تفریحی ,سرگرمی ,عکس عاشقانه ,مطالب خواندنی, مدل لباس 2019 ,lovefun

گالری عکس ,مدل لباس, آرایشگری ,اس ام اس های جدید, مسائل زناشوئی, عاشقانه ,عکس فانتزی

تفریحی ,سرگرمی ,عکس عاشقانه ,مطالب خواندنی, مدل لباس 2019 ,lovefun

گالری عکس ,مدل لباس, آرایشگری ,اس ام اس های جدید, مسائل زناشوئی, عاشقانه ,عکس فانتزی

نامه مردم کوفه به امام حسین(ع)

وقتى مردم کوفه از مرگ معاویه آگاه شدند و دانستند که امام حسین (ع) با یزید بیعت نکرده است، بیدرنگ درباره یزید به جستجو پرداختند.آنگاه بر در خانه سلیمان بن صرد خزاعى گرد آمدند.همین که اجتماع آنان کامل شد، سلیمان برخاست و به ایراد سخن پرداخت.وى در پایان گفتار خود گفت: شما اطلاع یافته‏اید که معاویه به هلاکت رسیده و به سوى پروردگار رفته است تا به سزاى اعمال خود برسد.فرزندش یزید به جاى او به حکومت رسیده است.حسین بن على ضمن مخالفت با او و بدان جهت که از چنگال طاغوتیان آل ابو سفیان اموى در امان باشد رهسپار مکه شده است.شما که از شیعیان او و قبلا نیز از پیروان پدرش بوده‏اید، امروز نیازمند یارى شماست.چنانچه مى‏دانید و آماده هستید وى را یارى دهید و با دشمنانش به مبارزه پردازید، آن حضرت بنویسید و آمادگى خود را جهت دعوت به کوفه اعلام دارید.اما چنانچه از پراکندگى و سستى در یارى او بیم دارید، وى را فریب ندهید.همه یک صدا گفتند: ما با دشمن او خواهیم جنگید و در راه او جانفشانى و خود را فداى او خواهیم کرد.بدین ترتیب اهالى کوفه نامه‏اى براى حسین بن على (ع) نوشتند و به وسیله عده‏اى همراه با ابو عبد الله جدلى ارسال داشتند .نامه مزبور به این شرح بود: 

  ادامه مطلب ...

نامه امام حسین(ع) به مردم بصره



حسین بن على (ع) نامه ‏اى به سران قبایل و اشراف بصره مانند مالک بن مسمع بکرى، احنف بن قیس، یزید بن مسعود نهشلى، منذر بن جارود عبدى و مسعود بن عمر ازدى مرقوم داشت و آن را به وسیله یکى از یاران خود که نامش سلیمان و کنیه ‏اش ابا رزین بود براى مردم بصره فرستاد.متن نامه به این شرح بود:

اما بعد، خداوند محمد ص را از میان بندگانش انتخاب فرمود و او را با اعطاى مقام نبوت گرامى داشت.سپس در حالى که وى وظیفه پیامبرى خویش را به نیکى انجام داد و بندگان خدا را از هدایت و راهنمایى بهره‏مند ساخت به سوى خویش فراخواند و ما خاندان، اولیا ، وارثان و جانشینان وى بوده و نسبت به مقام او از هر کس شایسته ‏تر بوده ‏ایم.
اما عده‏اى بر ما سبقت گرفته و این حق را از ما گرفتند و ما نیز به خاطر دورى از فتنه و فساد و اختلاف میان مسلمانان و طلب عافیت و آرامش تن به رضا دادیم و سکوت کردیم. هر چند که خود مى ‏دانستیم که ما بر آنان که بر مسند حکومت تکیه زده ‏اند برترى داریم.

 

ادامه مطلب ...

نامه احمد شاملو به همسرش آیدا

آیدا نازین خوب خودم.
ساعت چهار یا چهارو نیم است . هوا دارد شیری رنگ می شود. خوابم گرفته است اما به علت گرفتاریهای فوق العاده ای که دارم نمی توانم بخوابم. باید (کار) کنم. کاری که متاسفانه برای خویش بختی من و تو نیست: برای رسالت خودم هم نیست: برای انجام وظیفه هم نیست: برای هیچ چیز نیست، برای تمام کردن احمد تو است. برای آن است دیگر–به قول خودت–چیزی از احمد برای تو باقی نگذارند.
اما...بگذار باشد.اینها هم تمام می شود. بالاخره (فردا) مال ما است.
مال من و تو با هم. مال آیدا و احمد با هم... 

  ادامه مطلب ...

نامه های نادر ابراهیمی به همسرش

آن روز ها که تازه تمرین خطاطی را شروع کرده بودم،حدود سالهای 63-65 ، به هنگام نوشتن،در تنهایی- در فضایی که بوی تلخ مرکب ایرانی در آن می پیچید و صدای سنتی قلم نی،تسکین دهنده خاطرم می شد که گرد ملالی چون غبار بسیار نرم بر کل آن نشسته بود- غالبا به یاد همسرم می افتادم- که او نیز همچون من و شاید نه همچون من اما به شکلی،گهگاه و بیش از گهگاه،دلگرفتگی، قلبش را خاکستری می کرد- و می کوشیدم که با جستجو به امید رسیدن به ریشه های گیاه بالنده و سر سخت اندوه، و دانستن اینکه این روینده ی بی پروا از چه چیزها تغذیه می کند،و شناختن شرایط رشد و دوامش را نه آنکه نابود کنم بل زیر سلطه و در اختیار بگیرم.
پس یکی از خوبترین راه های رسیدن به این مقصود را در این دیدم که متن تمرین های خطاطی ام را تا آنجا که مقدور باشد اختصاص دهم به نامه های کوتاهی برای همسرم،و در این نامه ها بپردازم تا سرحد ممکن،به تک تک مسایلی که محتمل بود ما را،قلب هایمان را آزرده کند؛ و دست رد به سینه ی زورآوری های ناحقی بزنم که نمی بایست بر زندگی خوب ما تسلطی مستبدانه بیابد و دائما بیازاردمان.
رفته رفته عادتم شد که تمرین نستعلیق را از روی سرمشق استادم بنویسم و شکسته را،به میل خودم،خطاب به همسرم، در باب خرده و کلان مسایلی که زندگی مان داشت و گمان می کنم که هر زندگی سالمی،در شرایطی،می تواند داشته باشد.

  ادامه مطلب ...

نامه های فروغ فرخزاد به همسرش پرویز شاپور

نامه شماره 1پرویز حتما منتظر جواب نامه ات هستی من فکر می کردم که بدیعه خانم همه چیز را برای تو گفته و دیگر احتیاجی به تکرار آن نیست ولی از طرف دیگر هم فکر این که شاید تو هنوز نمی دانی من چه تصمیمی در مقابل آن خواهش تو اتخاذ کرده ام مرا راحت نمی گذارد من نامه ی تو را خواندم درست است که از تو چنین انتظاری نداشتم ولی باز هم به خاطر تو آن را می پذیرم و دیگران را هم راضی کرده ام از آن جهت خیالت راحت باشد تو در تلفن به من گفتی که باید روز مورد نظر حتما جمعه باشد بسیار خوب اگر تصمیم گرفته ای پس باید زودتر اقدام کنی چون تا روز جمعه 5 روز بیشتر باقی نمانده و ما نمی توانیم آن همه کار را در ظرف مدت کوتاهی انجام دهیم این جواب من است
موافق موافق منتظر اقدام تو هستیم.
خداحافظ فروغ

  ادامه مطلب ...