در روزهای اخیر، بازهم تصاویر خصوصی یک بازیگر ایرانی در میان مردم و عمداتا از طریق بلوتوث تلفن های همراه منتشر شده است.
این بازیگر مرد سینمای کشور، یکی از چهرههای جوان و مشهور کشور است که فیلمی از وی اکنون در حال اکران در سینماهای کشور است. در این تصاویر پخش
شده در جامعه، این بازیگر به همراه خانمهای بد حجاب با پوشش نامناسب دیده
میشود. بنابراین گزارش، تصاویر خصوصی وی در حالی منتشر شده است، که از
سال های گذشته انتشار تصاویر و فیلم های خصوصی بازیگران و ورزشکاران مطرح و مشهور کشور به شدت افزایش یافته و به دلیل اینکه برخی از مردم کشورمان از لحاظ فرهنگی در سطح پائینی هستند به این گونه تصاویر و فیلم های خصوصی اقبال فراوانی نشان میدهند.
البته ناگفته نمایند که جستجو و تجسس در زندگی خصوصی چهرهها به خصوص ورزشکاران و بازیگران در کل جهان همه گیر بوده و در کشورهای خارجی نیز این پدیده به شکل زننده ای رواج دارد. گفتنی است، متاسفانه علاوه بر شیوع خطرناک ناهنجاری های اجتماعی و اخلاقی در کشور، برخی از بازیگران و ورزشکاران و به طور کل افراد مشهور کشور، شئونات اجتماعی را رعایت نکرده و با بی توجهی و گاه بی بند و باری زمینه چنین مسائلی را برای برخی سودجو و بی فرهنگ فراهم میسازند
در پی قتل فجیع دختری خردسال در جنوب شرق تهران، پدر و عموی مقتول به عنوان مظنون به جنایت بازداشت شدند.
به
گزارش ایسنا، ساعت 16 روز گذشته (دوشنبه) زنگ تلفن همراه قاضی بهروز
هنرمند بازپرس کشیک قتل پایتخت به صدا درآمد و ماموران کلانتری مشیریه وی
را در جریان به قتل رسیدن دختری چهار ساله به نام ساناز در منزلی مسکونی
قرار دادند.
در پی اعلام این گزارش، بازپرس ویژه قتل تهران در راس
اکیپی تخصصی از عوامل بررسی صحنه جرم در قربانگاه این دختر خردسال به نام
ساناز حضور یافت و تحقیقات خود را آغاز کرد.
در بررسیهای ابتدایی
مادر این کودک به بازپرس جنایی گفت: مانند هر روز حدود ساعت 4 از سر کار
به خانه برگشتم و وقتی متوجه شدم که ساناز نیست، نگران شدم. فورا به دنبال
او گشتم و جسدش را در حالی که خفه شده و به آتش کشیده شده بود، در یکی از
اتاقها پیدا کردم.
این زن در خصوص افرادی که زمان وقوع حادثه در خانه حضور داشتهاند، گفت: در آن زمان فقط همسرم و برادرش در خانه بودند.
اظهارات
این مادر داغدیده در حالی اخذ و مورد بررسی قرار گرفت که ماموران
دریافتند پدر ساناز اعتیاد شدید به ماده روانگردان شیشه داشته و عموی او
نیز سابقه شرارت داشته است.
همچنین مشخص شد که مادر ساناز، بارها
از سوی عموی او مورد تهدید قرار گرفته که اگر اتومبیل و خانه خود را به
نام پدر ساناز نکند، او را مورد آزار قرار خواهند داد.
با
جمعبندی مجموع دادههای موجود در صحنه جرم و بررسی شواهد و قرائن، پدر و
عموی مقتول به عنوان مظنون به جنایت با دستور بازپرس شعبه چهارم دادسرای
امور جنایی تهران بازداشت شدند و مورد تحقیق قرار گرفتند.
با وجود
انکار جنایت از سوی دو مظنون به قتل، برای هر دو نفر قرار بازداشت موقت
صادر شد و قاضی هنرمند از ماموران آگاهی خواست تا با در اختیار داشتن دو
متهم، زوایای پنهان این جنایت دلخراش را کشف کنند.
برنامه کامل جام جهانى۲۰۱۰ به این شرح می باشد.
مردی که متهم است جوان دانشجویی را به خاطر ارتباط با همسر دومش به قتل رسانده روز گذشته در جلسه محاکمه اش مدعی شد همسرش برای او توطئه چیده است و او قاتل نیست. به گزارش خبرنگار ما، در ابتدای جلسه علی عطار نماینده دادستان تهران در جایگاه حاضر شد و در توضیح کیفر خواست گفت؛ سه سال قبل در منطقه اسلامشهر جسد جوانی به نام اصغر در خیابان پیدا شد. این جوان که با ضربه چاقو به قتل رسیده بود توسط عابران به بیمارستان انتقال یافت اما به دلیل خونریزی شدید جان باخت. ماموران که در این خصوص تحقیق کردند متوجه شدند اصغر روز حادثه با زنی به نام نرگس قرار داشت. پلیس نرگس را شناسایی کرد و زن جوان گفت همسرش مرتکب این قتل شده است. نرگس در تحقیقات جزییات ارتباطش با اصغر را نیز فاش کرد. عطار افزود؛ با توجه به تحقیقاتی که انجام شده اتهام رضا متهم ردیف اول پرونده به جرم مباشرت در قتل و نرگس متهم ردیف دوم به جرم معاونت در قتل محرز است و من به عنوان نماینده دادستان تهران تقاضای صدور حکم قانونی را دارم.در ادامه اولیای دم مقتول در جایگاه حاضر شدند و برای رضا تقاضای صدور حکم قصاص کردند. سپس رضا در جایگاه حاضر شد. وی اتهام قتل را رد کرد و گفت؛ من اصغر را نکشتم. من را بی گناه در زندان نگه داشته اند. وی گفت؛ من متوجه شده بودم کسی به تلفن همسرم زنگ می زند و برای او مزاحمت ایجاد می کند اما نمی دانستم همسرم خودش هم به این ارتباط علاقه دارد و فکر می کردم واقعاً اصغر مزاحم او شده است. چند بار از همسرم پرسیدم شماره تلفن تو چطور دست این جوان افتاده اما او به من می گفت نمی داند چه کسی این کار را کرده است. من به همسرم خیلی علاقه مند بودم و به او اعتماد کامل داشتم به همین خاطر هم هر چه می گفت قبول می کردم ولی بعد از کشته شدن اصغر در اداره آگاهی فهمیدم چه اتفاقی افتاده و همسرم با میل خودش با آن مرد رابطه داشته است. رضا در مورد ادعای شاهدانی که گفته بودند رضا در برابر آنها به قتل اصغر اعتراف کرده است، گفت؛ من نمی دانم آنها با چه انگیزه یی این کار را کرده اند. من هیچ حرفی مبنی بر اینکه کسی را کشته ام نزده ام. سپس یکی از شاهدان در جایگاه حاضر شد. وی گفت؛ چند روز قبل از حادثه رضا به من گفت مردی مزاحم همسرش می شود و فکر می کرد یکی از همکاران قدیمی اش است. او از این ماجرا خیلی ناراحت بود. قصد داشت موضوع را پیگیری کند. او به من گفت می خواهد مرد مزاحم را گوشمالی بدهد. من دیگر پیگیر ماجرا نبودم تا اینکه چند روز بعد به من گفت پسرک را گوشمالی دادم البته نمی خواستم او را بکشم می خواستم فقط تنبیه اش کنم. یک ضربه چاقو هم با چاقوی کوچک به او زدم. من نمی خواستم به او آسیبی برسانم و امیدوارم چیزی نشده باشد. شاهد ماجرا در مورد اینکه پلیس چطور او را شناسایی کرده بود، گفت؛ شاهدان عینی بعد از اینکه اصغر به دست رضا با چاقو زخمی شده بود ماشین را شناسایی و مشخصات آن را به پلیس داده بودند و پلیس هم از روی شماره ماشین صاحب قبلی آن را شناسایی و به این ترتیب بنگاهی که ماشین را به رضا فروخته بود، شناسایی شد. از آنجایی که من هم با بنگاهدار دوست بودم، پلیس از طریق بنگاهدار مرا هم شناسایی کرد و من هم آنچه را که دیده بودم به پلیس گفتم. در حالی که رضا همچنان ادعای این شاهد را هم رد می کرد همسر دومش نرگس در جایگاه حاضر شد. وی گفت؛ من اتهام معاونت در قتل را قبول ندارم و کاری نکردم که رضا اصغر را بکشد. او در مورد آشنایی اش با اصغر گفت؛ مدتی قبل از این ماجرا برادرم بیمار بود و مادرم برادرم را به بیمارستان برده بود. از بیمارستان با تلفن همراه شخصی به من زنگ زد و توضیح داد که چه اتفاقی افتاده است. بعد از آن مرد جوان مرتب به من زنگ می زد و با من صحبت می کرد. آن فرد اصغر بود. من و اصغر با هم تلفنی صحبت می کردیم و چند بار هم او را بیرون دیدم. نرگس در مورد قراری که با اصغر گذاشته بود، گفت؛ همسرم از من خواست با اصغر قرار بگذارم و من هم بعد از چندین بار تماس موفق شدم با اصغر صحبت کنم و با او قرار بگذارم. زمانی که اصغر سر قرار آمد رضا به سمت او رفت تا با هم حرف بزنند. رضا به بهانه آدرس پرسیدن نزدیک اصغر شد و من در حالی که داشتم با او راه می رفتم به راهم ادامه دادم و از آنها دور شدم و متوجه نشدم چه اتفاقی افتاد. وی گفت؛ من نمی دانستم رضا چه قصدی دارد و می خواهد چه کند. فکر می کردم رضا می خواهد با او صحبت کند. نرگس در مورد اینکه چرا با اصغر ارتباط برقرار کرده است، گفت؛ من و رضا خیلی با هم اختلاف داشتیم. او مرد بد اخلاقی بود و من اصلاً او را دوستش نداشتم. این اختلافات آنقدر زیاد بود که من به سمت اصغر کشیده شدم. بعد از پایان جلسه محاکمه هیات قضات شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران برای صدور رای وارد شور شدند.
مقامات
اورژانس مرکزی ایالت «کالیفرنیا» اعلام کردند: روز گذشته یک نوزاد 22 روزه
پس از سقوط از ارتفاع 10 متری به طرز معجزهآسایی زنده ماند.
«چارلز
توماس» ـ رییس آتشنشانی منطقه «کانتراکوستا» در ایالت «کالیفرنیا» ـ در
مصاحبهای با خبرگزاری رویترز، عنوان کرد: روز گذشته ساکنان خیابان
«ویلبور» از سقوط یک نوزاد 22 روز از بالکن یک ساختمان سه طبقه خبر داده و
پس از آن ماموران آتشنشانی و اورژانس بلافاصله به محل اعزام شدند.
وی خاطر نشان کرد: این حادثه در ساعت 11:40 به وقت محلی رخ داد و این نوزاد در ساعت 12 به بیمارستانی در نزدیکی محل حادثه منتقل شد.
همچنین
بر اساس اعلام نظر پزشکان اورژانس، این نوزاد تنها از ناحیه کمر و
دستهایش دچار کوفتگی شد و آسیب جدی به وی وارد نیامده است.
بر اساس اعلام روزنامه های محل ایالت «کالیفرنیا» این نوزاد 22 روزه به صورت معجزه آسایی زنده مانده است.
همچنین تحقیقات در رابطه با چگونگی سقوط این نوزاد از بالکن این ساختمان توسط ماموران پلیس ایالتی ادامه دارد.
به گزارش فارس، در تحقیقات پیشرفته مشخص شد جمال معروف به جمال آدمخوار در انجام اقدامات مجرمانه خود با هدف سرقت از طلافروشیهای سطح کشور ضمن فرار از کشور از طریق مرزهای مشترک ایران با ترکیه ، افغانستان و پاکستان در شهرهایی همچون تبریز ، ارومیه ، مشهد و غیره اقدام به سرقت از طلافروشیها میکرد و مجدداً به کشورهای همسایه متواری میشده است.