تفریحی ,سرگرمی ,عکس عاشقانه ,مطالب خواندنی, مدل لباس 2019 ,lovefun

گالری عکس ,مدل لباس, آرایشگری ,اس ام اس های جدید, مسائل زناشوئی, عاشقانه ,عکس فانتزی

تفریحی ,سرگرمی ,عکس عاشقانه ,مطالب خواندنی, مدل لباس 2019 ,lovefun

گالری عکس ,مدل لباس, آرایشگری ,اس ام اس های جدید, مسائل زناشوئی, عاشقانه ,عکس فانتزی

شرورهای قلدر، زن جوان را در خیابان ربودند


3 جوان شرور که با سد کردن راه یک زوج جوان در یکی از محله‌‌های کرج، با آنها درگیر شده و پس از ربودن زن جوان، وی را مورد آزار و اذیت قرار داده بودند، شناسایی و دستگر شدند.

به گزارش جام‌جم، اوایل اردیبهشت امسال، مردی با حضور در شعبه ششم بازپرسی دادسرای امور جنایی کرج، از 3 جوان شرور به اتهام ربودن همسرش در یکی از محله‌های جنوبی کرج شکایت کرد.

شاکی در اظهاراتش به بازپرس محمد یاری گفت: من و همسرم در حال بازگشت به منزلمان در یکی از محله‌های جنوبی کرج بودیم که 3 مرد جوان در حالی که قمه و شمشیر به دست داشتند، راهمان را سد کردند و پس از کتک زدن من، همسرم را کشان‌کشان با خود بردند و دیگر چیزی نفهمیدم تا این که چند ساعت بعد روی تخت درمانگاه به هوش آمدم.

پس از شکایت این مرد، پرونده‌ای تشکیل و به اداره جنایی آگاهی استان تهران ارسال شد و کارآگاهان پس از چهره‌نگاری رایانه‌ای از شرورهای آدم‌ربا، به جستجوی آنها پرداختند تا این که روز بعد یکی از پرستاران بیمارستانی در کرج با مرکز فوریت‌های پلیسی 110 تماس گرفت و از انتقال زن مجروحی به بیمارستان خبر داد.

زن جوان از چنگال ربایندگان نجات یافت

به این ترتیب کارآگاهان جنایی به بیمارستان اعزام و در تحقیق از پرستاران متوجه شدند یک راننده رهگذر، زن جوان را در بیابان‌های اطراف کرج پیدا و به این مرکز منتقل کرده که با تلاش پزشکان وی از مرگ حتمی نجات یافته است و کارآگاهان با بررسی در این خصوص، متوجه شدند او همان فرد ربوده شده است و در تحقیق از این زن به نقشه سیاه مردان شرور پی بردند.

زن جوان در اظهاراتش به پلیس گفت: با همسرم در حال بازگشت به خانه بودیم که مردان شرور به سوی ما حمله‌ور شدند و پس از کتک زدن شوهرم، مرا کشان کشان به داخل یک دستگاه خودروی پراید انداختند و با انتقال به بیابان‌های اطراف شهر، هر3 نفر مرا مورد آزار و اذیت شیطانی قرار دادند و در حالی که بیهوش شده بودم، مرا در یکی از خیابان‌های شهر رها کرده و متواری شدند.

شرورهای سابقه‌دارتحت تعقیب پلیس

کارآگاهان پس از شنیدن اظهارات زن جوان، به چهره‌نگاری رایانه‌ای از 3 شرور آد‌م‌ربا پرداختند که مشخص شد، تصاویر رایانه‌ای آنها شباهت بسیاری به 3 متهم سابقه‌‌دار دارد که چندی پیش از زندان آزاد شده‌اند.

با مشخص شدن این موضوع، کارآگاهان پاتوق‌های احتمالی متهمان را به طور نامحسوس زیر نظر گرفتند تا عاقبت در پی تجسس‌های پلیسی روز 16 اردیبهشت امسال موفق به دستگیری متهمان به نام‌های حمید، حبیب و ارسلان شدند.

با انتقال متهمان به اداره جنایی آگاهی استان تهران، آنها در بازجویی راز اتهام سیاه خود را فاش کردند.

بااعتراف متهمان به این اقدام مجرمانه بازپرس یاری متهمان  رابا صدور قرار قانونی در اختیار پلیس قرار داد.

بازپرس پرونده در شعبه ششم دادسرای جنایی کرج با دستور قضایی مبنی بر چاپ تصویر متهمان بدون پوشاندن چهره در روزنامه، از مردم خواست چنانچه در دام این 3 جوان شرور گرفتار شده‌اند، به اداره جنایی آگاهی استان تهران مراجعه کنند.

دادستان قزوین : یک زن، مظنون اصلی قتل های زنجیره ایی در قزوین

یک زن به عنوان مظنون اصلی قتل های سریالی قزوین دستگیر و بازجویی ها از او آغاز شده است. این زن که هیچ مشخصاتی از او اعلام نشده تاکنون ارتکاب قتل ها را گردن نگرفته اما دادستان قزوین اعلام کرده وی جدی ترین مظنون این پرونده است.

بنا به گفته محمدباقر الفت- دادستان قزوین- این متهم در پی تحقیقات گسترده یی که صورت گرفته بازداشت شده و سوابق متعدد کیفری او و شواهد زیاد دیگری که به دست آمده است بر دخالت وی در قتل زنان دلالت دارد. نخستین حلقه از زنجیره این جنایت ها قتل زنی 64ساله به نام کبرا است. او در روز 14 بهمن ماه پارسال به قصد رفتن به آزمایشگاه از خانه اش خارج و جسد وی دو روز بعد در مسیر فرعی جاده الموت پیدا شد. راز مرگ این زن که با طناب خفه شده بود سر به مهر باقی ماند تا اینکه 24 روز بعد دومین مقتول که زنی 60ساله بود به تله مرگ افتاد و جسدش در بوستان فدک پیدا شد. پس از آن پلیس دیگر جنازه یی کشف نکرد تا اینکه روز 9 فروردین ماه کارآگاهان به منطقه مینودر رفتند تا به تحقیق درباره قتل زنی 67ساله به نام عاطفه بپردازند که جسدش در جوی آب رها شده بود. کشف جسد سه زن که در یک گروه سنی قرار داشتند و به یک شیوه کشته شده بودند فرضیه سریالی بودن این جنایت ها را مطرح کرد. علاوه بر سن و سال مقتولان و نحوه قتل ها دلایل دیگری نیز وجود داشت که بر این فرضیه مهر تایید می زد. از همه کشته شدگان مقداری طلا و پول سرقت شده بود اما به نظر نمی رسید هدف قاتل یا قاتلان دزدی باشد.

هر سه این افراد در مکان دیگری به کام مرگ کشانده و سپس اجسادشان به مناطق خلوت و کم تردد منتقل شده بودند و به نظر می رسد این زنان برای انجام کارهای خود از یک مسافربر شخصی استفاده کرده اند. به رغم تمامی این شواهد نیروی انتظامی ارتباط قتل ها با یکدیگر را به شدت تکذیب کرد. در این روزها دو مظنون نیز درخصوص این جنایت ها بازداشت شدند؛ یکی از آنها مردی روانی و دیگری یک زن میانسال بود. این دو اتهام آدمکشی را انکار کردند و وقوع چهارمین قتل ثابت کرد حرف هایشان مطابق واقعیت است. مقتول شماره چهار یک معلم 51ساله به نام صغرا بود که کارکنان شهرداری جسدش را در نزدیکی میدان گل ها در کنار دیوار یک دانشگاه پیدا کردند. صغرا روز قبل از کشف جنازه همراه برادرش به سبزه میدان قزوین رفته و ساعت 17 از او جدا شده بود. وقتی خبری از این زن نشد برادر وی ساعت 22 همان شب موضوع را به پلیس گزارش داد. بی پاسخ ماندن تماس های تلفنی با صغرا احتمال وقوع حادثه یی دلخراش را بیشتر می کرد تا اینکه بالاخره یک مرد تلفن او را جواب داد و گفت گوشی موبایل را پیدا کرده است و نمی داند به چه کسی تعلق دارد. حرف های مرد ناشناس برای کارآگاهان یک نشانه قوی تلقی می شد مبنی بر اینکه معلم 51ساله کشته شده است.

یک روز بعد وقتی جنازه صغرا پیدا شد افسران جنایی اعلام کردند قتل هر چهار زن توسط یک نفر صورت گرفته و قاتل در این جنایت نیز سعی کرده قربانی خود را خفه کند اما چون موفق به این کار نشده او را با وارد کردن ضربات جسمی سخت کشته است. پس از تایید زنجیره یی بودن این کشتارها گروهی از کارآگاهان جنایی از تهران عازم قزوین شدند تا رشته تحقیقات را در دست بگیرند و قاتل ناشناس را متوقف کنند. کوشش آنها در روزهای اول بی ثمر ماند و جانی تحت تعقیب توانست پنجمین طعمه اش را نیز که زنی 50ساله بود در 19 اردیبهشت شکار کند. بعد از آن هر از گاهی از افزایش تعداد قربانیان سخن به میان می آمد اما سرهنگ خاکباز- معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان قزوین- دیروز این اخبار را بی اساس دانست و گفت؛ کشف جسد دو زن دیگر در این شهر صحت ندارد و مردی نیز که گفته می شد قربانی قاتل سریالی شده در یک درگیری جان باخته و وی از قربانیان جنایت های زنجیره یی نیست.

وی در ادامه به جو روانی حاکم بر قزوین اشاره کرد و گفت؛ شرایط به گونه یی است که مردم ترسیده اند به طوری که بیش از 50 درصد تماس هایی که از سوی شهروندان با پلیس گرفته و ادعا می شود افرادی با خودرو قصد داشتند آنها را بدزدند اصلاً موضوعات مشکوکی نبوده است.اگرچه مقامات انتظامی از هراس و وحشت مردم قزوین گلایه دارند اما همین ترس می تواند یکی از عوامل اصلی باشد که دامنه فعالیت های قاتل سریالی را کاهش داده است چرا که نیروی انتظامی پیش از این از زنان خواسته بود سوار خودروهای مسافربر شخصی نشوند و اکنون مردم با هراس از اینکه در دام جانی ناشناس گرفتار شوند احتیاط بیشتری به خرج می دهند. در حال حاضر تحقیقات تیم ویژه کارآگاهان جنایی برای رازگشایی از قتل ها ادامه داد. از سویی زن دستگیرشده به عنوان مظنون شماره یک معرفی شده است. محمدباقر الفت دیروز درباره این زن به فارس گفت؛ احتمال می رود او با یک دستگاه خودرو در قتل ها مشارکت داشته است.علی افتخاری- معاون دادستان- نیز به خبرنگار اعتماد در قزوین گفت؛ دستگیری این زن پس از چند روز کار کارشناسی و کنترل نامحسوس توسط ماموران صورت گرفته است و شواهد و مستندات زیادی علیه او وجود دارد که دخالتش را در این قتل ها مسجل می کند. وی افزود؛ هنگام دستگیری این متهم مدارک ارزشمندی به دست آمد و خودرویی نیز که احتمال می رود از آن در قتل ها استفاده شده، کشف و توقیف شده است. بنابر این گزارش متهم که زنی 35ساله است بعدازظهر پنجشنبه در خانه اش در شمال شهر قزوین دستگیر شد و تاکنون به غیر از مقامات دادستانی هیچ شخص دیگری حاضر به توضیح درباره بازداشت او نشده و تحقیقات به صورت محرمانه پیش می رود.

دستگیری جدی‌ترین مظنون قتل‌های قزوین

مهر: معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان قزوین گفت: بعد از ماهها تلاش شبانه روزی و تحقیقات گسترده یک زن سابقه دار که با قتلهای موسوم به زنجیره ای اخیر ارتباط نزدیکی دارد در قزوین دستگیر شد.

سرهنگ حمیدرضا پاکباز از دستگیری مظنون قتلهای سریالی در یک منزل مسکونی در شمال شهر قزوین خبر داد.

پاکباز افزود: این زن با حدود 32 سال سن، سوابق کیفری نیز دارد و مدارک و مستندات موجود نشان می دهد به احتمال 90 درصد قتلهای اخیر توسط فرد یاد شده صورت گرفته است.

وی با اعلام اینکه تحقیقات از زن مظنون همچنان ادامه دارد، ارائه اطلاعات جامع و کامل را به روزهای آینده موکول کرد و یادآور شد: به منظور تکمیل تحقیقات و رسیدن به سرنخهای بیشتر و ارائه اطلاعات دقیق و بدون هر گونه شائبه، خبرهای دقیق تر به زودی از طریق رسانه ها در اختیار مردم قرار خواهد گرفت.

نگرانیهای قزوینیها کاهش می یابد

معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان با اعلام آمادگی ماموران پلیس در برقراری امنیت و مقابله با هرگونه ناامنی اظهار امیدواری کرد: با دستگیری این زن نگرانیهای احتمالی مردم در خصوص قتلها پایان یابد.

دادستان عمومی و انقلاب قزوین هم با تائید خبر دستگیری زن مظنون گفت: زن دستگیر شده دارای سوابق کیفری است و شواهد زیادی بر دخالت وی در وقوع قتل زنان در قزوین دلالت دارد.

محمد باقر الفت تصریح کرد: این مظنون به همراه یک دستگاه خودرو که احتمال می‌رود با آن در قتل‌ها مشارکت داشته دستگیر شده است که تحقیقات از نامبرده با جدیت ادامه دارد.

همچنین علی افتخاری معاون دادستان قزوین و یکی از مسئولان رسیدگی به پرونده قتل های سریالی در این رابطه گفت: دستگیری این زن پس از چند روز کار کارشناسی و کنترل نامحسوس توسط ماموران صورت گرفته است و شواهد و مستندات بسیاری بر علیه وی وجود دارد که دخالت وی را در این قتلها مسجل می کند.

افتخاری افزود: به هنگام دستگیری متهم شواهد و مدارک ارزشمندی به دست آمده و اتومبیلی هم که احتمال می رود نامبرده از آن در قتلها استفاده می کرده، توقیف شده است.

شنیده ها از منابع خبری دیگر هم نیز حاکی است: فرد دستگیرشده زنی حدود 35 ساله است که بعد از ظهر پنجشنبه توسط افسران دایره قتل ناجا بازداشت شده است

بر اساس این گزارشها بعد از ظهر پنجشنبه افسران دایره قتل آگاهی ناجا پس از هفته ها بررسی و تحقیق این زن را که متهم به قتل چهار زن مسن است، دستگیر کردند.

این مظنون پس از دستگیری در اختیار کارشناسان دایره قتل آگاهی ناجا قرار گرفته و از زمان دستگیری تا کنون به قتلها اعتراف نکرده است.

از بهمن ماه سال گذشته تاکنون با کشف جسد پنج زن مسن در قزوین و اطراف آن سریالی بودن قتلها موجی از نگرانی در مردم ایجاد کرد که فقط قتل دو زن توسط پزشکی قانونی و دادستانی تائید شد.

در پی وقوع این قتلها موجی از ترس و وحشت در شهر قزوین به راه انداخته شد و نگرانی خانواده ها به ویژه در خصوص زنان را مضاعف کرد و در این بین شایعات بی پایه و اساس بسیاری را قوت گرفته که احساس امنیت شهروندان را به طرز بی سابقه ای کاهش داد.

پرونده قتلهای سریالی زنان قزوینی از سه ماه گذشته با کشف جسد زن میانسالی در جاده الموت آغاز شد و پنجمین و آخرین قربانی این قتلها زنی 50 ساله به نام کیمیا بود که هفدهم اردیبهشت ماه جسدش در روستای کمال آباد قزوین کشف شد.

به نظر می رسد دستگیری قاتل یا قاتلین و مشخص شدن ابعاد این قتلها بتواند ضمن کمک به اطمینان دوباره مردم به پلیس و کاهش اضطرابها و نگرانیهای رایج در شهر، موجب بازگشت آرامش روحی و روانی در شهر قزوین شود.
 

شیوه عجیب خواستگار شکست‌خورده برای ازدواج

ایران: خواستگار سمج که در ازدواج با دختر مورد علاقه‌اش شکست خورده بود در اقدامی کینه‌جویانه با یک اسلحه ساچمه‌ای، ظرف اسید و آمپول هوا به خانه دختر رفت.


هفته گذشته مأموران پلیس 110 به دنبال تماس تلفنی پسر نوجوانی، از ورود خواستگار کینه‌جو، به خانه دختر مورد علاقه‌اش مطلع شدند. گروهی از مأموران کلانتری 140 باغ‌فیض پس از رسیدن به خانه مورد نظر و در نخستین تحقیقات دریافتند سیاوش، خواستگار تنها دختر خانواده بوده که پس از شنیدن پاسخ منفی، برای تهدید اعضای خانواده دختر مورد علاقه‌اش با زور وارد خانه آنها شده و با ایجاد رعب و وحشت قصد انتقامجویی دارد.

به دنبال دریافت این اطلاعات، مأموران در عملیاتی ضربتی و غافلگیرانه وارد خانه شده و متهم را دستگیر کردند

مأموران در بازرسی کیف وی دو عدد سرنگ، شیشه حاوی اسید، یک قوطی ماده بیهوش‌کننده اتر و 3 کارد کشف کردند. یک قبضه اسلحه ساچمه‌ای نیز ضبط شد.


سیاوش در نخستین تحقیقات به قاضی پسندیده - بازپرس شعبه دهم دادسرای ناحیه 5 صادقیه - گفت: به هیچ عنوان نمی‌خواستم به کسی آسیب برسانم فقط قصد خودکشی در برابر دیدگان دختر مورد علاقه‌ام را داشتم. من از پنج سال قبل عاشق «سروناز» شده بودم که با خانواده‌اش در همسایگی ما زندگی می‌کردند. بارها به خواستگاری‌اش رفتم تا این‌که بالاخره نامزد شدیم. اما به خاطر دخالت‌های خانواده‌اش، درگیر شده نامزدی‌مان به هم خورد.

اما من که همچنان به او علاقه‌مند بودم بارها سعی کردم با او تماس بگیرم، بلکه دوباره آشتی کنیم اما جواب تلفن‌هایم را نمی‌داد. چندین نفر را هم واسطه کردم، اما بی‌فایده بود.


تا این‌که از شدت ناراحتی و فشارهای روحی، روانی به خانه آنها رفتم تا شاید جواب مثبت بگیرم. به دلیل این‌که «سروناز» در خانه نبود از پدر و مادرش خواستم با او تماس بگیرند تا سریع به خانه برگردد و تکلیفم را روشن کند. حال آن که به هیچ عنوان قصد آسیب رساندن به آنها را نداشتم. فقط در نظر داشتم در صورت شنیدن جواب منفی، همانجا خودکشی کنم.

قاضی پسندیده پس از شنیدن اظهارات متهم او را با قرار قانونی روانه زندان کرد و به گروهی از مأموران پلیس مأموریت داد در این‌باره تحقیق کنند

عامل جنایت خود را معرفی کرد

جام جم آنلاین: جوانی که پس از ارتکاب جنایت از 3 ماه پیش متواری بود، خود را تسلیم پلیس کرد.

شامگاه 15 بهمن سال گذشته عوامل درمانگاهی در فاز یک پردیس با مرکز فوریت‌های پلیسی 110 تماس گرفتند و یک فقره مصدومیت با چاقو را اعلام کردند.

در پی اعلام موضوع، ماموران کلانتری 207 پردیس در محل حاضر شدند و در بررسی‌های به عمل آمده مشخص شد جوان 28 ساله‌ای به نام احسان بر اثر ضربات چاقو به پشت، مجروح و توسط تعدادی از مردم به درمانگاه منتقل شده است.

به دلیل وخامت حال احسان، وی به بیمارستان چمران انتقال یافت، اما بر اثر شدت جراحات وارده، 26 بهمن فوت کرد. با مرگ احسان، به دستور آقای شاملو، بازپرس شعبه اول دادسرای جنایی تهران پرونده جهت شناسایی و دستگیری قاتل در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.

در تحقیقات اولیه مشخص شد، احسان با فردی به نام حامد (24 ساله) به علت اختلافات شخصی درگیر شده که در این درگیری، حامد با ضربات چاقو احسان را به قتل رسانده است.

پس از شناسایی عامل اصلی جنایت، تحقیقات کارآگاهان برای شناسایی محل اختفا و دستگیری متهم وارد مرحله تازه‌ای شده اما از آنجایی‌که حامد متواری بوده و خانواده وی نیز از محل اختفای وی اظهار بی‌اطلاعی می‌کردند طی هماهنگی‌هایی که با مقام قضایی انجام گرفت، منزل پدر متهم چند بار مورد بازرسی قرار گرفت و سرانجام متهم به قتل 22 اردیبهشت امسال توسط اعضای خانواده خود معرفی و تحویل اداره دهم پلیس آگاهی شد.

حامد پس از انتقال به اداره دهم در اعترافات خود، ضمن قبول اتهام قتل احسان اظهار کرد: به دلیل اختلافات شخصی بین من و احسان، چند بار با هم درگیر شدیم تا این که روز حادثه در حال رفتن به نانوایی بودم که او را دیدم، ابتدا درگیری لفظی پیدا کردیم، سپس من با چاقویی که همراه داشتم، ضربه‌ای به پهلوی راست او زدم و فرار کردم. چاقو را نیز همان جا انداختم. در این مدت در اطراف تهران مخفی می‌شدم، اما همیشه ترس از دستگیری همراهم بود و سرانجام خود را به پلیس معرفی کردم.

با اقرار صریح متهم به قتل و قرار بازداشت موقت صادره از سوی محمدحسین شاملو، بازپرس شعبه اول دادسرای جنایی تهران، حامد برای تحقیقات نهایی و اقدامات تکمیلی در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار دارد.
 

اعدام مرد کره‌ای به اتهام قتل 10 نفر

دادگاه عالی کره جنوبی ، یک مرد را به اتهام قتل 10 نفر از جمله مادرزن و همسرش و قطع سر 2 نفر از مقتولان به اعدام محکوم کرد.

به گزارش ایسنا ، دادگاه عالی کره جنوبی یک مرد 38 ساله به نام «کانگ هو سان» را به اتهام قتل 10 نفر از جمله مادرزن و همسرش و بریدن سر 2 نفر از قربانیان خود ، به اعدام با آمپول سمی محکوم کرد.

این در حالی است که این مرد طی ماه‌های سپتامبر سال‌های 2006 تا دسامبر 2008 میلادی این قتل‌ها را مرتکب شده است.

علاوه بر این ، در گزارش بازرسان این پرونده‌ آمده است ؛ این مرد پس از ارتکاب سومین قتل خود برای پاک کردن صحنه جنایت ، اقدام به آتش زدن قربانی خود کرده سپس از صحنه جنایت متواری شده است.

این مرد 38 ساله براساس گزارش پزشکی قانونی دچار سادیسم جنسی بوده و 2 نفر از قربانیان خود را پیش از به قتل رساندن مورد آزار جنسی قرار داده است.

در گزارش پلیس مرکزی کره جنوبی آمده است که این مرد به مدت 2 ماه در سال 1997 میلادی نیز به دلیل خشونت و آزار و اذیت 2 زن، در زندان «آن سان» در جنوب سئول پایتخت کره جنوبی زندانی بوده است.
 

تبانی با ناپدری برای آزار دختر 5ساله

جام جم آنلاین: در ادامه تحقیقات قضایی از ناپدری سنگدل و مادر یک دختر 5 ساله که مورد ‌آزار و اذیت قرار گرفته بود معلوم شد ، مادر وی همانند ناپدری به دفعات او را شکنجه کرده است.

شامگاه 23 فروردین امسال، زن جوانی دختر خردسالی را برای درمان به بیمارستان مدنی کرج انتقال داد. پرستاران به محض مشاهده مهسا کوچولو، او را به بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان منتقل کردند و تلاش برای نجات او آغاز شد.

پزشکان با مشاهده آثار سوختگی و کبودی بر روی بدن کودک، مطمئن شدند که وی مورد کودک آزاری قرار گرفته است.

یکی از پرستاران با مشکوک شدن به موضوع، با مرکز فوریت‌های پلیسی 110 تماس گرفت و ماجرا را اطلاع داد. با عزیمت ماموران به همراه دادیار انصاف‌دوست، کشیک دادسرای امور جنایی کرج، به بیمارستان معلوم شد دخترک بشدت مورد کودک‌آزاری قرار گرفته است. سرانجام با تلاش پزشکان، مهسا کوچولو که در کما به سر می‌برد، پس از 4 روز از مرگ حتمی نجات یافت.

به دنبال این حادثه، مادر کودک 5 ساله برای افشای راز حادثه، مورد بازجویی و تحقیق قرار گرفت و گفت: پس از فوت شوهرم با مهسا و فرزند دیگرم سعید زندگی می‌کردم، تا این که سال گذشته با یکی از همسایه‌های قدیمی‌امان ازدواج کردم. او قول داد با فرزندانم بخوبی رفتار کند، اما فقط در ماه‌های نخست زندگی مشترکمان به فرزندانم ابراز علاقه می‌کرد. کم‌کم به علاقه‌ای که نسبت به فرزندانم داشتم، حسادت کرد و بنای ناسازگاری گذاشت و آزار و اذیت‌هایش را نسبت به فرزندانم شروع کرد.

مرد سنگدل با سیگار و سیخ دست و پای فرزندم  مهسا  را می‌سوزاند، گریه و التماس‌های من هم در قبال بدرفتاری‌های وی بی‌نتیجه بود. یک هفته قبل او را بشدت کتک زد که بیهوش شد و من از ترس او نمی‌توانستم کودکم را نجات دهم تا عاقبت هنگامی که وی از منزل خارج شد، دخترم را برای درمان به بیمارستان رساندم.

به دنبال اظهارات این زن، متهم هم تحت تعقیب پلیس قرار گرفت و دستگیر شد. با دستگیری این مرد معلوم شد، وی یک متهم سابقه‌دار است که چند مرتبه به اتهام استعمال و نگهداری موادمخدر روانه زندان شده است. ناپدری سنگدل با انتقال به شعبه نهم دادیاری دادسرای امور جنایی کرج از سوی دادیار انصاف‌دوست مورد بازجویی قرار گرفت و اعتراف کرد که فرزندان همسرش را مورد کودک آزاری قرار داده و مهسا را به دفعات و با سیخ داغ و سیگار و عاقبت هم با گرفتن دست و پای وی بر روی بخاری سوزانده است.

مرد سنگدل ادعا کرد که همسرش هم به دفعات در این کودک‌ آزاری نقش داشته است.  با مشخص شدن این موضوع، تحقیقات قضایی ویژه‌‌ای از ناپدری سنگدل و مادر مهسا صورت گرفت که عاقبت وی روز گذشته اعتراف کرد همانند شوهرش مهسا را مورد کودک آزاری قرار داده است.
 
این زن در اظهاراتش ادامه داد: با او ازدواج کردم تا شرایط زندگی‌ خود و فرزندانم بهتر شود، اما این سرابی بیش نبود و پس از چند ماه پی به اعتیاد او بردم. شوهرم از علاقه من نسبت به فرزندانم، متنفر بود و به هر طریقی سعی می‌کرد، آنها را اذیت کند و به دفعات آنها را با سیخ داغ، سیگار و بخاری می‌سوزاند.
 
هر چه التماس می‌کردم با آنها کاری نداشته باشد، بی‌فایده بود و به خاطر حمایت من از فرزندانم، مرا بشدت کتک می‌زد. من هم در وضعیت خوبی به سر نمی‌بردم و برای این که بچه‌ها شیطنت نکنند و شرایط خانه آرام‌تر شود، آنها را کتک می‌زدم و بخصوص مهسا را خیلی کتک می‌زدم و دست و پای وی را مانند شوهرم می‌سوزاندم و بعد پشیمان می‌شدم و از او دلجویی می‌کردم.
 
از چند ماه قبل اذیت‌های شوهرم نسبت به مهسا بیشتر شد. روز حادثه در غیاب من طوری مهسا را کتک زد که دخترم بیهوش شد. قصد نجات او را داشتم، اما کوشیار پسرم را گروگان گرفت و با چاقو تهدید کرد و چند روزی داخل اتاق زندانی کرد و من نتوانستم با پلیس تماس بگیرم و بناچار سکوت کردم تا عاقبت پس از فرار وی، مهسا را به بیمارستان رساندم.
ناراحت هستم و از به یاد آوردن لحظات تلخی که برای فرزندانم رقم زده‌ام، عذاب می‌کشم.
 
بنا بر این گزارش، به دنبال اظهارات این زن، وی هم مانند ناپدری سنگدل با قرار قانونی روانه زندان شد.