زمانی که مجموعه "سالهای دور از خانه" پخش میشد، اوشین ستاره این مجموعه ژاپنی محبوبیتی غریب میان مردم داشت. جای تعجب نداشت که تصویر این ستاره حتی بر ظروف آشپزخانه هم حک شود، در آن زمان دو شبکه بیشتر نداشتیم و اوشین حاکم بلامنازع تلویزیون بود.
این روزها مجموعه "افسانه جومونگ" با وجود تعدد شبکهها و رسانهها مخاطب زیاد دارد و به پدیده تلویزیون تبدیل شده است. این میزان توجه و استقبال از مجموعه عجیب است. شاید یکی از دلایل محبوبیت این مجموعه نزدیکی فرهنگی کشورهای غرب و شرق آسیا باشد.مخاطب ایرانی از این قرابت لذت میبرد.
به رژی 104 میرسم. حمیدرضا قیاسی صدابردار را میبینم که پشت دستگاه صدا نشسته. دو صفحه نمایشگر مقابل او قرار دارد که با یکی صدا را تنظیم میکند و با دیگری تصویر را میبیند. بعد از سلام و احوالپرسی کنارش مینشینم تا از نزدیک شاهد کارش باشم. در مقابل دستگاههای صدا دو باند صدا همچون نگهبانانی در دو طرف شیشهای قرار گرفتهاند که حائل اتاق رژی با استودیو پخش است.
در استودیو پخش یک میز قهوهای رنگ قرار دارد و کامبیز شکوفنده گوینده یونگ پو روبروری یکی از میکروفنها نشسته. علیرضا باشکندی مدیر دوبلاژ هم در گوشهای دیگر از استودیو نشسته و کاغذهایی که از قرار باید دیالوگهای این مجموعه باشد، مقابلش قرار دارد.
بعد از چند دقیقه چراغ بالای شیشه حائل رژی و اتاق دوبله قرمز و ضبط آغاز میشود. شکوفنده در این صحنه دیالوگهای یونگ پو پسر کوچک امپراطور شهر بویوی را باید بگوید که از دست امپراطوری هان نجات یافته است. او با نفرت خاصی از تهسو برادرش که او را به عنوان گروگان به امپراطوری هان داده با افراد قصر صحبت میکند. بعد از چند دقیقه فریبا شاهین مقدم گوینده نقش ملکه وارد استودیو میشود.
صغریالسادات هاشمی گوینده نقش ندیمه ملکه در استودیو کنار شاهینمقدم مینشیند. یونگ پو به سراغ ملکه میآید. ملکه با دیدن یونگ پو نمیتواند احساس خود را کنترل کند و ... بعد از ضبط این صحنه به سراغ شاهین مقدم میروم.
*گویندگی نقش ملکه به لحاظ حسی برایم مشکل است
وی درباره ویژگی دوبله آثار کرهای و گویندگی نقش ملکه در "افسانه جومونگ" میگوید: گویندگی این مجموعه ویژگی و دشواریهای خودش را دارد. به لحاظ حسی کمی کارم مشکل است، چون نقش یک مادر را میگویم که دو پسر تشنه قدرت دارد. از سوی دیگر گرفتاریهای امپراطور و همسر دوم او را هم دارد، فرزند او هم خواهان قدرت است. باید سعی کنم حس تمام موقعیتها را به خوبی درک و آن را اجرا کنم.
از او میپرسم شما گویندگی نقش ملکه را به عهده دارید که بازیگر آن در "جواهری در قصر" ایفاگر نقش بانو چوئی و شراره حضرتی دوبلور آن بود. با وجود آنکه نقش ملکه مایههای منفی دارد، صدای شما لطیف و خشن بودن صدای حضرتی را ندارد، میگوید: به نظرم حس غالب اهمیت دارد. ملکه قبل از هر چیز یک مادر است. گر چه فرزندان او خواهان قدرت هستند و او هم سعی میکند آنها را هدایت کند، اما هر چه در مجموعه پیش میرویم، میبینیم که دیگر قدرت برای او اهمیت ندارد و فرزندانش مهم هستند. از سوی دیگر بانو چوئی در آن مجموعه شخصیت دیگری داشت و یک زن و نه مادر بود.
ادامه مطلب ...در پی رحلت ملکوتی آیتالله محمد تقی بهجت، ضمن عرض تسلیت این ضایعه گرانبار، زندگینامه آن عالم روحانی را مرور میکنیم:
حضرت آیةالله العظمى حاج شیخ محمد تقى بهجت
در اواخر سال 1334 هجری قمری در شهر فومن واقع در
استان گیلان به دنیا آمد و هنوز شانزده ماه از
عمرش نگذشته بود که مادر را از دست داد.
حضرت
آیت الله بهجت (ره) تحصیلات ابتدایى حوزه را در
مکتب خانه فومن به پایان رساند و پس از تحصیلات
ادبیات عرب در سال 1348 ه ق هنگامى که تقریبا 14
سال از عمر شریفش مى گذشت، براى تکمیل دروس حوزوى
عازم (عراق) شد و حدود 4 سال در کربلا معلى اقامت
نمود و علاوه بر تحصیل علوم رسمى از محضر استادان
بزرگ آن سامان، از جمله مرحوم حاج شیخ ابوالقاسم
خویى (غیر از آیت الله العظمى خویى معروف) بهره
برد و در سال 1352 ه ق براى ارائه تحصیل به نجف
اشرف رهسپار گردید و سطح عالى علوم و حوزه را در
محضر آیات عظام از جمله حاج شیخ مرتضى طالقانى
(ره) به پایان رساند و پس از درک محضر آیات عظام:
حاج آقاى ضیاء عراقى و میرزاى نائیینى (رحمةالله)
در حوزه درسى آیت الله حاج شیخ محمد حسین غروى
اصفهانى وارد شد.
افزون بر این ایشان از محضر
آیات عظام حاج سیدابوالحسن اصفهانى و حاج شیخ محمد
کاظم شیرازى (رحمةالله) صاحب حاشیه بر مکاسب - و
در حوزه علوم عقلى، کتاب (الاشارات والتنبیهات) و
(اسفار) را نزد آیت الله سید حسین بادکوبهاى (ره)
فراگرفت و در زمان تلمذ به تدریس سطوح عالى پرداخت
و در تالیف کتاب (سفینةالبحار) با محدث کبیر حاج
شیخ عباس قمى (ره) همکارى نمود و در زمینه تهذیب
نفس در زادگاهش (فومن) از کودکى محضر عالم بزرگوار
(سعیدى) و درکربلا از برخى علماى دیگر بهره برد،
تااینکه در نجف اشرف در سن 17 - 18 سالگى با آیت
حق علامه قاضى (ره) آشنا شد و گمشده خویش را در
وجود ایشان یافت و در سلک شاگردان اخلاقى - عرفانى
ایشان درآمد و سرانجام در سال 1364 هق موافق با
1324 هش قلبى صیقل یافته از معنویت و سینه اى
مالامال ازعشق به حضرت حق و با کوله بارى از علم و
کمال به سرزمین خویش هجرت نمود و در زادگاهش تشکیل
خانواده داد و در حالى که آماده بازگشت به نجف
اشرف بود هنگام عبور موقت در قم در زمانى که هنوز
چندین ماه از مهاجرت آیت الله بروجردى (ره) به قم
نگذشته بود موقتا مقیم شد و خبر رحلت اساتید بزرگ
حوزه علمیه نجف را یکى پس از دیگرى مىشنود و
درشهر مقدس قم رحلت اقامت مىافکند.
در قم از
محضر آیات عظام: حجةالاسلام والمسلمین کوه
کمرهاى و آیت الله العظمى بروجردى استفاده کردند.
معظم پس از ورود به قم به تدریس خارج فقه و اصول
پرداخت و به ترتیب شاگردانى بسیار قیمت گماشت و
هنوز نیز تدریس درس خارج ایشان ادامه دارد.
محل تدریس درس خارج ایشان ابتدا در حجرات
مدارس و بعد در منزل شخصى خود و سپس در مسجد
فاطمیه واقع در گذرخان تشکیل مى شد و محل اقامه
نماز جماعت و مراجعات عمومى ایشان نیز همین مسجد
بود.
تالیفات معظم ، عبارتند از:یک دوره کامل
اصول، حاشیه بر مکاسب شیخ انصارى (ره) و تکمیل آن
تا آخر مباحث مربوط به مکاسب و متاجر، دوره کامل
طهارت ، دوره کامل کتاب صلاة ، دوره کامل کتاب
زکات، دوره کامل کتاب خمس و حج ، حاشیه بر کتاب
ذخیرة العباد مرحوم شیخ محمد حسین غروى ، حاشیه بر
مناسک شیخ انصارى (ره) و ...
در آلمان میان
ازدواج دفتری و مذهبی تفاوت وجود دارد و.مراسم عروسی با توجه به تعلق
مذهبی، وضعیت اقتصادی، موقعیت شغلی و خانوادگی عروس و داماد به اشکال
متفاوتی برگزار میشود. ولی در اینجا از مهریه و جهیزیه خبری نیست. بطور معمول در آلمان
فقط برگ ازدواج صادر شده از سوی اداره ثبت احوال به عنوان سند رسمی
پذیرفته میشود. بعد از آشنایی طولانی مدت و حتی زندگی چند ساله مشترک در
یک خانه، زن و مردی که در آلمان تصمیم به ازدواج میگیرند باید برای گرفتن
زمان امضاء سند ازدواج، به بخش ویژهای از اداره ثبت احوال (Standesamt)
مراجعه کنند. در این اداره بدون در نظر گرفتن تعلق مذهبی و یا قومی فرد
متقاضی، زمان برگزاری مراسم دفتری ازدواج تعیین میشود. برای آشنایی بیشتر
با سنتها و چگونگی مراسم ازدواج در آلمان، خانم لیلو اشمیتLilo Schmitz ،
پروفسور مردم شناسیی دانشگاه دوسلدورف به پرسشهای دویچه وله پاسخ داده
است: خانم اشمیتز، به نظر
شما برگزاری مراسم عروسی در چند سال اخیر در آلمان تغییر محسوسی داشته
است؟ برگزاری جشن عروسی میان جوانان امروزی آلمان چگونه است؟ بعد از گذشت سالهای
دهه شصت که بسیاری از جوانان آلمان در تب و تاب جنبشهای بزرگ دانشجویی
برگزاری جشهای بزرگ و رسمی را برای ازدواج رد میکردند، چند سالی است که
دوباره برگزاری این مراسم به خواست بسیاری از جوانان در زمان ازدواج تبدیل
شده است. برای مثال وقتی که من برای اولین بار ازدواج کردم، در دهه شصت،
جشن عروسی بزرگ برگزار نمی شد. ما در آن موقع خیلی ساده به اداره ثبت
اسناد بخش ازدواج رفتیم و سند ازدواج را امضاء کردیم. بعد با دوستان در یک
کافه دور هم نشستیم. این یک دوره تاریخی
بود. دوره ای که به دوره جوانان سال ۶۸ معروف است. در آن زمان، در دوره
قیام دانشجویی بزرگ در اروپا، ازدواج بیشتر جنبه کارکردی داشت. امروزه این
سنت باز در میان جوانان مدرن شده است. مثلا اینکه داماد در روز عروسی
بهدنبال عروس به در خانه والدین او برود. حتی برخی از زنان جوان که
سالهاست با نامزد خود در یک خانه زندگی میکنند، برای این روز به خانه
والدین میروند تا داماد به دنبالشان برود و آنان را با خود به مراسم
ببرد. اگر عروسی در کلیسا جشن گرفته شود، پدر عروس است که وی را به کلیسا
میبرد. داماد در جلوی در کلیسا منتظر عروس میماند. در داخل کلیسا پدر
عروس دست او را به دست داماد میدهد. شما گفتید لباس سنتی عروس سفید و داماد سیاه است. انتخاب این دو رنگ به چه دلیل است؟ بله، بهطور معمول
عروس لباس سفید و داماد خاکستری تیره و یا سیاه به تن میکند. این رنگهای
قدیم تغییر نقش زوج را در جامعه نشان میدهند. مثل بسیاری از کشورهای
جهان، این دو، نقش جدیدی را در جامعه می پذیرند. سفید یا سیاه در بسیاری
از مراسم سنتی قدیمی هم وجود داشته است. این دو رنگ به معنی سادگی و یک
دستی و به عبارتی بیرنگی هستند. به این معنی که عروس و داماد در مرحله
بینابینیاند و هنوز نقش اجتماعی آنطور که معنی میشود، برای آنها مشخص
نشده است. آیا مراسم عروسی در کلیسا پیش از امضاء قرارداد ازدواج در اداره ثبت انجام میگیرد؟ بطور معمول مدتی بعد
از مراسم اداری یعنی ازدواج دفتری، جشن در کلیسا برگزار میشود. پیشترها
جشن کلیسا و مراسم در اداره ثبت به فاصله خیلی نزدیک به هم برگزار
میشدند. ولی امروزه حتی تا چند ماه بعد، هر وقت که عروس و داما بتوانند
این جشن را برگزار میکنند. مراسم در اداره ثبت، نسبتا سادهاست. کارمند
ویژه ازدواج سعی میکند کمی هم به این مراسم اداری جنبه سرور بدهد. مراسم
در اتاقی که کمی تزیین شده برگزار میشود و کارمند مسئول، لباس رسمی
میپوشد. نوشیدنی و یا خوراکی سبکی خورده میشود و مهمانان همراه با عروس
و داماد به کافه و یا رستورانی میروند. عروسیهای قدیمی در روستاها تا سه
روز جشن گرفته میشد. روز اول با فامیل، روز دوم به همراه دوستان و فامیل
و روز سوم با همکاران و همسایهها. در روستاهای آلمان هنوز هم عروسی در سه
روز جشن گرفته میشود. هزینه این جشن را چه کسی میپردازد؟ قدیمها هزینه عروسی
را والدین میپرداختند. در بیشتر مواقع خانواده عروس هزینه اصلی را
میپذیرفت. ولی امروزه چون بسیاری از خانوادهها فرزندان زیادی ندارند،
خانواده داماد هم کمک میکند و مثلا هزینه لباس عروسی را میپردازند. آیا عروس و داماد در مراسم عروسی هدیه دریافت میکنند؟ بله، مثلا وسایل
خانه ویا آشپزخانه به عنوان هدیه به آنان داده میشود. ولی به شکل سنتی
مانند ایران و یا برخی از کشورهای دیگر، عروس به عنوان هدیه از سوی
خویشاوندان طلاو و جواهر دریافت نمیکند. حلقه عروسی توسط داماد خریداری
میشود. بطور معمول حلقه در انگشت چهارم دست راست قرار میگیرد. در آلمان
معمولا عروس و داماد در موقع نامزدی حلقه را در دست چپ و بعد از عروسی در
دست راست میکنند. در برخی از خانواده
ها معمول است که زوجی که میخواهند ازدواج کنند خود وسایلی را که احتیاج
دارند در یک فروشگاه وسایل خانه و آشپزخانه انتخاب میکنند. بعد
خویشاوندان و دوستان ضمن مراجعه به فروشگاه، هدیه ای را که از نظر میزان
قیمت برایشان مناسب است، از میان وسایلی که ویژه این عروس و داماد روی
میزی به شکل زیبا و تزیین شده چیده شده است، انتخاب میکنند. هدیه معمولا
در طی مراسم عروسی به عروس و داماد داده میشود و مراسمی مانند پاگشا و
مهمانی بعد از عروسی وجود ندارد. در برخی از کشورها عروس و داماد قبل از شب ازدواج رابطه جنسی ندارند. در آلمان وضع به چه گونه است؟ در برخی از کشورها
عروسی به معنای رسیدن به پختگی در شخصیت و رابطه جنسی بعد از ازدواج است.
در آلمان وضع بگونه دیگری است. در اینجا گفته میشود، اول باید پخته شد،
در رابطه جنسی هم تجربه کرد و باید با شریک زندگی آشنا شد و با او رابطه
جنسی داشت و مدت طولانی با هم بود تا بعد بتوان تصمیم به ازدواج گرفت.
خانواده ها در انتخاب همسر برای فرزندانشان دخالت نمیکنند. والدین هم
امروزه در آلمان فکر میکنند بهتر است زوج دلداده دو یا سه سال و یا بیشتر
با هم باشند، تا مشخص شود که واقعا بهم میخورند و میخواهند با یکدیگر
زندگی مشترکی را پایه ریزی کنند یا نه. جشن عروسی به رابطه
جنسی ارتباطی ندارد. مراسم ازدواج در واقع جشنی است برای پایه ریختن
خانوادهای که بچه ها در آن بزرگ میشوند. اگر در این میان این دو در
انتظار بچهای باشند، ازدواج زودتر صورت میگیرد. در اینجا باید اول رابطه
جنسی را امتحان کرد و اگر از همه نظر دو دلداده تفاهم داشته باشند، بعد با
هم ازدواج میکنند. در آلمان گفته میشود، کسانی که بحران را از سر
گذرانده باشند، میتوانند بهتر با هم زندگی کنند. در واقع باکره گی زن در موقع ازدواج در اینجا مطرح نیست؟ در واقع به عکس،
باکره گی باعث تعجب است. حتی نگرانی وجود دارد که این فرد هنوز بیتجربه
است و نمیداند که در رابطه جنسی چطور باید برخورد کند. در عین حال این
ترس وجود دارد که اگر کسی این تجربه را نداشته باشد، شاید بعدها بخواهد
تجربه دیگری کسب کند. با توجه به اینکه
در آلمان عروس و داماد قبل از ازدواج با هم رابطه نزدیک دارند و یا با هم
زندگی میکنند، ازدواج چه کارکرد و یا نقشی را دیگر در این جامعه دارد؟ غیر از جنبه
رومانتیک و روحی که این دو میگویند، حالا ما با هم هستیم و تصمیم
گرفتهایم با هم زندگی کنیم و با هم پیر شویم، بنا به قانون آلمان کسانی
که ازدواج کنند از امکانات اجتماعی بهتری بهرهمند میشوند، برای نمونه،
در مورد حق ارث و در موقع بیماری که به تصمیمگیری در مورد شریک زندگی
احتیاج باشد. مهمتر این که کسانی که ازدواج کرده باشند در آلمان مالیات
کمتری به دولت پرداخت میکنند. مصاحبهگر: شیرین جزایری-دویچه ول
دیدگاههای منعکسشده در این گزارش لزوما منعکسکننده نظرات و دیدگاههای «همصدا» نیست.
---
در
آلمان میان ازدواج دفتری و مذهبی تفاوت وجود دارد و مراسم عروسی با توجه
به تعلق مذهبی، وضعیت اقتصادی، موقعیت شغلی و خانوادگی عروس و داماد به
اشکال متفاوتی برگزار میشود. ولی در اینجا از مهریه و جهیزیه خبری نیست.
مطمئناً می دانید که اولین
تاثیر در مصاحبه شغلی اهمیت زیادی دارد، و احتمالاً هم این نکته را رعایت
کرده اید، چون الان یک کار جدید دارید. اما آیا می دانستید در شروع کردن یک
کار جدید هم اولین تاثیر اهمیت دارد؟ طی چند ساعت، روز یا حتی هفته اول که
کار جدیدی را شروع می کنید، رئیس جدید شما و همکارانتان تفکر خود را نسبت
به شما شکل می دهند و همین مسئله مابقی زمانی را که با این کارفرما
میگذرانید را تعیین میکند. مثلاً اگر از همان ابتدا بعنوان فردی که از زیر
بار مسئولیت شانه خالی می کند شناخته شوید، خیلی سخت می توانید آن برچسبی
که بهتان چسبیده است را بکنید و جایگاهتان را تغییر دهید، حتی اگر واقعاً
لیاقتش را داشته باشید. برعکس این، اگر در چند هفته اول سخت کار کنید،
بعدها رئیس و همکارانتان خیلی راحت تر از سر اشتباهاتتان می گذرند.
اگر قبل از رفتن به سراغ یک
کار جدید کمی به خودتان استراحت دهید، می توانید برنامه های کاری قبل را از
ذهنتان پاک کرده و خودتان را برای برنامه های جدید آماده کنید. انسانها
مخلوقات عادت هستند. هر شغلی، مخصوصاً کاری که مدت زمان زیادی در آن بوده
باشید، یک نوع عادت و روتین در زندگیتان ایجاد می کند و باعث می شود بدون
اینکه خودتان بخواهید، میلی به تغییر نداشته باشید. حیت چند روز استراحت
بین کار قدیم و کاری که تازه می خواهید شروع کنید میتواند به شما کمک کند
خودتان را برای روتین کاری جدید و محیط کارتان آماده کنید.
در زیر به 10 نکته برای ایجاد تاثیری فوق العاده روی
رئیس و همکارانتان اشاره می کنیم :
1- بین کارها کمی استراحت کنید.
گروه متخصص و محققی در یک
تحقیق سوالی را از گروهی کودک خردسال پرسیده بودند که پاسخ هایی که بچه ها
دادند عمیق تر و متفکرانه تر از تصورات بود
.
سوال این بود :
معنی عشق چیست ؟
پسر بچه 4 ساله ای همسایه
دیوار به دیوار یک آقای مسن بود. این آقا همسرش را از دست داده بود . پسر
بچه وقتی پیرمرد را تنها در حال گریه کردن می بیند به حیاط خانه پیرمرد
وارد می شود و می پرد بغل پیرمرد و همانجا می ماند . وقتی مادرش ازش می
پرسد که چه کار می کردی ؟ میگوید : هیچی من فقط کمکش کردم تا راحت تر گریه
کند."
راستی
از نظر شما عشق یعنی چه ؟
یک روز آموزگار از دانشآموزانی که در کلاس بودند پرسید آیا میتوانید راهی غیر تکراری
برای ابراز عشق، بیان کنید؟
برخی از دانش آموزان گفتند: با بخشیدن، عشقشان را معنا میکنند. برخی؛
دادن گل و
هدیه و برخی؛ حرفهای دلنشین را، راه بیان عشق عنوان کردند. شماری دیگر هم
گفتند: با هم بودن در تحمل رنجها و لذت بردن از خوشبختی را، راه بیان عشق میدانند.
در آن بین، پسری برخاست و پیش از این که شیوه دلخواه خود را برای ابراز عشق بیان
کند، داستان کوتاهی تعریف کرد.
یک روز زن و شوهر جوانی که هر دو زیست شناس بودند، طبق معمول برای
تحقیق به
جنگل رفتند. آنان وقتی به بالای تپّه رسیدند درجا میخکوب شدند.
یک قلاده ببر بزرگ، جلوی زن و شوهر ایستاده و به آنان خیره شده بود. شوهر، تفنگ
شکاری به همراه نداشت و دیگر راهی برای فرار نبود.
رنگ صورت زن و شوهر پریده بود و در مقابل ببر، جرات کوچکترین حرکتی
نداشتند. ببر،
آرام به طرف آنان حرکت کرد. همان لحظه، مرد زیست شناس فریاد زنان فرار کرد و
همسرش را تنها گذاشت.
بلافاصله ببر به سمت شوهر دوید و چند دقیقه بعد ضجههای مرد جوان به گوش زن
رسید. ببر رفت و زن زنده ماند.
داستان به اینجا که رسید دانش آموزان شروع کردند به محکوم کردن آن مرد.
راوی اما پرسید: آیا میدانید آن مرد در لحظههای آخر زندگیاش چه فریاد میزد؟
بچه ها حدس زدند حتما از همسرش معذرت خواسته که او را تنها گذاشته است!
راوی جواب داد: نه، آخرین حرف مرد این بود که، عزیزم، تو بهترین مونسم
بودی. از
پسرمان خوب مواظبت کن و به او بگو پدرت همیشه عاشقت بود.
قطرههای بلورین اشک، صورت راوی را خیس کرده بود که ادامه داد: همه
زیست
شناسان می دانند که ببر فقط به کسی حمله میکند که حرکتی انجام میدهد و یا فرار
میکند. پدر من در آن لحظه وحشتناک، با فدا کردن جانش، پیشمرگ مادرم شد و او را
نجات داد. این صادقانهترین و بیریاترین راه پدرم برای بیان عشق خود به مادرم و من بود.
الف : وظائف بانوان
شوهردارى
شوهردارى
یعنى مواظبت و نگهدارى شوهر. شوهردارى کار سهل و آسانى نیست که از هر زن
بىلیاقت و نادانى ساخته باشد، بلکه کاردانى وذوق و سلیقه و زیرکى مخصوص
لازم دارد، زنیکه بخواهد شوهردارى کند باید دل او را بدست آورد،اسباب
رضایت خاطرش را فراهم سازد.مواظباخلاق و رفتارش باشد، به کارهاى نیک
تشویقش کند،از کارهاى بدنگهداریشکند،مواظب بهداشت و حفظ الصحه و تغذیه او
باشد.سعى کنداو را به صورت یک شوهرآبرومند و محبوب و مهربان در آورد تا
براى خانوادهاش بهترین سرپرست و براى فرزندانش بهترین پدر و مربى باشد.
خداوند حکیم قدرت فوق العادهاى به زن عطا فرموده است. سعادت و خوشبختى
خانواده در دست اوست ، بدبختى خانواده نیزدر دست اوست.
زن میتواند
خانه را به صورت بهشت برین در آورد، و میتواند بهصورت جهنم سوزانى
تبدیلش سازد، میتواند شوهرش را به اوج ترقىبرساند و میتواند به خاک سیاهش
بنشاند.زن اگر به فن شوهردارى آشنا باشد و وظائفى را که خدا برایش مقرر
فرموده انجام دهد میتواند ازیک مرد عادى بلکه از یک مرد بىعرضه و
بىلیاقتیک شوهر لائق و آبرومند بسازد. یکى ازدانشمندان مینویسد: زن قدرت
عجیبى دارد، مثل قضا وقدر است ، هر چه بخواهد همانست.( در آغوش خوشبختى ص
142 )
اسمایلز میگوید : اگر زن با تقوى و خوش خلق و کدبانویى در خانهمحقر و فقیرى باشد آن خانه را محل آسایش و فضیلت و خوشبختىمیسازد.
ناپلئون میگوید:اگر میخواهید اندازه تمدن و پیشرفت ملتى رابدانید به زنان آن ملتبنگرید.
بالزاک میگوید: خانه بىزن عفیف ، قبرستان است.
شوهردارى
به قدرى در نظر اسلام اهمیت داشته که آنرا در ردیف جهاد در راه خدا قرار
داده، حضرت على (علیه السلام) میفرماید: جهاد زن به ایناست که خوب
شوهردارى کند. ( بحار الانوار ج 103 ص 252)
با توجه به اینکه جهاد در
راه خدا براىترقى و عظمت اسلام و دفاع از کشورهاى اسلامى و اجراى
عدالتاجتماعى بزرگترین عبادت است ارزش شوهردارى معلوم میشود.
رسول
خدا (صلی الله علیه واله) فرمود: هر زنیکه بمیرد در حالیکه شوهرشراضى
باشد داخل بهشت میشود.( محجة البیضاء ج 2 ص 70 ) رسول خدا (صلی الله علیه
واله) فرمود: زن نمیتواند حق خدا را ادا کند مگر اینکهحق شوهرش را ادا
کند.( مستدرک ج 2 ص 552)
محبت:
همه مردم تشنه دوستى و
محبتند.دوست دارند محبوب دیگرانباشند.دل انسان به محبت زنده است.کسیکه
بداند محبوب کسى نیستخودش را بیکس و تنها میشمارد.همیشه پژمرده و افسرده
است.خانممحترم ، شوهر شما نیز از این احساس غریزى خالى نیست.او هم
تشنهعشق و محبت است. قبلا از محبتهاى بىشائبه پدر و مادر برخوردار
بوداما از آنهنگام که پیمان زناشویى بستید خودش را در اختیار تو قرار داد.
انتظار دارد محبتهاى آنها را جبران کنى و از صمیم قلب دوستش بدارى.
شکسپیر میگوید: چیزیکه در زن قلب مرا تسخیر میکند مهربانىاوست نه روى زیبایش. من زنى را بیشتر دوست دارم که مهربانتر باشد.
خداوند
بزرگ در قرآن شریف به محبت و علاقهایکه در بین زن وشوهر وجود دارد اشاره
فرموده آنرا یکى از آیات قدرت خویش شمرده میفرماید:
یکى از آیات خدا اینست که همسرانى برایتان آفریده تا بدانها آرامش پیدا کنید و میان شمادوستى و مهربانى نهاد. (سوره روم:21)
حضرت
رضا علیه السلام فرمود: بعض زنها براى شوهرشان بهترین غنیمت هستند:
زنانیکه به شوهرشان اظهار عشق و محبت کنند. (مستدرک ج 2 ص 532)
پیغمبر
اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: بهترین زنان شما ، زنهایىهستند که داراى
عشق ومحبت باشند. (بحار ج 103 ص 235) امام صادق علیه السلام فرمود: وقتى
کسى را دوست دارى به او خبر بده. (بحار ج 74 ص 181)