تفریحی ,سرگرمی ,عکس عاشقانه ,مطالب خواندنی, مدل لباس 2019 ,lovefun

گالری عکس ,مدل لباس, آرایشگری ,اس ام اس های جدید, مسائل زناشوئی, عاشقانه ,عکس فانتزی

تفریحی ,سرگرمی ,عکس عاشقانه ,مطالب خواندنی, مدل لباس 2019 ,lovefun

گالری عکس ,مدل لباس, آرایشگری ,اس ام اس های جدید, مسائل زناشوئی, عاشقانه ,عکس فانتزی

آیا میدانستید ؟!


آیا میدانستید که انسان برای اولین بار در ۱۷۸۳ پرواز را تجربه کرد و توانست ۸ کیلومتر با بالن پرواز کند ؟

آیا میدانستید که
جمیعت جهان تا ۵۰ سال آینده از مرز ۹ میلیارد نفر خواهد گذشت ؟

آیا میدانستید که
گرمترین سیاره زهره می باشد این سیاره درجه حرارت ثابتی دارد که ۴۶۲ می باشد ؟

آیا میدانستید که
عمر خورشید ۵ میلیارد سال می باشد ؟

آیا میدانستید که
عمر کهکشان راه شیری ۱۰ میلیارد سال می باشد ؟

آیا میدانستید که
نقره صدها بار از مواد ضد عفونی قوی تر است و ۶۵۰ نوع میکروب را از بین می برد ؟

آیا میدانستید که
مساحت کره زمین ۵۱۵ میلیون کیلومتر است ؟

آیا میدانستید که
کهکشان راه شیری بیش از ۱۰۰ میلیون ستاره دارد ؟

آیا میدانستید که
حنجره زرافه تار صوتی ندارد و گنگ است ؟

ادامه مطلب ...

ارزش .........


ارزش یک خواهر را، از کسی بپرس که آن را ندارد


ارزش ده سال را، از زوج هائی بپرس که تازه از هم جدا شده اند


ارزش چهار سال را، از یک فارغ التحصیل دانشگاه بپرس


ارزش یک سال را، از دانش آموزی بپرس که در امتحان نهائی مردود شده است


ارزش یک ماه را، از مادری بپرس که کودک نارس به دنیا آورده است


ارزش یک هفته را، از ویراستار یک مجله هفتگی بپرس


ارزش یک ساعت را، از عاشقانی بپرس که در انتظار زمان قرار ملاقات هستند


ارزش یک دقیقه را، از کسی بپرس که به قطار، اتوبوس یا هواپیما نرسیده است


ارزش یک ثانیه را، از کسی بپرس که از حادثه ای جان سالم به در برده است


ارزش یک میلی ثانیه را، از کسی بپرس که در مسابقات المپیک، مدال نقره برده است

داستان موفقیت مردی که روزهای سختی را تجربه کرده است


داستان موفقیت مردی که روزهای سختی را تجربه کرده است



لطف خدا و همکاری همسرم ، باعث موفقیتم شددانیال ـ م وقتی به زندان افتاد 36 ساله بود و متاهل. او تا قبل از آن به عنوان مردی محترم و کارمندی سختکوش شناخته می‌شد اما نتوانست در برابر فشارهای زندگی طاقت بیاورد و مشکلات مانند سیلی او را از مسیر اصلی‌اش خارج کرد. دانیال که حالا 47 ساله است می‌گوید: من در حسابداری یک شرکت بزرگ کار می‌کردم و عاشق زندگی‌ام بودم.


ادامه مطلب ...

حال گیری عجیب!!! ( حکایت )

دخترجوانی از مکزیک برای یک مأموریت اداری چند ماهه به آرژانتین منتقل شد.
پس از دوماه، نامه ای از نامزد مکزیکی خود دریافت می کند به این مضمون:
لورای عزیز، متأسفانه دیگر نمیتوانم به این رابطه از راه دور ادامه بدهم و باید بگویم که دراین مدت ده بار به توخیانت کرده ام!!!
و می دانم که نه تو و نه من شایسته این وضع نیستیم.
مرا ببخش و عکسی که به تو داده بودم برایم پس بفرست
باعشق : روبرت
.
.
.
.

.
دختر جوان رنجیـده خاطراز رفتار مرد، از همه همکاران و دوستانش می خواهد که عکسی از نامزد، برادر، پسرعمو، پسردایی ... خودشان به او قرض بدهند ... او همه آن عکس ها را که کلی بودند با عکس روبرت، نامزد بی وفایش، در یک پاکت گذاشته وهمراه با یادداشتی برایش پست می کند ، به این مضمون:
روبرت عزیز، مرا ببخش، اما هر چه فکر کردم قیافه تو را به یاد نیاوردم، لطفاً عکس خودت را از میان عکسهای توی پاکت جداکن و بقیه را به من برگردان !!!!

 

اندیشه های زندگی !!



The best cosmetic for lips is truth
زیباترین آرایش برای لبان شما راستگویی

for voice is pray
برای صدای شما دعا به درگاه خداوند


for eyes is pity
برای چشمان شما رحم و شفقت

for hands is charity
برای دستان شما بخشش


for heart is love
برای قلب شما عشق

and for life is friendship
و برای زندگی شما دوستی هاست


No one can go back and make a new start
هیچ کس نمیتونه به عقب برگرده و همه چیز را از نو شروع کنه

Anyone can start from now and make a brand new ending
ولی هر کسی میتونه از همین حالا عاقبت خوب و جدیدی را برای خودش رقم بزنه

ادامه مطلب ...

منزلت سکوت (داستان)


ای وجود داشت به نام “مزاحم تلفنی” و بسیار هم رایج بود.
مردم بیکار بودند و شماره ها هم مثل امروز قابل ردیابی نبودند.
هرکس دلش می گرفت یا حوصله اش سر می رفت گوشی را بر می داشت و همین جوری الا بختکی یک شماره ای را می گرفت.
مزاحمین تلفنی انواع و اقسام داشتند، بعضی ها مودب و خجالتی بودند و هر چند ماه یک بار زنگ می زدند، بعضی ها سمج تر بودند و اگر قطع می کردی باز هم زنگ می زدند.
بعضی ها فقط دنبال گوش مفت بودند یا خوشمزگی می کردند ولی بعضی ها فحش می دادند و حرفهای رکیک می زدند،بعضی ها می گفتند: الو منزل آقای محمدی؟ خیلی ها هم فقط توی گوشی فوت می کردند یا صدای ماهی در می آوردند.
کسانی هم که مورد مزاحمت قرار می گرفتند انواع داشتند، بعضی ها مدام می پرسیدند شما؟ شما؟ شما؟ بعضی ها تهدید می کردند که خط را می دهند کنترل کنند، بعضی ها نفرین می کردند، بعضی ها هم اصلا حال می کردند و باطرف سر صحبت را باز می کردند و گاهی حتی کارشان به دوستی و ازدواج هم می کشید.



ادامه مطلب ...

حکایت و داستان بسیار زیبای مرد ثروتمند و کارگرانش !!!


مردی بود بسیار متمکن و پولدار روزی به کارگرانی برای کار در باغش نیاز داشت . بنابراین ، پیشکارش را به میدان شهر فرستاد تا کارگرانی را برای کار اجیر کند . پیشکار رفت و همه ی کارگران موجود در میدان شهر را اجیر کرد و آورد و آن ها در باغ به کار مشغول شدند . کارگرانی که آن روز در میدان نبودند ، این موضوع را شنیدند و آنها نیز آمدند . روز بعد و روزهای بعد نیز تعدادی دیگر به جمع کارگران اضافه شدند . گر چه این کارگران تازه ، غروب بود که رسیدند ، اما مرد ثروتمند آنها را نیز استخدام کرد . شبانگاه ، هنگامی که خورشید فرو نشسته بود ، او همه ی کارگران را گردآورد و به همه ی آنها دستمزدی یکسان داد . بدیهی ست آنانی که از صبح به کار مشغول بودند ، آزرده شدند و گفتند : (( این بی انصافی است . چه می کنید ، آقا ؟ ما از صبح کار کرده ایم و اینان غروب رسیدند و بیش از دو ساعت نیست که کار کرده اند . بعضی ها هم که چند دقیقه پیش به ما ملحق شدند . آن ها که اصلاً کاری نکرده اند )) .


مرد ثروتمند خندید و گفت : (( به دیگران کاری نداشته باشید . آیا آنچه که به خود شما داده ام کم بوده است ؟ ))

ادامه مطلب ...