارم اما نمی خواستم از خانه مقتول دزدی کنم و هدفم انتقام گیری از او بود. ماجرا از آنجا آغاز شد که ما به خانه مقتول نقل مکان کردیم. من صبح از خانه بیرون می رفتم و شب می آمدم. همسر و فرزند چندماهه ام در خانه بودند. ما به دلیل فقر شدید تحت پوشش کمیته امداد بودیم. روز حادثه همسرم با من تماس گرفت و گفت باید برای انجام کارهای اداری به دفتر کمیته امداد بروم. همسرم از خانه مقتول زنگ می زد. به همسرم گفتم نمی توانم به آنجا بروم. شب که به خانه برگشتم دیدم همسرم گریه می کند. او به شدت ناراحت بود. چند بار از او پرسیدم چه شده است، جواب نداد. من که کلافه شده بودم سیلی محکمی به زنم زدم و از او خواستم حقیقت را بگوید. او هم با گریه به من جواب داد مرد صاحبخانه به او تعرض کرده است. وی ادامه داد؛ همان شب به بنگاه دار زنگ زدم و به او گفتم چه اتفاقی افتاده است و از او خواستم قرارداد را فسخ کند. نمی توانستم آرام بگیرم، با این حال تصمیم نداشتم صاحبخانه را بکشم. زمانی که همراه «م» برای ابطال قرارداد به بنگاه رفتیم او به شدت به من توهین کرد و حرف های خیلی بدی در موردم گفت. همان زمان بود که تصمیم گرفتم او را بکشم. چند روزی از ماجرا گذشت، ما هم خانه را خالی کردیم و رفتیم. شب حادثه لباس زنانه پوشیدم و به خانه «م» رفتم و ادعا کردم از طرف بنگاه برای اجاره خانه آمده ام و می خواهم داخل را ببینم. او مرا به خانه برد. لامپ آنجا خراب بود، مقتول صندلی آورد که آن را درست کند. در این لحظه من یک ضربه با چاقو به او زدم. بعد از آن او پایین آمد، صندلی را برداشت که من را بزند، باز هم پیشدستی کردم و «م» روی زمین افتاد، دیگر امانش ندادم و ضربات را پشت سر هم وارد کردم. وقتی مطمئن شدم او مرده است، به داخل خانه اش رفتم، همه چیز را به هم ریختم و مقداری وسیله و پول دزدیدم. می خواستم این طور جلوه دهم که انگیزه سرقت بوده است.

پس از ادعاهای علی اصغر به دستور قاضی دادگاه همسر متهم در برابر قضات حاضر شد تا در مورد ادعای شوهرش توضیح دهد. این زن گفت؛ همسرم بدون اطلاع من با مرد صاحبخانه قرارداد بسته بود. آن خانه کوچک بود و من راضی نبودم به همین خاطر از شوهرم خواستم منزل مان را عوض کنیم. قرار شد من و برادر شوهرم به دنبال خانه بگردیم. در این مدت کوتاه مرد صاحبخانه را چند بار دیدم. بار اول او به من گفت حاضر است پنج هزار تومان از کرایه خانه یی را که شوهرم به او می دهد به من بازگرداند به شرط اینکه کارهایش را انجام بدهم. او به من گفت همسرش تازه مرده است و نمی تواند از عهده کارهایش برآید. او هر روز برای من شیر می خرید. من هم فکر می کردم این رفتارش به این خاطر است که مرا مثل دختر خودش می داند تا اینکه روز حادثه به خانه «م» رفتم تا با شوهرم تماس بگیرم. وقتی با علی اصغر صحبت کردم از «م» خواستم اجازه بدهد به برادر شوهرم نیز تلفن کنم. او در پاسخ گفت برای چه این کار را می کنی. گفتم می خواهیم از این خانه برویم.

همسر متهم به قتل ادامه داد؛ «م» از من خواست حتی بعد از رفتن به او سر بزنم. او سپس به سمت آشپزخانه رفت تا شیر بیاورد و با هم بخوریم. من قبول نکردم. می خواستم از خانه خارج شوم که دستم را کشید و به زور داخل اتاق برد و مورد آزار قرار داد. خیلی ناراحت بودم با این حال نمی خواستم در این باره به شوهرم چیزی بگویم اما بالاخره ماجرا را برای وی بازگو کردم.

بنا بر این گزارش پس از پایان جلسه دادگاه و دفاعیات وکیل مدافع و متهم هیات قضات برای تصمیم گیری درباره این پرونده وارد شور شدند.