مرد
معتادی که در اقدامی هولناک ، اعضای خانواده همسرش را در شیراز به گلوله
بست و منجر به کشته شدن 3 نفر و زخمی شدن 4 نفر شد، در محل جنایت از سوی
ماموران به هلاکت رسید. به
گزارش پایگاه اطلاعرسانی پلیس، فرمانده انتظامی شیراز در خصوص این خبر
گفت: ساعت 12:30 روزگذشته، ماموران کلانتری 14 مدرس از وقوع یک درگیری
خونین در شهرک بهار مطلع شدند و بلافاصله به محل عزیمت کردند. سرهنگ
حبیبالله زمانی افزود: ماموران پس از حضور در محل مشاهده کردند مرد
معتادی به نام عبدالرضا 35 ساله با یک قبضه سلاح کلاش از پشت بام خانه،
پدر همسرش را به گلوله بسته و قصد فرار دارد که به او دستور ایست
دادهاند، اما وی توجهی نکرد و به سمت ماموران شلیک کرد. وی
ادامه داد: در این درگیری با تیراندازی متقابل ماموران، متهم به هلاکت
رسید. به دنبال وقوع این ماجرا تیم تخصصی متشکل از کارشناسان پزشکی قانونی
و اکیپ بررسی صحنه جرم و تیم تشخیص هویت در محل جنایت حاضر شدند. فرمانده
انتظامی شیراز اظهار کرد: در بررسیهای اولیه، جسد مرد 60 سالهای به نام
علی که با شلیک گلوله از پا در آمده بود، مقابل منزل مشاهده شد و در ورودی
خانه، جسد مرد جوانی به نام سعید و در یکی دیگر از اتاقهای منزل نیز جسد
زنی به نام زهرا دیده شد. وی گفت: 2 زن و 2 کودک 5 ماهه و 2 ساله که با شلیک گلوله مجروح شده بودند با آمبولانسهای اورژانس به بیمارستان منتقل شدند. سرهنگ
زمانی بیان کرد: فرد معتاد که از سوی ماموران به هلاکت رسیده، 3 نفر از
اعضای خانواده همسرش از جمله پدرخانم و خواهر همسر و باجناقش را به قتل
رسانده است. وی افزود: پس از انجام اقدامات قانونی، جسد قربانیان به پزشکی قانونی منتقل شد. دختر
جوانی که زمان جنایت، به زیر تخت پناه برده و از مرگ نجات یافته بود، گفت:
از مدتها قبل خواهرم و شوهرش با یکدیگر درگیر بودند و خواهرم قصد جدایی
از همسرش را داشت، او چندین بار ما را به قتل تهدید کرده و مدتی قبل،
برادرانم را مجروح کرده بود. این
دختر جوان افزود: روز جنایت، خواهرم برای جدایی به دادگاه مراجعه کرده
بود. حوالی ساعت 12 مادرم برای خرید از خانه خارج شد و پس از گذشت چند
دقیقه در حالی که دستش با گلوله زخمی شده بود به خانه آمد و گفت شوهر
خواهرم به سمت او شلیک کرده است. درحالی
که مادرم مشغول تعریف کردن بود، ناگهان خواهرم فریاد کشید که سایه شوهرش
را روی پشت بام دیده است. بعد صدای گلوله آمد و من زیر تخت رفتم اما او به
سمت تمامی افراد خانواده ام شلیک کرد که در این میان پدر، خواهر و
شوهرخواهرم به قتل رسیدند و مادر و خواهر دیگرم و 2 کودک 5 ماهه و 2 ساله
خواهرم مجروح شدند. این
جنایت خانوادگی اولین جنایت سال 88 در شیراز بود که پرونده آن با اقدام
بموقع ماموران کلانتری 14 مدرس شیراز، کارآگاهان شعبه 5 آگاهی شیراز و مرگ
داماد کینه جو بسته شد.
7
عضو باند شرارت که به صورت گسترده در خوزستان از مردم سلب آسایش و امنیت
میکردند ، در اقدام ضربتی ماموران پلیس امنیت دستگیر شدند. به
گزارش «جامجم» از چندی پیش شکایت هایی در ارتباط با چند تبهکار که با
اعمال مجرمانه خود در استان خوزستان اقدام به سلب آسایش و امنیت از مردم
میکردند، موضوع این شکایتها به صورت ویژه در دستور کار ماموران پلیس
امنیت عمومی استان قرار گرفت. با
آغاز تحقیقات و جمعآوری اطلاعات از سوی پلیس امنیت مشخص شد اعضای این
باند که عمدتا از مجرمان شرور و سابقهدار هستند، به سرقت، تخریب اموال
عمومی، مزاحمت برای نوامیس، آدمربایی و شرارت در سطح استان مبادرت
میکنند. با
به دست آمدن این اطلاعات، در مرحله بعدی از تحقیقات معلوم شد اعضای این
باند7 نفر هستند که نام «زورو» را بر خود گذاشتهاند و علاوه بر ایجاد رعب
و وحشت، بهصورت مسلحانه مردم را تهدید میکنند. کنترل نامحسوس با
جمعبندی اطلاعات مربوط به اعضای این باند، در مرحله بعد مخفیگاههای آنها
مورد شناسایی قرار گرفت و با گزارش به مقام قضایی، تیمهای عملیات و ضربت
پلیس امنیت موفق شدند در چند رشته عملیات همزمان 7 عضو این باند را یکی پس
از دیگری دستگیر کنند.
کشف سلاح
این گزارش حاکی است در بازرسی از مخفیگاه اعضای این باند 3 قبضه سلاح کلاشینکف همراه 1060 عدد فشنگ جنگی کشف و ضبط شد.
در تحقیق از متهمان مشخص شد این باند اشرار از چندی پیش با ایجاد رعب و وحشت در ارتکاب جرایم خشن نقش داشتهاند.
با صدور دستور قضایی در این ارتباط مشخص شد اعضای این باند در زمینه
شرارت، سرقت و آدمربایی دارای سابقه هستند که در چند مرحله نیز با تهدید
اسلحه از مردم اخاذیکردهاند.
یک مقام آگاه در این ارتباط به
«جامجم» گفت: با متلاشی شدن این باند مخوف، جرایم استان بشدت کاهش خواهد
داشت؛ زیرا در برخی پروندههایی که اکنون از سوی شاکیان در مراجع قضایی
مطرح است میتوان نام اعضای باند موسوم به «زورو» را مشاهده کرد.
وی افزود: در حال حاضر 7 عضو این باند در اختیار پلیس امنیت استان قرار
دارند وتحقیقات ویژه در خصوص جرایم ارتکابی آنها ادامه دارد.
وی اضافه کرد: اعضای این باند دهها شاکی دارند که موضوع شکایت آنها پس از مطرح شدن در دادسرا در مرحله تحقیق و رسیدگی قرار دارد.
پسر نوجوانی که مادر دختر مورد علاقه اش را با کراوات
به قتل رسانده بود، پس از محاکمه در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران به
قصاص محکوم شد.
به گزارش خبرنگار ما در ابتدای جلسه محاکمه محمد
شادابی نماینده دادستان تهران در جایگاه حاضر شد و در توضیح کیفرخواست
گفت؛ ساعت 30/17 روز هفتم اسفندماه افسران جنایی پلیس آگاهی خود را به
آپارتمانی در بزرگراه آهنگ رساندند تا به تحقیق درباره علت مرگ زنی 33ساله
به نام مهناز بپردازند. جسد این زن در آشپزخانه رها شده بود و گره خوردن
یک کراوات صورتی رنگ بر گردن وی از نقش یک مرد در این جنایت حکایت داشت.
در معاینه های اولیه پزشک قانونی حاضر در صحنه قتل تایید کرد مهناز با
همان کراوات خفه شده است. این جنایت در حالی به وقوع پیوسته که هیچ سرقتی
از قربانگاه صورت نگرفته و عامل جنایت برای وارد شدن به منزل قربانی با
مانعی روبه رو نشده بود. از سویی زمان قتل درست در ساعتی بود که دختر
14ساله و شوهر مقتول در خانه حضور نداشتند. بنابراین پلیس باید به جست وجو
برای یافتن مردی آشنا می پرداخت که انگیزه های کافی برای یک جنایت انتقام
جویانه یا قتل آنی را داشته باشد.وی ادامه داد؛ همسایگان مهناز در جریان
تحقیقات گفتند پسری جوان را مشاهده کرده اند که وارد آپارتمان مقتول شد.
آنها همچنین اظهار داشتند صدای داد و فریاد و درگیری مهناز و پسر جوان را
به وضوح شنیده اند. در این میان یکی از شاهدان اعلام کرد توانسته چهره آن
جوان ناشناس را از روبه رو ببیند و تا حدودی مشخصات وی را به خاطر سپرده
است. هنگامی که ویژگی های ظاهری مظنون این جنایت در پرونده به ثبت رسید،
دختر 14ساله مقتول تحت بازجویی قرار گرفت اما گفت چنین فردی را نمی شناسد.
شوهر مهناز نیز ابتدا همین جمله را تکرار اما پس از مدتی اعلام کرد یکی از
اقوام دور همسرش شبیه به همان جوانی است که همسایگان او را مشاهده کرده
اند. نماینده دادستان تهران گفت؛ به این ترتیب نوید شناسایی و دستگیر شد.
تحقیقات نشان داد این جوان با مقتول رابطه داشته و در پی همین رابطه او را
به قتل رسانده است. وی در اعترافاتش گفت؛ یک سال پیش از حادثه رابطه ام با
خانواده مهناز بیشتر شد. ابتدا با دختر 14ساله او دوست بودم اما این رابطه
پایان یافت و پس از آن بود که ارتباطم با مهناز شکل گرفت. او از زندگی با
شوهرش ناراضی بود و می گفت همسرش به وی بی اعتنایی می کند. مهناز دیگر نمی
خواست با این مرد زندگی کند و می گفت مایل است با من باشد. به این ترتیب
رابطه ما ادامه داشت تا اینکه روز حادثه مهناز به من تلفن کرد و خواست به
خانه اش بروم. روز حادثه من و مهناز با هم ناهار و مشروب خوردیم و پس از
آن مهناز به من پیشنهاد رابطه داد ولی من قبول نکردم و بر سر این مساله با
یکدیگر درگیر شدیم. در این اثنا مهناز کراوات مرا باز کرد و من که به شدت
عصبی شده بودم همان کراوات را دور گردنش حلقه زدم و وی را خفه کردم و به
سرعت گریختم. نماینده دادستان در ادامه اظهارات خود خواستار صدور حکم
قانونی برای متهم شد و پس از او اولیای دم مقتول در جایگاه حاضر شدند و
تقاضای صدور حکم قصاص کردند.سپس متهم در برابر قضات قرار گرفت. وی اتهام
قتل عمد را پذیرفت و گفت؛ من عاشق دختر مهناز بودم اما این زن تلاش می کرد
من را به سمت خودش بکشد و البته موفق به این کار هم شده بود. روز حادثه
زمانی که حرف های ناراحت کننده به من زد، دیگر نتوانستم خودم را کنترل
کنم. مشروب هم خورده بودم و حالت عادی نداشتم. زمانی که مهناز کراواتم را
باز کرد، کنترل خودم را از دست دادم و یکدفعه آن را دور گردنش پیچیدم و
آنقدر فشار دادم که جان باخت. زمانی که به حالت عادی برگشتم فهمیدم چه
اتفاقی افتاده است و به همین خاطر فرار کردم.وی گفت؛ حالا از کرده خودم
پشیمان هستم و تقاضای بخشش دارم.بعد از پایان دفاعیات متهم و وکیل مدافعش
هیات قضات (بومی، عزیزمحمدی، رحیمی، محمدی کشکولی، سری) وارد شور شدند و
به اتفاق آرا، نوید را به قصاص با پرداخت تفاضل دیه از سوی اولیای دم به
متهم محکوم کردند.
عصر 21بهمن سال گذشته مردی طی تماس با کلانتری 124قلهک اعلام کرد در ساعت 8:30 یک دستگاه خودروی پراید سفید رنگ با 2 نفر سرنشین در حوالی چیذر به طور عمدی با خودروی پدرم مالک هتلی در تهران،تصادف کردهاند.
این فرد در اظهاراتش مدعی شد این افراد پس از تصادف از صحنه متواری شدهاند و پدرم با خودروی خود به تعقیب آنان پرداخته که در محل خلوتی خودروی پراید توقف کرده و پس از ضرب و شتم پدرم قصد ربودن او را داشتند که با کمک مردم ناکام ماندند اما در جریان این درگیری تلفن همراه پدرم به سرقت رفته است.
روز بعد حادثه فرد ناشناسی در تماس با پسر مالک هتل مدعی شد: من کسانی را که روز گذشته پدرت را مورد ضرب و شتم قرار دادند میشناسم و اگر 500 هزار دلار به من بدهید حاضرم مشخصات آنها را به شما اعلام کنم.
این تماسها تا 4 روز پس از حادثه ادامه داشت تا اینکه عصر 25 بهمن همان سال فرد ناشناسی طی تماس دیگری اعلام کرد جسد فردی که پدرت را مورد ضرب و شتم قرار داده در همان خودروی پراید در 3 راهی چیذر قرار دارد.
با اعلام موضوع به کلانتری قلهک و اعزام مأموران به آدرس اعلامی جسد مرد میانسال در حالیکه از ناحیه سر و صورت زخمهای زیادی داشت و دهان و دست و پایش بسته شده بود در داخل پراید کشف شد.
با حضور بازپرس شعبه اول دادسرای جنایی تهران و افسر کشیک اداره قتل و اکیپ بررسی صحنه جرم در محل حادثه، تحقیقات برای شناسائی هویت مقتول و کشف موضوع آغاز شد.
کاراگاهان با بررسی پروندههای مفقودان و سایر اقدامات به عمل آمده تا 40روز پس از کشف جسد پی به هویت مقتول نبرده بودند اما با تحقیقات همه جانبه مشخصات وی را به نام علی 45 ساله شناسایی کردند.
خانواده علی مدعی شدند مدت 2 سال است از وی اطلاعی ندارند اما آدرسی از همسر وی دارند که با شناسائی و بازداشت همسر مقتول این فرد گفت: از تاریخ 25 بهمن از وی خبری ندارد.
با بررسیهای بیشتر تعدادی از افرادی که با مقتول در ارتباط بودند از جمله فردی به نام بهنام 29 ساله شناسائی اما خانواده بهنام نیز مدعی شدند هیچ آدرسی از وی ندارند و ارتباطش با خانواده مدت زیادی است به طور کامل قطع شده است.
کاراگاهان با تحقیقات همه جانبه و وسیع در تاریخ 19 اردیبهشت سالجاری بهنام را در بلوار فردوس در غرب تهران شناسائی و دستگیر کردند. متهم پس از انتقال به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ اعتراف کرد: از 3 سال قبل با مقتول آشنا شدم که به دلیلی در همان ابتدای آشنائی با هم اختلاف پیدا کردیم و در درگیری بینی من را شکست.
وی ادامه داد: چون آدرسش را نداشتم شکایتم بی نتیجه ماند تا مهر ماه سال 87 که مجدداً او را دیدم و علی با ابراز شرمندگی برای جبران موضوع به من پیشنهاد داد اگر فرد پولداری را میشناسی با هم او را بدزدیم و از خانوادهاش اخاذی کنیم.
بهنام افزود: من هم چون قبلاً در آژانس یک هتل کار میکردم گفتم مالک هتل را میشناسم و آدرس منزلش را هم میدانم تا اینکه 20 بهمن سال قبل با کرایه کردن یک دستگاه خودروی پراید و جلب اعتماد راننده میانسال آن با آبمیوه وی را بیهوش و خودروی او را سرقت کردیم اما نقشه ما برای ربودن مالک هتل ناکام ماند.
خبرنگار خبرگزاری «انتخاب» از مشهد گزارش داد: 9 جوان بر اثر مصرف مشروبات الکلی در مشهد جان باختند و 5 نفر در بیمارستان بستری شدند.
بنابراین
گزارش، به گفته دادستان مشهد « بر اثر مصرف مشروبات الکلی آلوده تاکنون
هشت نفر جان خود را از دست داده اند ، و پنج نفر نیز از قربانیان این
حادثه در حالت اغماء به سر می برند که امید اندکی به بهبودی آن ها وجود
دارد ، و سه تن دیگر هم بینایی کامل خود را از دست داده اند.»
به
گزارش انتخاب، غلامحسین اسماعیلی شمار کسانی که بر اثر مصرف مشروب الکلی
در مشهد روانه بیمارستان شده اند را بیشتر از تلفات آن اعلام کرد ، و گفت
« بقیه افراد با اقدامات پزشکی از مرگ نجات یافته اند اما دچار کاهش
بینایی و عوارض دیگر ناشی از مصرف مشروبات الکلی شده اند.»
پزشکی قانونی مشهد اعلام کرده که چهار نفر از کسانی که در اثر مصرف مشروب مسموم در مشهد جان باخته اند ۱۶ تا ۲۳ ساله بودند..
برپایه این خبر در بررسی مأموران انتظامی مشخص شد، این چهار نفر بر اثر مصرف مشروبات الکلی دچار مسمومیت شده اند و پس از انتقال به بیمارستان امام رضا(ع) و شهید هاشمی نژاد جان خود را از دست داده اند.
در ادامه تحقیقات مشخص شد، هفت نفر دیگر که بر اثر مصرف این مشروبات الکلی دچار مسمومیت شده اند، با انجام امدادهای پزشکی از مرگ حتمی نجات یافته اند
در تحقیقات پلیسی پنج نفر از فروشندگان مشروبات الکلی مسموم، شناسایی و دستگیر شدند
دکتر
منوری،مسئول روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی مشهد،شمار کسانی که براثر
مصرف الکل مسموم به این بیمارستان منتقل شده اند را ۱۱ نفر اعلام کرد، و
به روزنامه خراسان گفت: «این آمار فقط مربوط به بیمارانی است که در بخش
مسمومین بیمارستان امام رضای مشهد بستری شده اند.»
دادستان مشهد با
تاکید براینکه « برخی از افراد جان باخته در این حادثه نوجوان بوده اند »
گفت که « بعد از بروز این حادثه خانواده های قربانیان به دلیل لحاظ مسائل
حیثیتی و اجتماعی تمایلی به پی گیری نداشتند، اما به محض این که موضوع از
سوی پزشکی قانونی به دادسرا منعکس شد بلافاصله دستورات ویژه ای را برای پی
گیری موضوع به بازپرس ویژه قتل عمد صادر کردیم.»
غلامحسین اسماعیلی
گفت که به رغم مشکل شرعی مصرف مشروب، و وجود مجازات قانونی برای مصرف
کنندگان مشروب ماجرای توزیع مشروبات آلوده را پی گیری خواهد کرد و توزیع
کنندگان تحت تعقیب قضایی قرار گرفته و طبق قانون مجازات اسلامی برخورد
قاطعی با آنها صورت خواهد گرفت.
مریم کیان ارثی , وکیل کبرا نجار
هفته
گذشته کبرا نجار مادر ۴۷ سالهای که به جرم معاونت در قتل همسر و زنای
محصنه، ۱۳ سال از عمرش را در حبس گذراند، با وساطتت رئیس قوه قضائیه و رأی
کمیسیون عفو و بخشودگی این قوه از مجازات سنگسار رهایی یافت.
کبرا
نجار که در ۳۳ سالگی بازداشت و متهم شد در دفاع از خود گفته است که «همسر
معتادش برای امرار معاش و سرپرستی از فرزندانش، او را به تنفروشی وادار
میکرده و وقتی او از تنفروشی سر باز میزده شوهرش او را تنبیهبدنی
میکرده است»، تا اینکه سرانجام یکی از مشتریانی که همسرش برای او برگزیده
بود با اطلاع کبرا، همسرش را میکشد. کبرا به دلیل شرکت در ارتکاب جرم و
نیز به دلیل زنای محصنه و پنهان کردن جرم، محکوم به هشت سال حبس و سنگسار
میشود.
اما او پس از سپری کردن هشت سال دوران محکومیت خود، تا روز
هشتم اردیبهشت سال جاری که از زندان آزاد شد پنج سال دیگر نیز در زندان
منتظر روشن شدن تکلیفش بود و نمیدانست که سنگسار میشود یا خیر؟
تا
اینکه بالاخره این وکیل کبرا نجار بود که توانست رئیس قوه قضاییه را
متقاعد کند که موکلش مستحق سنگسار نیست. مریم کیانارثی وکیل دادگستری در
تهران در برنامه گفتوگوی ویژه رادیو فردا، در این مورد توضیح میدهد. خانم کیانارثی، ممکن است به اختصار در مورد دلیل محکومیت خانم نجار، توضیح دهید؟مریم کیانارثی: ایشان به اتهام معاونت در قتل همسرشان و زنای محصنه در سال ۷۶ بازداشت شده و محکوم به تحمل هشت سال حبس و سنگسار میشوند.
چه اتفاقی افتاد که باعث نجات ایشان از سنگسار شد؟
ایشان
مدت هشت سال حبس خود را سپری کرد و حدود پنج سال هم مازاد بر آن ، در
انتظار اجرای حکم سنگسار بود . من در سال ۱۳۸۶ وکالت ایشان را پذیرفتم .
تمام آراء قطعی شده بود و فقط یک راه وجود داشت و آنهم (توسل به) کمیسیون
عفو و بخشودگی بود که سه بار این تقاضا مطرح شد و هر بار کمیسیون عفو و
بخشودگی این تقاضا را رد کرده موافقت نکرد.
من در ملاقات حضوری با
رئیس قوه قضاییه داشتم توانستم عفو موردی ایشان را بگیرم و در نهایت
درخواستشان به کمیسیون عفو و بخشودگی ارسال شد و خوشبختانه این بار
کمیسیون عفو و بخشودگی در روز ۲۲ بهمن ماه سال ۸۷ با این امر موافقت کرد و
تا مراحل اداری این امر طی شد ایشان در روز هشتم اردیبهشت سال جاری از
زندان آزاد شدند.
خانم کیان ارثی، شما در ملاقاتی که با آیتالله شاهرودی داشتید چه مسائلی را مطرح کردید که منجر به تصمیم ایشان برای بخشیدن حکم سنگسار شد؟ و دستور عفو خانم نجار را صادر کردند؟
در لایحهای
که من ارسال کرده بودم شرح حال زندگی ایشان را نوشته بودم. این متهم مورد
خاصی بود. چون همسرش او را به مدت ۱۲ سال وادار به تنفروشی کرده بود و
این متهم به علت شرایط خاصی که داشت و اینکه هیچ مفری (برای رهایی از این
شرایط ) نداشت و علیرغم اینکه دو بار هم از همسرش جدا شده بود اما با
تهدید همسرش مبنی بر اینکه از دخترهایشان هم سوء استفاده خواهد کرد، ایشان
دارای دو فرزند دختر و دو فرزند پسر هستند، او را به زندگی بازگردانده بود.
در
نهایت این متهم برای نجات از مخمصهای که در آن قرار داشت مجبور به همدستی
با شریک جرمش شد و از آنجایی که موردش یک مورد خاص بود شامل عنایت آقای
شاهرودی قرار گرفت و با عفو ایشان موافقت کردند.
شما قطعاً خانم نجار را بعد از آزاد شدن از زندان ملاقات کردهاید. میتوانید درباره شرایط روحی ایشان بعد از آزادی بگویید؟
بله،
به هر حال ایشان در کنار فرزندانشان هستند و شاید توانستهاند خستگی این
سالها را به در کنند. من این محبت را مدیون همکاری خوب رسانههای جمعی و
پوشش خبری مناسب آنان میدانم. خود من نیز وقتی ایشان را دیدم خستگی این
چند سال از تنم خارج شد. خود ایشان برایم تعریف کرد که مسئولان زندان همگی
برای آزادیش خوشحال بودند که به هر حال ایشان بعد از تحمل ۱۳ سال حبس آزاد
شدهاند. گویا افسری که جلوی زندان بوده است به ایشان ادای احترام میکند
به خاطر تحمل آن دوران طولانی و مورد خاصی که ایشان درگیرش بوده است و این
برای خود من هم جالب بود.
بسیار خوشحال است که به فرزندانش ملحق
شده است. او باید تلاش کند که به زندگی عادی برگردد و من شخصاً امیدوارم
که حداقل بیرون از زندان برایش شیرینتر و قشنگتر از داخل زندان باشد.در مدت ۱۳ سالی که ایشان در زندان بودند، فرزندانش در چه شرایطی به سر میبردند؟ چه کسی از آنان نگهداری میکرد؟
سه
تن از فرزندانش، در شهریار، نزد مادر خانم نجار بودهاند و یکی از دخترانش
هم با عمویش زندگی میکرده اما اکنون همگی بچهها در کنار مادرشان به سر
میبرند. قطعاً این بچهها شرایط سختی را بدون حضور پدر و مادر از سر
گذراندهاند و الان هر کدام از آنها به موفقیت رسیدهاند و مشغول به کاری
هستند.گویا
ایشان فقط یکی از ۱۰ نفر محکوم به اجرای حکم سنگسار بوده که اکنون با حذف
نامشان از لیست محکومیت به سنگسار، تعداد آنان به ۹ نفر میرسد. ممکن است
درباره جرایمی که منجر به صدور حکم سنگسار میشود توضیح دهید؟
به
طور خاص زنای محصنه منجر به صدور حکم سنگسار میشود. در همه متون و قوانین
فقهی اگر زن یا مرد متأهل با کسی غیر از همسر خود نزدیکی داشته باشد و بر
اساس قانون ارتکاب این جرم به اثبات برسد، فرد زانی به سنگسار محکوم
میشود. به هر حال سنگسار در قوانین ما وجود دارد اما من امیدوارم که این
حکم صادر نشده و یا حداقل به مرحله اجرا نرسد.خانم
کیان ارثی ، می توانید در مورد مبانی فقهی حکم سنگسار هم برای شنوندگان ما
توضیح دهید؟ اینکه اصلاً حکم سنگسار از کجا وارد قوانین کیفری ایران شده
است؟
مجازات سنگسار از مباحث فقهی و برگرفته از
مسائل دینی و مذهبی و از اسلام نشئت گرفته است. از موارد اثبات آن، چهار
بار اقرار متهم و شهادت شهود است. اما آنچه مسلم است این است که حتی فقه
هم برای اثبات زنا سخت گرفته است و موارد اثبات زنا بسیار مشکل است. این
قانون هم مانند ۷۰ درصد دیگر قوانین ما، ریشه در فقه اسلامی دارد.
«مهناز افشار» با حضور در مجموعه طنز تلویزیونی «شمس العماره» به کارگردانی سامان مقدم و تهیهکنندگی رامین عباسیزاده به تلویزیون میآید.
به گزارش خبرگزاری فارس، این مجموعه تلویزیونی که پیش از این «ریش و قیچی» نام داشت، چهارمین همکاری مشترک رامین عباسیزاده و مقدم است، هم اکنون در مرحله پیش تولید قرار دارد و فیلمبرداری آن از 25 اردیبهشت آغاز میشود.