تفریحی ,سرگرمی ,عکس عاشقانه ,مطالب خواندنی, مدل لباس 2019 ,lovefun

گالری عکس ,مدل لباس, آرایشگری ,اس ام اس های جدید, مسائل زناشوئی, عاشقانه ,عکس فانتزی

تفریحی ,سرگرمی ,عکس عاشقانه ,مطالب خواندنی, مدل لباس 2019 ,lovefun

گالری عکس ,مدل لباس, آرایشگری ,اس ام اس های جدید, مسائل زناشوئی, عاشقانه ,عکس فانتزی

چند هشدار در انتخاب همسر

ضمن نقل حدیثی راهگشا از امام موسی بن ‏جعفر(ع) از چند گونه ازدواج هشدار می‏دهیم. حدیث امام کاظم(ع) به شرح زیر است:


«خیر الجواری ما کان لک فیه هوی و کان لها عقل و أدب فلستَ تحتاج إلی أنْ تأمر و تنهی؛ و دون ذلک ما کان لک فیه هوی و لیس لها أدب فأنْتَ تحتاج إلی الاْ ءمر و النهی؛ و دونها ما کان لک فیها هوی و لیس لها عقل و لا ادب فتصبر علیها لمکان هواک فیها؛ و جاریة لیس لک فیها هوی و لیس لها عقل و لاأدب فتجعل بینک و بینها الْبحر الأخضر؛(14)

بهترین زنان، زنی است که بدو علاقه‏مند باشی و او شعور و ادب داشته باشد. در این صورت به امر و نهی او محتاج نیستی. در مرحله بعد، زنی است که او را دوست داری، ولی ادب نشده و باید او را امر و نهی کنی. در مرحله سوم، زنی است که بدو علاقه‏مند هستی اما نه ادب شده و نه شعور دارد و نه ادب‏پذیر است و به خاطر علاقه‏ای که به او داری، تحملش می‏کنی. اما زنی که نه بدو علاقه‏مندی و نه شعور و ادب دارد، مناسب است که دریایی بیکران را بین خود و او فاصله قرار دهی!»
این حدیث شریف، راهنمای خوبی برای همسریابی است و رهنمود می‏دهد که زیربنای ازدواج باید عشق و علاقه باشد. اگر عشق و علاقه وجود داشته باشد، ملاک اصلی وجود دارد. حال چنانچه طرف شما علاوه بر محبوب بودن، دارای شعور و تربیت باشد، بهترین همسر است و با شعور و تربیتی که دارد، وظیفه‏اش را تشخیص می‏دهد اما اگر تربیت نشده ولی شعور و درک و زمینه تربیت را داشته باشد، باید او را تربیت کنی و راه و چاه را نشانش بدهی. اگر قلب شما را تسخیر کرده ولی عقل و ادب ندارد، عشق و علاقه شما را به تحمل بی‏ادبی‏ها و نافهمی‏های او وا می‏دارد، ولی ازدواج با زنی که نه به او علاقه‏مندی و نه شعور و ادب دارد، کار غلطی است، زیرا هیچ جاذبه و انگیزه‏ای برای این میثاق و پیوند وجود ندارد و پیوندی محکوم به فروپاشی می‏باشد.
با توجه به این حدیث، برادران و خواهران باید از چند نوع ازدواج پرهیز کنند:


1ـ ازدواج زودرس:
ازدواج خام و ناپخته؛ کسی که به رشد عقلی نرسیده و ازدواج، همسری، زندگی مشترک و تعهد متقابل را درک نمی‏کند، طبیعی است که ازدواج با او، ناپخته و پیش از
موعد است. این ازدواج‏ها در معرض فروپاشی می‏باشند. یکی از اصحاب امام صادق(ع) به ایشان عرض کرد:
ما فرزندان خود را در کودکی همسر می‏دهیم.
امام فرمود: اگر در کودکی ازدواج کنند، مشکل است با هم الفت یابند.(15)
همسر و شوهر دادن پسر و دختری که هنوز به رشد عقلی نرسیده ‏اند، گرچه به رشد جنسی رسیده باشند، ازدواجی است که طرفین به هم علاقه‏ مند نشده و همدیگر را به عنوان همسر آینده انتخاب نکرده ‏اند. احتمال اینکه بعد از رشد و فهمیدن به هم علاقه ‏مند شوند و زندگی پر از عشق و صمیمیتی را تشکیل دهند، چندان قوی نیست. نباید بنای مهم ازدواج را بر چنین زمینه سستی نهاد.


2ـ ازدواج ترحم آمیز:
ازدواج از روی ترحم هم صحیح نمی‏باشد، زیرا در این نوع ازدواج نیز عشق و علاقه طرفین وجود ندارد و یک طرف برای خدمت به فردی ضعیف و مظلوم گذشت می‏کند. معلوم نیست تا چه زمان بتواند روی خواسته ‏های خود پوشش گذاشته و بر خلاف میل، با همسری که بدو دلبستگی ندارد، به خوبی سر کند. این نوع اقدام، اجباری و غیر طبیعی است و حرکت خلاف طبیعت دوام ندارد. ازدواج، با بخشش مال و دستگیری از دیگران فرق دارد. در آن موارد، فرد برای یک اقدام کوتاه ‏مدت، حرکتی بر خلاف خواست دل خود انجام می‏دهد؛ تازه آن حرکت غیر طبیعی نیست، زیرا لذت دارد، ولی ازدواج یک حرکت، دامنه ‏دار و طولانی است و یک روز و یک ماه و دو ماه نیست بلکه باید عمری را سر کند. بعید است فردی بتواند یک عمر بر خواسته‏ های طبیعی خود سرپوش بگذارد. سرپوش گذاشتن بر خواسته ‏های صحیح و پسندیده و طبیعی، شرعی نیست.


3ـ ازدواج اجباری:
ازدواج با فردی که مورد علاقه شما نیست، به سبب اطاعت از امر پدر و مادر و بستگان نیز پسندیده نیست. اگر چه اطاعت از امر پدر و مادر پسندیده و ارزشمند است، ولی دستور و امر باید به کار خوب مربوط باشد. ازدواج با فردی که به او دلبستگی ندارید فقط به خاطر اطاعت از پدر و مادر، شبیه ازدواج از روی ترحم و یک حرکت اجباری (قسری) و غیر پایدار است. از چنین اقداماتی باید برحذر بود.


4ـ ازدواج با بی‏بند و بار:
ازدواج با فردی بی‏بند و بار، ولنگار و بی‏قید هر چند قلب شما به او متمایل باشد، کار پسندیده‏ای نیست، زیرا این افراد در طول زندگی اقداماتی می‏کنند و کارهایی از آنان سر می‏زند که پسند هیچ کس نیست و مایه سرافکندگی شماست و مجبور می‏شوید به خاطر هوای دل‏تان رنج سرشکستگی در اجتماع را تحمل کنید و بر اقدامات ناپسند همسر محبوب، ولی بی ‏تربیت و لاابالی خود چشم ببندید و شأن و حرمت اجتماعی خود را زیر پا نهید.


5ـ ازدواج با بی‏عار:
ازدواج با افراد تن‏پرور و تنبل نیز کار صحیحی نیست. جوان باید اهل کار و زحمت و تأمین معاش خانواده باشد. نمی‏توان به استناد آیات و روایاتی مانند: «خداوند آنان را بی‏نیاز می‏گرداند»،(16) ازدواج با افراد تنبل و تن‏پرور را توجیه کرد. خداوند از طریق اسباب و واسطه، روزی می‏دهد. یکی از اسباب روزی دادن، کار و کوشش و تلاش است. کسی که تن‏پروری پیشه کرده و از کار و کوشش ابا دارد و چشم به آسمان دوخته تا روزیِ او بدون حساب از آسمان فرو ریزد، چوب جهالت و خوش‏خیالی خود را خواهد خورد. ازدواج با او، خود را به زحمت انداختن می‏باشد.

از این ۸ کار بپرهیز، خانم عزیز!


آیا تا به حال شده در حالی که گمان می‌کردید لحظات فوق‌العاده خوبی در کنار همسرتان دارید، ناگهان او عصبانی شده و شروع به ایراد گرفتن از شما کند؟ متاسفانه اغلب خانم‌ها عاداتی دارند که مردها را ناراحت می‌کند...
می‌خواهیم ۸ نمونه از همین عادات را در آستانه روز پدر با هم مرور کنیم:.


۱) جاروبرقی کشیدن در وقتی که وقتش نیست!
ساعت ۸ شب است، همسرتان از محل کار به خانه برگشته و روی کاناپه در حال استراحت و تماشای تلویزیون است. شما که تا به حال مشغول امور دیگر منزل و رسیدگی به کودکان بوده‌اید حال این فرصت را پیدا کرده‌اید که خانه را کمی جارو بکشید، پس با کمال احترام از همسر خود می‌خواهید دقیقه‌ای کودکان را زیر نظر بگیرد و پاهایش را بلند کند تا خانه را جارو بکشید اما متوجه عصبانیت همسرتان می‌شوید.
بهترین راه این است که به او حق داده و جارو کشیدن را به فردا موکول کنید.


۲) غرغر کردن موقعی که او دارد فوتبال می‌بیند
امروز بعد از ظهر از تلویزیون مسابقه فوتبال تیم مورد علاقه همسرتان پخش می‌شود. اما شما از فوتبال یا تیم مورد علاقه او متنفرید، بنابراین مدام در حالی که او در حال تماشای تلویزیون است در خانه راه می‌روید، غرغر می‌کنید و از تیم او یا حتی تماشای فوتبالش ایراد می‌گیرید. او که از کار شما کلافه شده ممکن است کاملا محترمانه از شما بخواهد ساکت باشید. نباید از عکس‌العمل همسرتان ناراحت شوید. فراموش نکنید در یک خانواده هر کسی حق دارد به علایق خود مشغول شود، اگر شما فوتبال دوست ندارید بهتر است آن ساعت برای گردش با دوستان‌تان قرار بگذارید یا به خرید بروید.


۳) بگو منو دوست داری بگو
به رستوران رفته‌اید و ساعات بسیار خوبی را با هم گذرانده‌اید. حال به خانه برمی‌گردید و در کنار همسرتان که مشغول تماشای تلویزیون است می‌نشینید و شروع می‌کنید به پرسیدن سوالات رمانتیک نظیر چه‌قدر من رو دوست داری؟ ممکن است ابتدا همسرتان با گفتن یک یا دو جمله احساسش را به شما بیان می‌کند اما اگر سوالات ادامه یابد، ساکت شود و شما گمان کنید به شما بی‌علاقه است یا حوصله‌تان را ندارد. پرسیدن سوالات عاشقانه خوب است اما هر چیز زمانی دارد.


۴) کی بود؟ چی بود؟ کجا بودی؟
کی بود زنگ زد؟چی می‌خواست؟خوب تو بهش چه گفتی؟
گاهی اوقات زنان بدون آنکه منظور خاصی داشته باشند، همسرانشان را بیش از حد سوال پیچ می‌کنند. در اینجاست که صبر همسران ممکن است تمام شود. فراموش نکنید بهترین کار این است که هرگز خیلی در کارهای همسرتان دخالت نکنید. اجازه دهید هر فردی زندگی شخصی خود را داشته باشد. وقتی اجازه می‌دهید همسرتان در زندگی شخصی‌اش رازهایی را برای خود نگه دارد، زندگی مشترک شما باثبات‌تر خواهد بود.


۵) ادب کردن شوهر
گاهی زنان با همسران خود مثل کودکان برخورد می‌کنند. مثلا مدام به او یادآوری می‌کنند که به دندانپزشک مراجعه کند. فراموش نکند نان بخرد. روغن ماشین‌ را چک کند و... این حرف‌ها تنها می‌تواند سبب عصبانی شدن همسرتان شود. او ازدواج نکرده تا کسی همانند مادرش مدام او را نصیحت کند. اگر کاری را فراموش می‌کند تنها یک بار به او گوشزد کنید و قبل از آنکه نظرتان را در مورد کاری بدهید، منتظر شوید تا خود او درباره آن صحبت کند یا نظرتان را بخواهد.


۶) افتادن از آن طرف بام
مدام به همسرتان زنگ می‌زنید، می‌خواهید تنها با او بیرون بروید و دوری‌اش را نمی‌توانید تحمل کنید؟ مردان شاید در ماه‌های اول ازدواج این روند را تحمل کند اما بعد از این عادت شما عصبانی خواهند شد. اجازه بدهید ساعاتی از روز را به حال خودش باشد و همراه با همکارانش ساعاتی را خوش بگذراند.


۷) الان میام!
ساعت ۸ به تولد یکی از دوستان همسرتان دعوت شده‌اید و با آنکه همسرتان نیم ساعت است آماده روی کاناپه نشسته. شما هنوز به دنبال این هستید که چه روسری با پیراهن‌تان جور است و او مدام تکرار می‌کند که زود باش، همین لباس خوب است و... تا آنکه در نهایت از دست شما عصبانی می‌شود. بهترین کار این است که شما یک یا دو ساعت پیش از ساعت مقرر انجام کارهای خود را آغاز کنید تا وقتی او آماده می‌شود شما دیگر کاری برای انجام دادن نداشته باشید.


۸) انتقاد از مادرشوهر
مادرت را خیلی دوست دارم ولی بهتر بود قبل از آنکه بیان حداقل اول زنگ می‌زدند. شاید حق با شما باشد ولی حتی یک انتقاد محترمانه از مادر همسرتان ممکن است او را ناراحت کند. اگر می‌خواهید در دید همسرتان و خانواده‌اش بهترین باشید هرگز از مادر همسرتان ایراد نگیرد.

برای ازدواج ” زن زببا ” بهتر است یا ” زن باهوش” ؟

مردها از ازدواج خود چه میخواهند؟

محققان اعتقاد دارند که مردها به خاطر دلایل بیولوژیکی طالب زیبایی هستند. درست است که هنوز کمی در ابراز احساساتشان سرسخت هستند اما به دنبال کسی هستند که بتوانند آزادانه با او مسائل احساسی و روحی-روانی خود را در میان بگذارند.

مردها چطور انتخاب می کنند؟
آشکار است که نقش زنان در جامعه رشد کرده و مردها هم می بایست خود را این تغییر وفق دهند. مطمئناً، برخی از محرکات قدیم—مثل کشش و جذب به زیبایی—هنوز هم در انتخاب های آنان تاثیر می گذارد. اما امروز، مردانی راحت تر هستند که همسرانشان شغلی برای خود داشته باشند و همینطور توقع داشته باشند که شوهرشان در کارهای خانه به آنها کمک کند. و با هرچه برابر شدن نقش زن و مرد، آنچه مردها از زن زندگیشان می خواهند به آنچه زنها از شوهرانشان توقع دارند شبیه شده است—یعنی محبوب و معشوقی که همه ی نیازهای احساسی و فکری آنها را برآورده کند.
مردها هنوز هم به همان میزان سابق خواستار ازدواج هستند. درواقع، ۹۴ درصد از نوجوانان امریکایی در ذهن خود برنامه دارند که روزی ازدواج کنند و ۹۲ درصد از آنها به بچه دار شدن هم علاقه مندند.
این آمار از سال ۱۹۷۷ حتی از میزان دخترهایی که برای ازدواج برنامه ریزی می کنند هم بالا زده است (درواقع ۶۹ درصد از همه ی افراد بزرگسال در امریکا متاهل هستند و فقط ۸ درصد از آنها طلاق گرفته اند).
اما این روزها مردها دیرتر ازدواج می کنند. امروزه سن متوسط ازدواج برای آقایان ۲۷ است درحالیکه در سال ۱۹۶۰، ۲۳ بوده است. اما چرا؟ دکتر دیوید پوپنو روانشناس و مدیر پروژه ی ازدواج ملی در دانشگاه راجرز نیو جرسی، یکی از دلایل آن را وجود *** و رابطه ی جن/سی قبل از ازدواج در جوامع غربی می داند. اما وقتی نوبت به انتخاب همسر می رسد، مردهای جوان بسیار با احتیاط عمل می کنند.

ادامه مطلب ...

در شروع مشکلات زناشویی چه نکاتی را باید رعایت کنید؟

آیا می دانید برای اینکه روابط زناشویی تان تداوم بیشتری داشته باشد ، همه چیز را نباید به همسر خود بگویید ! آیا می دانید چه صحبت هایی را باید به همسر خود بگویید و چه سخنانی را باید مطرح نسازید  ؟  

 
اولین گام در روابط زناشویی نحوه ی صحبت کردن است ،  طرز صحیح صحبت کردن با همسرتان تاثیر بسزایی را در روابظ شما می گذارد البته لازم به ذکر است نه هر صحبتی .
بعضی از خانم ها یا آقایان عادت دارند تمام اتفاقاتی را که در طول روز برای شان اتفاق افتاده است را برای همسر حود تعریف کنند . با این وجود گاهی اوقات صحبت کردن بسیار خظرناک است و توصیه نمی شود که مدام صحبت نکنید ، سکوت در بسیاری از موارد بهتر از صحبت کردن می باشد .
 
در این مقاله توصیه و پیش نهاد هایی را برای شما ارائه خواهیم کرد :

از دیدگاه روان شناسان انسان ها از این منظر به چند دسته تقسیم می شوند
 

 
 
حال به توضیح این موضوع  می پردازیم که چرا نباید تمام صحبت های خود را به همسرتان بازگو کنید ؟ این سوال چندین پاسخ دارد
 
 
 
حال چه صحبت هایی را نباید مطرح کرد
 

مشکلاتی که در دوران قبل از ازدواج برایتان بوجود آمده و بازگو کردن آن تنها باعث مشغول کردن ذهن همسرتان می شود. نا گفته نماند که مسائلی است که گفتن آنها به همسرتان ضروری است مثلا تجربه نامزدی ناموفقی اگر در گذشته داشته اید به همسر تان بگویید اما آیا واقعا لازم است همسرتان از جزئیات آن مطلع باشد؟ مشکلاتی که با پدرو مادر، خواهر یا برادر تان داشته اید و عنوان کردن آنها به دیدگاه همسرتان نسبت به خانواده تان خدشه وارد می کند ، کمبود هایی که در زندگی با آنها مواجه بوده اید ، رنج ها و مشقت هایی را که متحمل شده اید ، و مسائلی مانند این موضوعات بهتر است بازگو نکنید. 
 

هرگز این موضوع را مطرح نسازید ، زیرا ممکن است شما به اشتباه چنین فکری را داشته بودید در این صورت احساس وفاداری که بین شما و شوهرتان وجود داشته است در همان زمان از بین می رود
 


1-   افرادی که همه مطالب زندگی خود چه در حال ، چه در گذشته را برای همسران خود بازگو می کنند به بلوغ فکری نرسیده اند ، ذهنشان مانند دوران نوجوانی شان عمل می کند که عادت داشتند همه چیز را برای خانواده خود تعریف کنند . 1-  از دیدگاه بعضی از روانشناسان افرادی که گذشته تلخ و سخت داشته اند باید توجه کنند که ، هنگامی تجربه های تلخ گذشته باید چراغ راه آینده باشد و بس. سعی کنید با گذشته های تلخ تان خداحافظی کنید و با عنوان کردن تجربه ها ذهن همسر تان را مغشوش نکنید . توجه کنید که شما دیگر در دوران مجردی به سر نمی برید ، شما تشکیل خانواده داده اید و از همان روز اول که وارد زندگی زناشویی می شوید باید سعی کنید همه ی گذشته ی خود را فراموش کنید ، و الان زمان آن است که زندگی دو نفره ی که در آینده خواهید داشت فکر کنید ، صحبت هایتان نیز باید حول زندگی مشترک تان باشد نه گذشته تلخ تان . 1-  اسرار تان را به همسرتان نگویید .منظور از اسرار چیست ؟


2- افرادی که در تعاریف خود ، صحبت های شان اغراق می کنند و حتی گاهی وقتها به دروغ نیز متوسل می شوند ، افرادی هستند که  اعتماد به نفس  کمی به خود  دارند ، با این کار قصد دارند تا اعتماد به نفس خود را افزایش دهند . امروزه پیوند بین زوج های با ازدواج هایی که  در سابق صورت می گرفت کاملا متفاوت می باشد . در زمان امروز اکثر زوجین هر دو با هم به کار بیرون از خانه اشتغال دارند ، زمان کمی را برای صحبت کردن با یکدیگر دارند ، هنگامی که فرصتی برای صحبت کردن پیش می آید در اغلب موارد راجع به کار بیرون از خانه ی خانم یا آقا می گذرد ، به ندرت پیش می آید که زوجین در مورد رابطه ی خودشان ، زندگی دو نفره ای یا چهار نفره اشان  به صحبت بنشینند .


2-  اگر از اشتباهات گذشته عبرت گرفته اید و تحول خاصی در رفتارتان ایجاد کرده اید لزومی به بازگو کردن اشتباهات گذشته تان نیست چون ممکن است بر دیدگاه طرف مقابل به شما اثر منفی بگذارد و یا برخی قابلیت های فعلی تان نادیده گرفته شود. مگر در مواردی که بازگو کردن تجربه شما می تواند مانع تکرار اشتباه برای طرف مقابلتان شود. 2- اگر زمانی به همسرتان ، رفتار هایی که انجام می داده شک کردید و در وفاداریش نسبت به خودتان مردد بودید



3- صحبت هایی را از گذشته ، حال برای همسرتان باز گو و تعریف کنید اما سعی کنید وارد جزییات نشوید ، مسائل را برای او کاملا باز نکنید و نشکافید .

بارداری پوچ یعنی چه؟

در مطب خانم دکتر شهرزاد زاده‌مدرس نشسته بودم و منتظر بودم تا نوبتم شود. به این فکر بودم که از خانم دکتر در رابطه با موضوعاتی که اکثر خانم‌ها با آنها مواجه‌اند، سوال کنم. خانم جوانی کنار من نشسته بود و به نظر می‌رسید یک ساعتی است که در مطب منتظر می باشد. سر گفتگو را با او باز کردم تا وقت برای هر دوی‌مان سریع‌تر بگذرد. می‌گفت تا به حال دو مرتبه باردار شده، اما هر دو بار در ماه دوم سقط داشته است و دلیل آن را هم نمی‌داند. تمامی آزمایشات قبل از بارداری را انجام داده بود و می‌گفت حتی در سونوگرافی‌ها کیسه‌آب دیده می‌شود، اما جنینی در آن وجود ندارد! نگران بود و برای آنکه این اتفاق برای بار سوم تکرار نشود، نتایج عکس از رحم و آزمایش ژنتیکی را آورده بود تا نشان خانم دکتر دهد. به نظرم آمد که این مساله می‌تواند موضوع جالبی برای گفتگو با خانم دکتر باشد.


خانم دکتر! چند لحظه پیش در مطب شما با خانمی آشنا شدم که می‌گفت دو دفعه باردار شده، اما هر دو بار سقط داشته و در سونوگرافی جنینی دیده نشده است. چنین چیزی ممکن است؟



بله، البته! ایشان دچار بارداری پوچ بوده‌اند. پزشکان اصطلاحا عدم تشکیل جنین در ساک بارداری را بارداری پوچ می‌گویند.


چرا جنین تشکیل نمی‌شود؟



ببینید، برای تشکیل جنین باید مراحل تقسیم‌ سلولی در زمان‌های خاصی انجام گیرد. دیده شده که 72 ساعت بعد از ترکیب سلول تخمک با اسپرم، یک مجموعه 58 سلولی به دنبال تقسیمات متعددی که در همان سلول اولیه تخم ایجاد می‌شود، درست می‌شود که 53 سلول آن برای تشکیلات جفت و 5 سلول آن برای تولید بخش‌های مختلف یک جنین است.

حال اگر اختلالاتی در تعداد یا شکل یا هر دو، در کروموزوم‌های سلول‌های تشکیل‌دهنده‌ای که قرار است تبدیل به جنین شود، وجود داشته باشد، این سلول‌ها از مسیر طبیعی تقسیم سلولی خارج خواهند شد. به اصطلاح به نوعی از بین می‌روند و نتیجه آن تشکیل قسمتی از تشکیلات بارداری است که در واقع به شکل ساک اولیه بارداری در سونوگرافی قابل مشاهده است، در حالی که اثری از جنین به دنبال تحلیل رفتن آن یا عدم تشکیل آن نخواهد بود.


چه‌طور متوجه شویم که بارداری پوچ است؟



معمولا سونوگرافی با تصویر یک ساک خالی که هیچ‌گونه علایمی از قطب جنینی یا کیسه‌ زرده یا جنین را دربرندارد، با توجه به سن بارداری، مطرح‌کننده بارداری پوچ است. البته با یک سونوگرافی و عدم دانستن سن بارداری نمی‌توان به نتیجه‌ای قطعی رسید.


چه عواملی سبب بروز چنین حالتی می‌شوند؟



بیشترین عامل، اختلالات سلول تخم همراه با ناهنجاری‌های کروموزومی است که در اثر بالا بودن سن مادر یا پدر می‌تواند به وجود آید.


تکرار بارداری پوچ چه عوارضی می‌تواند برای خانم‌ها به وجود آورد؟



از جمله نشانه‌های بارداری پوچ، خون‌ریزی و تهدید به سقط در سه ماهه نخست است و گاهی اوقات نیاز به کورتاژ دارد. به همین دلیل می‌تواند بالقوه خطرات کورتاژ و دستکاری‌های رحمی را دربرداشته باشد که معمولا در شرایط صحیح به حداقل می‌رسد. گاهی نیز عوارضی دیررس به دنبال کورتاژ مثل کیست‌های رحمی و مشکلاتی در زمینه باروری به وجود می‌آید.


خانمی که چند بار بارداری پوچ داشته، چه آزمایشاتی باید انجام دهد؟ اصلا این مشکل، درمانی هم دارد؟



معمولا در صورت تکرار مساله، توصیه می‌شود بررسی‌های ژنتیک روی محصول بارداری تازه دفع شده انجام شود. بررسی ژنتیک والدین نیز قابل انجام است.


بارداری پوچ در ایران چه‌قدر شیوع دارد؟



آمار دقیقی در این رابطه در دست نیست، ولی به‌طور کلی حدود 50 تا 60 درصد سقط‌های زودرس، با اختلالات کروموزومی محصول بارداری همراه است که حدود 25 درصد این اشکالات کروموزومی ناشی از اشکالاتی است که در تقسیمات سلولی تخمک مادر دیده می‌شود و 5 درصد مربوط به سلول‌های گرفته شده از پدر است.

مواردی هم هست که در بارداری پوچ، بررسی‌های کروموزومی هیچ‌گونه اختلالی در محصول دفع شده بارداری نشان نمی‌دهد. ناگفته نماند در بررسی محصول بارداری از نظر کروموزومی حتما باید بافت تازه باشد و در شرایطی خاص به آزمایشگاه ارسال شود.

معمولا در مواردی که با سقط جنین مواجه‌ هستیم، در صورتی که دفعه اول یا دوم باشد، نیاز به بررسی نیست، مگر آنکه سن مادر بالا باشد یا زوجین از خود حساسیت نشان دهند. در این موقع کافی است بررسی‌ها از نظر بعضی از عفونت‌ها، بیماری‌های غدد داخلی، دیابت، مشکلات هورمونی، مصرف برخی داروها و در مواردی شکل آناتومیک مورد ارزیابی قرار گیرد.

تهیه مصاحبه: سمیه مقصودعلی , تبیان

چند قانون برای دوران نامزدی

حتما برای همه ما اتفاق افتاده که دلمان خواسته زمان را نه یک ساعت که یک دقیقه عقب ببریم و همه چیز را جبران کنیم. اما اگر هوشیار نباشیم، یک اشتباه بهراحتی میتواند همه چیز را نابود کند و مسیر زندگی هر دوی ما را تغییر بدهد. در واقع گاهی تاوان یک خطا یک معذرتخواهی ساده است اما هستند خطاهایی که باید برای جبران آن تاوان سنگینی بپردازیم؛ تاوانی مثل جدایی. اما نکته ظریف اینجاست که گاهی رفتار منطقی، درست همان رفتاری است که باعث گسستن رابطه میشود؛ به انتها رسیدن یک رابطه ناقص.


بتپرستی مدرن:
وقتی از طرف مقابل بت میسازیم و او را موجودی بیعیب و نقص و مقدس تصور میکنیم، خودمان را فراموش میکنیم و فکر میکنیم در مقابل این انسان برتر هیچ هستیم! ولی او هم مثل ما آدم است؛ با همه خصوصیتهای خوب و بد یک آدم؛ مثل خود ما. بنابراین طرف مقابل را باید آنطور که هست و با همه خوبیها و بدیهایش ببینیم و بعد، هر تصمیمی که خواستیم بگیریم.


عشق تحمیلی:
اگر احساس کنیم کسی میخواهد خودش را به ما تحمیل کند، چه میکنیم؟ اولین واکنش همه ما «فرار کردن» از دست اوست؛ بنابراین بهجای «تحمیل کردن» خودمان به طرف مقابل، خیلی عادی رفتار کنیم؛ نه آنقدر بیاعتنا و نه آنقدر احساساتی که او را پشیمان کنیم و فراری بدهیم؛ خودمان باشیم و بگذاریم گذر زمان و رفتار منطقی هر دوی ما، عشق و علاقه پایدار و محکمی را بینمان ایجاد کند؛ عشق ناشی از یک حس خوب.


نه کوچک نه بزرگ:
نقطه مقابل بزرگبینی طرف مقابل، خودبزرگبینی است. اطمینان و اعتماد بیش از حد به خود، بین ما فاصله میاندازد و نمیگذارد احساسات یکدیگر را درک کنیم. از طرفی گاهی وقتی دچار خودبزرگبینی میشویم، نمیتوانیم یا بهتر بگوییم، عمدا نمیخواهیم احساساتمان را به طرف مقابل نشان بدهیم و همین «فاصله» بهتدریج باعث دوری و سپس جدایی میشود.


رؤیاپردازی ممنوع!
اگر قرار باشد از لحظه خداحافظی تا دیدار یا تلفن بعدی، چشممان را روی واقعیتها ببندیم و رؤیابافی کنیم و حرفها و رفتارهای طرف مقابل را آنطور که دوست داریم تعبیر و تفسیر کنیم، قافیه را باختهایم. با چشم و گوش باز - باز باز - حرفها و رفتارهای طرف مقابل را ببینیم و بشنویم و با چشم بسته تصمیم نگیریم. چشم بسته چاه را نمیبیند. او میفهمد دروغ گفتن و تظاهر کردن بیفایده است؛ چون طرف مقابل بهراحتی احساس ما را میفهمد. بنابراین «صداقت» اولین و مهمترین نکته برای شروع یک زندگی مشترک سالم و موفق است. حتی اگر صداقت ما باعث قطع پیوندمان در همان دوران نامزدی شود نباید بترسیم؛ چون مطمئنا رابطه معیوب بوده و دیر یا زود این رشته پاره میشده است


مقایسه نکنید:
خیلی از ما عادت کردهایم زندگی و روابط شخصیمان را با رابطه و زندگی دیگران مقایسه کنیم و به دنبال این مقایسه هم، یا از طرف مقابل توقعهای خاصی داشته باشیم یا انتقام ناکامیهای قبلیمان را از نامزدمان بگیریم! مقایسه کردن را فراموش کنیم و به خاطر بسپاریم که رابطه هر کدام از ما منحصر بهفرد است و مثل خود ما و رفتارهای ویژه خود ما هستند.


مثل یک راه بیپایان:
با کمی دقت و تیزهوشی میتوانیم طوری رفتار کنیم که همیشه برای هم، حرفی برای گفتن داشته باشیم و از هم خسته نشویم. مطالعه، آگاهی از آنچه در اطراف ما میگذرد، آگاهی از علایق و نیازهای طرف مقابل و... همگی راهکارهایی است که 2نفر را همیشه برای هم دوستداشتنی و نو نگه میدارد. در یک کلام اگر از همدیگر «عقب بمانیم»، زندگیمان نابود میشود؛ مثل ترازویی که همیشه یک کفه آن سنگینتر از دیگری است. زن و مرد باید هم پای هم حرکت کنند تا همیشه همراه هم باشند.


Òاده اما نه مثل بچهها:
بچهها را دیدهاید که چطور بیپروا و آزاد ابراز احساسات میکنند. هرچند قرار نیست ما هم مثل کودکان رفتار کنیم اما باید صداقت و آزادی در نشان دادن احساسات را از آنها یاد بگیریم. وقتی احساساتمان را صادقانه بیان میکنیم، همانطور هم جواب میگیریم. بنابراین بهجای اینکه با تکلف رفتار کنیم و از ابراز احساسات بترسیم، راحت و آزاد ابراز محبت کنیم. حتی با گفتن دلخوریهایمان، به طرف مقابل فرصت دفاع میدهیم و همین فرصت، کدورتهای بین ما را از بین میبرد؛ پس از حرفزدن نترسیم.


آنها نشانه او هستند:
اختلاف عروس و داماد با خانواده طرف مقابل آنقدر تکراری و نخنماست که بهتر است اصلا درباره آن حرف نزنیم. فقط یادمان باشد پدر و مادر او، بخش مهمی از زندگی و حتی شخصیت او هستند و آزردن آنها مساوی است با آزردن کسی که خیلی دوستش داریم. از طرفی همسر ما هر چقدر هم که باگذشت و مهربان باشد، تحمل بیاعتنایی و کماعتنایی به عزیزانش را ندارد. بنابراین اگر تلافی هم نکند، دلخور و افسرده خواهد شد و به تدریج از ما متنفر میشود
و در نهایت اینکه نامزدی میتواند شیرینترین دوران پیش از شروع زندگی مشترک باشد؛ اگر توقعها، خواستهها و محبتها خالص و دوستداشتنی و همراه با عقل و منطق باشد.

چهار مرحله مرگ عاطفی در روابط زناشویی

مقدمه
زن و شوهری را در نظر بگیرید که برای شما الگوی یک زوج موفقند. آنها با یکدیگر رفتار خوبی دارند و به هم احترام می گذارند و زندگی مالی مستحکمی بنا نهاده اند ؛ به خواسته های هم ارج می نهند و در نهایت زوج موفقی به نظر می رسند. این طرز فکر شما ، یک روز در حالی که مشغول خوردن شام و گفتگوی خانوادگی هستید به یکباره با شنیدن خبر جدایی آن زوج به هم می ریزد. هر چه فکر می کنید نمی توانید علتی منطقی برای این اتفاق بیابید. همه گوشه و زوایای مغزتان را می کاوید تا نشانه ای دال بر مشکلات زناشویی آن زوج بیابید. اما به نتیجه خاصی نمی رسید .
چه اتفاقی می افتد که روابط عاطفی و پیوند های خانوادگی و اجتماعی از بین می روند و جدایی جای آنها را می گیرد ؟ حتما دلیلی هست . ولی ناشناخته تر از آن است که شما به وجودش پی ببرید.

مراحل چهار گانه مرگ عاطفی
زوال و مرگ روابط عاطفی در 4 مرحله اتفاق می افتد :
1- مخالفت
2- رنجش و عصبانیت
3- عدم پذیرش و طرد
4- سرکوبی
در اینجا به سیر و روند این فرایند نابود کننده روابط عاطفی خواهیم پرداخت :
1-مخالفت
در هر نوع رابطه ای که میان دو انسان شکل می گیرد همیشه درجه ای از مخالفت وجود دارد و تضادهای فکری و رفتاری جزیی طبیعی از روابط میان فردی ما را تشکیل می دهند.
اما مخالفت می تواند درجات مختلفی داشته باشد. مخالفت پنهان در برابر مخالفت آشکار. صحنه ای را در نظر بگیرید که در یک مهمانی خانوادگی بزرگ نشسته اید و همسر شما در حال تعریف خاطره ای از شما می باشد که اصلا دوست ندارید دیگران چیزی درباره آن بدانند ؛ مضاف بر اینکه این چندمین باری است که همسرتان این داستان را با آب و تاب تعریف می کند. شما شروع به خودخوری می کنید یا طوری به وی نگاه می کنید که بفهمد مایل به تعریف داستان توسط وی نیستید. این درجه خفیفی از مخالفت است در برابر اینکه شما با صدای بلند وی را از گفتن داستان منع کنید. راه دیگری هم وجود دارد ؛ سعی می کنید خود را آدم متمدنی نشان بدهید که این موضوعات کوچک برایش مهم نیست و از مطرح شدن آنها در جمع حتی لذت هم می برد !!
اگر کمی به زندگی روزانه خود دقت کنید متوجه می شوید که در زمینه ابراز مخالفت های بجا و به موقع تا چه حد فعال هستید. آیا حفظ ظاهر می کنید و در درون خود خوری ؟ آیا مستقیما ناراحتی خود را به شخص مقابل انتقال می دهید ؟
بیشتر مردم مخالفت های خود را به بهانه بد جلوه کردن در نظر دیگران ابراز نمی کنند و تظاهر می کنند که چنین احساسی ندارند. آنچه در اینگونه موارد افراد به خود می گویند این است : « این مسأله بزرگی نیست ، اینقدر ایرادگیر نباش ، هیچکس کامل نیست ، فراموش کن چرا دردسر درست می کنی ؟ »
در زمینه عاطفی و در زندگی زناشویی این مسأله مخالفت به کرات اتفاق می افتد. زیرا تعداد تعاملات میان فردی زوجین خیلی زیادتر از انواع دیگر روابط است و به همین نسبت احتمال بروز اختلاف میان آنها بیشتر است.
اگر مخالفت های کوچک خود را بیان نکنید و با توجه به تعداد موارد پیش آمده ، از خیر مطرح کردن آنها بگذرید ، این مخالفت های کوچک جمع شده و کم کم به علامت هشداردهنده بعدی یعنی رنجش و عصبانیت تبدیل می شود. حال کمی به زندگی با شریک عاطفی خود فکر کنید و اتفاقات هفته گذشته را مرور کنید و مواردی را که با همسرتان در زمینه آنها اختلاف داشتید بیاد آورید.
طرز برخورد شما با این اختلافات چگونه بوده است ؟ طرز برخورد شما با این مخالفت ها در وهله اول شاخص خوبی برای سلامتی ازدواج شما می باشد.


ادامه مطلب ...