تفریحی ,سرگرمی ,عکس عاشقانه ,مطالب خواندنی, مدل لباس 2019 ,lovefun

گالری عکس ,مدل لباس, آرایشگری ,اس ام اس های جدید, مسائل زناشوئی, عاشقانه ,عکس فانتزی

تفریحی ,سرگرمی ,عکس عاشقانه ,مطالب خواندنی, مدل لباس 2019 ,lovefun

گالری عکس ,مدل لباس, آرایشگری ,اس ام اس های جدید, مسائل زناشوئی, عاشقانه ,عکس فانتزی

اخراج کارگر جوان به خودکشی وی ختم شد


اخراج کارگر جوان به خودکشی وی ختم شد

کارگر جوانی که کارفرمایش وی را از کار بیکار و اخراج کرده بود از طبقه هشتم یک برج خود را به پایین انداخت.

به گزارش خبرنگار"ایلنا" ساعت 18 روز گذشته از طریق کلانتری 125 یوسف‌‏آباد به بازپرس کشیک ویژه قتل تهران اطلاع داده شد جوان 25 ساله‌‏ای با هویت «محسن» از طبقه هشتم یک برج سقوط کرد و در دم جان سپرد.

کارفرمای متوفی که در محل حضور داشت در بازجویی‌‏های صورت گرفته توسط پلیس آگاهی گفت: چندی قبل «محسن» به عنوان کارگر در اینجا مشغول به کار شد اما بنا به دلایلی او را اخراج کردم او تصور می‌‏کرد من قصد داشتم حقوقش را پرداخت کنم و پس از اعلام این جمله که خودکشی می‌‏کند خود را به طبقه هشتم رساند و دست به خودکشی زد.

تحقیقات به روی این پرونده ادامه دارد.

دستگیری راننده شیطان صفت در بوشهر

دستگیری راننده شیطان صفت در بوشهر

سر جوانی که با توجه به تأثیر ماهواره، اقدام به ربودن و آزار و اذیت زن جوانی کرده بود، دستگیر شد.


به گزارش برنا، هفته گذشته، زن جوانی با مراجعه به مأموران پلیس بوشهر، از ربوده شدن و آزار و اذیت قرار گرفتن خود توسط پسر جوانی خبر داد.

حمیده در شکایت خود به مأموران پلیس گفت: عصر دیروز به همراه پسر سه ساله‏ام در خیابان منتظر تاکسی بودم که یک خودرو پیکان جلوی پایم توقف کرد. هنوز راه زیادی نرفته بودیم که راننده با تغییر میسر و منحرف شدن از راه اصلی، من را به بیابان‏های اطراف شهر برد.

با خواهش و التماس از وی خواستم که کاری به من نداشته باشد، ولی پسر شیطان صفت جلوی کودک سه ساله ام پس از آزار و اذیت، من را به همراه فرزندم رها کرد و به سرعت متواری شد. پس از شکایت زن 27 ساله با توجه به حساسیت موضوع کارآگاهان تحقیقات خود را آغاز کردند.
مأموران در نخستین گام با کمک شاکی اقدام به چهره نگاری فرضی از متهم کردند که پس از آن، مشخص شد راننده شیطان صفت سیروس نام دارد که در هجده سالگی نیز با طرح نقشه‏ای، دختر جوان دیگری را ربوده و مورد آزار و اذیت قرار داده بود که پس از دستگیری و محاکمه و در یک قدمی اعدام قرار گرفت، اما پس از اعتراض با تعدیل حکم به حبس راهی زندان شد و پس از تحمل دو سال حبس از زندان آزاد شده بود.

با مشخص شدن این موضوع، اکیپی از کارآگاهان اداره آگاهی با محاصره مخفیگاه متهم در یک عملیات پلیسی سیروس را دستگیر کرده و به اداره آگاهی انتقال دادند.
این در حالی است که پسر جوان در بازجویی ها منکر ارتکاب هرگونه جرمی شد.

در ادامه با انجام بازجویی‏های فنی ـ پلیسی و روبه‏رو شدن با شاکی لب به اعتراف گشود. وی درباره نحوه ارتکاب جرم به کارآگاهان گفت: در کودکی پدرم را از دست دادم، به همین علت مجبور به تأمین خرج خانواده شدم.

برای نخستین بار با وسوسه شیطان، دست به سرقت زدم که پس از مدتی شناسایی و دستگیر شدم.
در زندان پس از آشنایی با افراد سابقه‏دار تصمیم به تشکیل باند سرقت موتور گرفتیم که پس از هر بار سرقت با فروش اموال سرقتی به مالخران پول را بین اعضا تقسیم می‏کردیم.

روز حادثه وقتی زن جوان را در کنار خیابان خلوت دیدم با توجه به تاثیری که ماهواره و فیلم‏های مستهجن، روی من گذاشته بودند، تصمیم به ربودن و آزار و اذیت وی گرفتم.

با توجه به اعترافات متهم و تکمیل تحقیقات، پرونده متهم برای محاکمه به دادگاه کیفری استان بوشهر فرستاده شد.

زنی که 61 سال حامله بود


زنی که 61 سال حامله بود

یک پیرزن چینی، اهل هوآنگ جیاتون که به خاطر درد شکم به پزشک مراجعه کرده بود، باردار از آب درآمد!

به گزارش ایسنا، به گفته پزشک، جنین مرده درون شکم این پیرزن مربوط به سال 1948 است.

این پیرزن اصراری برای درآوردن جنین ندارد، اما پزشک معتقد است که این جنین حتما باید از شکم او خارج شود.

باور این امر که سلامتی این پیرزن در این مدت دستخوش اختلال نشده، برای پزشک او علامت سوال ایجاد کرده است.

کشف جسد از قعر چاه 25 متری در تبریز

کشف جسد از قعر چاه 25 متری در تبریز

کشف جسد جوانی از قعر چاه 25 متری، دستگیری عامل تهیه و توزیع انواع مشروبات الکلی در بناب و ... از اهم اخبار حوادث آذربایجان شرقی است.

به گزارش خبرگزاری «فارس» از تبریز، جسد بی جان جوانی حدوداً 23 ساله از قعر چاهی در یک باغ کشف شد.

روابط عمومی سازمان آتش‌نشانی و خدمات ایمنی تبریز گزارش داد: در پی سقوط جسدی در عمق یک چاه 25 متری بلافاصله اکیپ نجات ایستگاه شماره یک (خاقانی) آتش‌نشانی تبریز به محل حادثه واقع در محوطه باغی در روستای چله خانه صوفیان اعزام شد و وارد عملیات شدند.
سرانجام با تلاش اکیپ نجات جسد این جوان به نام مهدی از قعر این چاه 25 متری خارج و تحویل مقامات انتظامی شد.

علت مرگ نامبرده توسط مسئولان در دست بررسی است.

* دستگیری عامل تهیه و توزیع انواع مشروبات الکلی در بناب

با هشیاری مأموران پلیس آگاهی شهرستان بناب، عامل تهیه و توزیع انواع مشروبات الکلی در شهرستان بناب شناسایی و دستگیر شد.
به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی پلیس، با همکاری و تعامل پایگاه شهید مدرس شهرستان بناب با پلیس آگاهی این شهرستان، مأموران در حین کنترل خودروهای عبوری در میدان امیرکبیر این شهرستان از یک دستگاه خودرو سواری پژو سفید رنگ که بنا بر اطلاعات موثق مشکوک به حمل بار مشروبات الکلی بود، مقادیر زیادی مشروبات الکلی کشف و ضبط کردند.

بنا بر این گزارش، مأموران فردی به نام «منوچهر ـ ق» را به اتهام تهیه و توزیع انواع مشروبات الکلی دستگیر و نامبرده را با تشکیل پرونده به مراجع قضایی معرفی کردند.

* کشف مواد مخدر در عجبشیر

در پی اجرای طرح ارتقای امنیت اجتماعی در سطح شهرستان عجب‏شیر، مأموران پلیس مبارزه با مواد مخدر این شهرستان با تلاش شبانه‌روزی و یکسری اقدامات اطلاعاتی موفق به شناسایی و دستگیری عامل تهیه و توزیع مواد مخدر با نام معلوم و کشف مقدار یک کیلو و 28 گرم مواد مخدر از نوع حشیش شده و نامبرده را با تشکیل پرونده به مرجع معرفی کردند.
فردی با نام معلوم ساکن روستای «یوزباشکندی» از توابع شهرستان ملکان در حین سرقت از منزل فردی به نام «علی ـ پ» و «کاظم ـ پ» توسط نامبردگان دستگیر و تحویل پاسگاه فرشباف فرماندهی انتظامی شهرستان ملکان داده شدند که به گفته نامبردگان فرد سارق اقدام به سرقت اموال منزل کرده و قصد داشت آنها را در ملکان به فروش برساند که شناسایی و دستگیر شدند.

* کشف آرد قاچاق در کلیبر

مأموران کلانتری 11 کلیبر در حین گشت‌زنی در سطح شهر به یک دستگاه خودرو وانت پیکان به رانندگی فردی به نام «پیمان ـ ک» مشکوک و اقدام به توقف آن کرده و در بازرسی از خودروی فوق موفق به کشف 25 گونی آرد خبازی 40 کیلویی قاچاق شد و نامبرده را با تشکیل پرونده به مرجع قضایی معرفی کردند.

قتل به خاطر سرقت سگ

قتل به خاطر سرقت سگ

فارس: در پی نزاعی که بر سر سرقت یک سگ در یکی از روستاهای اطراف اصفهان رخ داد، یک نفر کشته شد.

به گزارش مرکز اطلاع‌رسانی فرماندهی انتظامی استان اصفهان، شخصی به نام «هادی ـ ژ» به همراه شش نفر از دوستانش به منظور دزدیدن سگی وارد یکی از باغ‌های روستایی در اطراف اصفهان شده و با صاحبان آن باغ درگیر می‌شوند.

براساس این گزارش، در این نزاع که به خیابان نیز کشیده می‌شود یکی از افراد به نام «ابراهیم ـ ق» با سه ضربه کارد از پای در می‌آید و «هادی ـ ژ» نیز از ناحیه سر و دست مجروح می‌شود که در پی کشته شدن «ابراهیم ـ ق» تمام افراد درگیر از محل متواری می‌شوند.

دوستان هادی وی را به بیمارستان رسانده که 24 ساعت پس از مداوا از بیمارستان متواری می‌شود.

با تلاش ماموران پلیس آگاهی اصفهان «هادی ـ ژ» و 12 نفر از افراد درگیر در نزاع مذکور دستگیر و به نزاع و قتل ابراهیم اعتراف کردند.
تمام متهمان ضمن تشکیل پرونده به منظور سیر مراحل قانونی تحویل مراجع قضایی شدند.

دستگیری سه کودک عاشق پیشه

دستگیری سه کودک عاشق پیشه

واحد مرکزی خبر: پلیس آلمان، سه کودک عاشق پیشه را که قصد سفر به آفریقا داشتند بازداشت کرد.

به گزارش شبکه پنج تلویزیون فرانسه، سه کودک پنج، شش و هفت ساله آلمانی که از خانه فرار کرده بودند و قصد سفر به آفریقا را داشتند، در ایستگاه راه آهن بازداشت شدند.


این کودکان قصد داشتند با استفاده از قطار خود را به فرودگاه بین المللی رسانده و از آنجا راهی آفریقا شوند که پلیس آنها را پیش از سوار شدن به قطار بازداشت کرد.

دو نفر از این کودکان در نظر داشتند به محض ورود به آفریقا، ازدواج کنند.

فرجام تلخ ازدواج با مزاحم تلفنی

فرجام تلخ ازدواج با مزاحم تلفنی

اعتماد: ازدواج دختر جوان با یک مزاحم تلفنی باعث شد او پس از شش سال زندگی مشترک به خاطر اعتیاد شوهرش به دادگاه خانواده برود و دادخواست طلاق بدهد.

چندی قبل زنی به نام ندا که از زندگی با شوهر معتادش به تنگ آمده بود با مراجعه به مجتمع قضایی خانواده ونک با ارائه دادخواستی خواستار جدایی از او شد.

این زن که شش سال با شوهرش محمود زندگی کرده است به قاضی حسن عموزادی- رئیس شعبه 268- گفت؛ محمود مدت هاست به مواد مخدر اعتیاد دارد. اولین باری که از این موضوع مطلع شدم سعی کردم به او کمک کنم تا ترک کند اما او پس از مدتی دوباره به مصرف مواد روی آورد. این موضوع ادامه داشت و من به خاطر علاقه یی که به همسرم داشتم اعتیادش را هم تحمل می کردم تا اینکه فهمیدم به مصرف قرص های روانگردان روی آورده است. چون تحمل چنین شرایطی برایم سخت بود تصمیم گرفتم از محمود جدا شوم. وقتی قاضی عموزادی از ندا در مورد چگونگی آشنایی اش با محمود پرسید او در حالی که سرش را پایین انداخته بود، گفت؛ رابطه ما از یک تماس تلفنی اشتباه شروع شد. شماره تلفن خانه ما با شماره خانه دایی محمود بسیار به هم شبیه بود.

یک بار که محمود قصد داشت با دایی اش صحبت کند به اشتباه شماره خانه ما را گرفت و به جای دایی اش با من حرف زد. اولین تماس خیلی کوتاه بود و محمود با عذرخواهی تلفن را قطع کرد. اما بعد از آن چند مرتبه دیگر تماس گرفت و گفت دنبال یک هم صحبت می گردد تا با او درد دل کند. من هم به نظرم رسید او جوان خوبی است، قبول کردم و به حرف هایش گوش دادم.

مدتی گذشت و پسر جوان چند روز یک بار تماس می گرفت و با هم هم صحبت می شدیم تا اینکه روزی او به من ابراز علاقه کرد. من هم با توجه به اطلاعاتی که از زبان خودش شنیده بودم با پیشنهادش موافقت کردم و از آن پس با تماس های هرروزه مان ارتباط مان تبدیل به رابطه یی عشقی شد. شش ماه از این ماجرا گذشت تا اینکه تصمیم گرفتیم موضوع را با خانواده هایمان در میان بگذاریم و با هم ازدواج کنیم. این در حالی بود که تا آن زمان حتی یک بار هم همدیگر را ندیده بودیم و همه شناختی که از هم داشتیم از طریق تماس های تلفنی بود. وقتی اعضای خانواده ام از این ماجرا مطلع شدند به سختی مخالفت کردند. حتی پدرم در این باره با من صحبت کرد و گفت چطور می خواهی با پسری که تا به حال او را ندیده یی، ازدواج کنی؟ من آن زمان جوان بودم و حال و هوای جوانی باعث شده بود به حرف های هیچ کس گوش ندهم. بالاخره هر کاری که می توانستم انجام دادم و با فشارهایی که به پدر و مادرم آوردم آنها را برای این ازدواج راضی کردم.

ندا ادامه داد؛ سرانجام با محمود در یک دفترخانه قرار گذاشتیم و برای نخستین بار همدیگر را نیم ساعت قبل از عقد در آنجا ملاقات کردیم. ظاهر محمود با آن تصویری که من از او در ذهنم ساخته بودم تفاوت زیادی داشت اما دیگر کار از کار گذشته بود و قرار بود لحظاتی دیگر به طور رسمی به عقد همدیگر درآییم. چون خانواده ام را برای این کار وادار کرده بودم چاره یی نداشتم و آن روز درحالی که شک و تردید همه وجودم را فرا گرفته بود پای سفره عقد نشستم و از فردای آن روز به خانه بخت رفتم. من که تا پیش از این کوچک ترین تحقیقی در مورد خواستگارم نکرده بودم پس از چند روز فهمیدم او معتاد است. هر کاری که می توانستم برای نجات او انجام دادم اما وقتی همه تلاش هایم بی نتیجه ماند تصمیم گرفتم مهریه ام را که 800 سکه بهار آزادی است، ببخشم و به زندگی سیاهم با این مرد معتاد پایان دهم.

در پی اظهارات این زن قاضی عموزادی محمود را به دادگاه فراخواند تا در برابر ادعاهای همسرش پاسخگو باشد.

صبح روز گذشته محمود در دادگاه حاضر شد و ضمن تایید گفته های ندا از دادگاه برای ترک اعتیادش فرصت خواست. او گفت اگر همسرم یک بار دیگر به من فرصت دهد قول می دهم برای همیشه مواد مخدر را کنار بگذارم. ندا وقتی در برابر حرف های همسرش قرار گرفت به مخالفت با او پرداخت و گفت؛ محمود تاکنون چندین بار از این وعده ها داده . من نمی توانم با چنین مردی زندگی کنم. به دنبال اظهارات این زن رئیس دادگاه رسیدگی به پرونده را به آینده موکول کرد.