بابی اسمیت که با خواهرش ساندرا درگیر شده بود به گفته پلیس بخش اعظمی از بینی او را مجروح کرده است و بنا به عکسهای موجود بیش از یک سوم بینی او کنده شده است
دو برادر که در غاری در نزدیکی شهر بوداپست زندگی می کردند ناگهان مطلع شدند ارثیه ای 4 میلیارد دلاری در انتظارشان است .زولت و گزا پلادی آدرس دقیقی نداشتند و زندگیشان را از جمع آوری و فروش زباله های خیابان های بوداپست می گذراندند اما روزهای تهی دستی و بدبختی انها به پایان رسید و مطلع شدند مادربزرگشان که سالها به دنبالش بودند درگذشته است.
پلادی
به شبکه تلویزیونی ای تی وی گفت:ما می دانستیم مادرمان از خانواده
ثروتمندی است ولی او اخلاق عجیبی داشت و پس از مدتی روابط ما با او به شدت
تیره شد تا جایی که او مارا ترک کرد و ما تا زمان مرگ از او خبری نداشتیم.
اما
اگر تمام این پولی که صحبتش هست به ما برسد ما هم بالاخره می توانیم تشکیل
خانواده دهیم و زندگی عادی داشته باشیم تا قبل از این هیچ زنی حاضر نمی شد
با ما در غار زندگی کند.
به گزارش فارس ، شامگاه 14 مرداد سال 83 مأموران پلیس آگاهی شهرستان پاکدشت ورامین از وقوع یک فقره درگیری و نزاع خانوادگی باخبر شدند.
مأموران با حضور در شهرک زینبیه دریافتند زن جوان 28 سالهای به نام حبیبه بر اثر اصابت ضربات چاقو در نزاع با همسرش به نام محمد 44 ساله به شدت زخمی شده و به قتل رسیده است.
جابری، قاضی واحد اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران بزرگ درباره این پرونده گفت تحقیقات آغاز شد تا اینکه محمد مدعی شد همسرش از ازدواج مجدد وی باخبر شده به همین دلیل با یکدیگر درگیر شدند که در این درگیری حبیبه را به قتل رسانده است.
وی اضافه کرد: با تکمیل شدن تحقیقات قضات دادگاه کیفری استان تهران برای محمد به اتهام قتل حکم قصاص صادر کردند که این حکم از سوی دیوان عالی کشور تایید شد اما خانواده حبیبه به خاطر فرزندان دخترشان از دامادشان گذشتند و به این ترتیب محمد از طناب دار رهایی یافت.
به گزارش فارس، عصر 15 آذر امسال پروندهای تحت عنوان سرقت به عنف از داخل منزل، به بازپرس شعبه پنجم دادسرای ناحیه یک تهران شمیرانات ارجاع شد.
مالباخته مدعی شد: ظهر روز قبل زنگ خانهام به صدا در آمد و من در منزل را باز کردم که ناگهان 3 نفر در حالیکه صورتهای خود را با نقاب پوشانده بودند با تهدید وارد منزل شدند و پس از ضرب و شتم شدید من، اقدام به سرقت 7 فقره دسته چک به همراه مقداری وجه نقد، اسناد و مدارک ملکی و مقداری وسایل داخل منزل کردند.
به دستور بازپرس نیک صفت، پرونده جهت رسیدگی تخصصی به کارآگاهان پایگاه یکم پلیس آگاهی ارجاع شد. کارآگاهان در انجام تحقیقات پلیسی خود از شاکی که دارای مغازه کوچکی در خیابان ولیعصر است و همچنین انجام اقدامات کارشناسی از محل و نحوه ارتکاب سرقت، بررسی این فرضیه را که احتمالاً سرقت به منظور انتقامجویی و توسط یک آشنا صورت گرفته است را در دستور کار خود قرار دادند.
کارآگاهان تحقیقات خود را در مورد این پرونده دنبال کردند تا اینکه چندی بعد، از طریق بانکی در شمال شهر اطلاع پیدا کردند 3 فقره از چکهای دسته چک سرقت شده توسط مردی میانسال برای نقد شدن به بانک برده شده است که بلافاصله با حضور مأموران در این شعبه بانکی، فرد حامل چکهای مسروقه شناسایی ، دستگیر و به پایگاه پلیس آگاهی منتقل شد.
این فرد پس از حضور در پایگاه یکم پلیس آگاهی و اطلاع پیدا کردن از مسروقه بودن آنها به کارآگاهان گفت: که این 3 برگ چک را در قبال طلب خود از فردی به نام محسن گرفته و نمیدانستهاست این چکها سرقتیاست.
با ادامه تحقیقات مشخص شد محسن پیش از دستگیری این فرد به اتهام حمل موادمخدر توسط مأموران دستگیر شده و در یکی از زندانهای استان تهران دوره محکومیت خود را طی میکند.
با انجام هماهنگیهای لازم و انتقال محسن به پایگاه یکم و انجام بازجویی، وی ابتدا اعلام کرد که از موضوع چکها اطلاعی ندارد و بدهکار خود را که مدعی شده 3 برگ چک را از وی گرفته است نمیشناسد.
در ادامه رسیدگی و بررسی دلایل و مدارک موجود مبنی بر صحت اظهارات فرد حامل چکها، متهم به ناچار اعتراف کرد که چکها را از فردی به نام اکبر دریافت کرده است.
اکبر در محدوده میدان خراسان شناسایی و با اخذ مجوز قضایی در ساعت 5 صبح 29 آذر همان سال در مخفیگاهش دستگیر و به پایگاه یکم منتقل شد.
اکبر در همان ابتدای امر اعتراف کرد که چکها را از فردی به نام حسین گرفته است، لذا با شناسایی حسین وی نیز در ساعت 8 صبح همان روز در محدوده پل رومی در منزلش شناسایی و دستگیر شد.
در بازرسی از منزل حسین تعدادی دیگر از چکهای مسروقه و چند قلم از اموال سرقت شده از منزل شاکی به همراه آلات و ادوات استعمال مواد مخدر و مقداری مواد مخدر و همچنین یک قبضه چاقو و چوبی شبیه به گرز که در ادامه تحقیقات مشخص شد که شاکی توسط آن مورد ضرب و شتم قرار گرفته است، کشف شد.
حسین مدعی شد: تا سال قبل به مدت 15 سال مستأجر شاکی بودم که در زمان تخلیه خانه در خصوص برخی لوازم منزل از جمله یک دستگاه کولر بین من و مالباخته اختلاف به وجود آمد بود به همین دلیل تلاش کردم تا از این فرد انتقام بگیرم.
به
گزارش «جامجم»، این حادثه هفته گذشته در بیمارستان امام (ره) اتفاق
افتاد و مشخص شد، زن 68 سالهای که از بیماری سرطان رنج میبرد، برای
مداوا به بیمارستان منتقل شده و به دلیل پیشرفته بودن بیماری، پزشکان از
او قطع امید کردهاند.
در پی این ماجرا حاضران در بیمارستان یکباره
مشاهده کردند، 3دختر زن که برای ملاقات مادر خود به بیمارستان آمده بودند،
با چاقو به سوی یکدیگر حملهور شدند.
در پی این اقدام، موضوع به ماموران یگان انتظامی مستقر در بیمارستان امام (ره) گزارش شد و با عزیمت ماموران به محل درگیری، هر سه خواهر دستگیر و تحقیق از آنها آغاز شد. در تحقیقات مشخص شد، زن بیمار را یکی از دخترانش به بیمارستان آورده و 2 خواهر وی زمانی که اطلاع پیدا کردهاند، پزشکان از مادرشان قطع امید کردهاند به تصور این که مادر تمام میراث خود را به خواهرشان بخشیده، با او درگیر شدهاند.
دختری که مادر خود را به بیمارستان منتقل کرده و از سوی 2خواهرش با چاقو مورد حمله قرار گرفته بود، در شکایت خود گفت: 7 سال پیش، پدرم از دنیا رفت و چون 2 خواهر دیگرم ازدواج کرده بودند، من سرپرستی مادرم را به عهده گرفتم و با وجود آن که تعداد زیادی خواستگار داشتم به خاطر مادرم به تمام خواستگارها پاسخ منفی دادم.
وی افزود: مادرم از سرطان کبد رنج میبرد و از چند ماه پیش شیمیدرمانی میشود و زمانی که پزشکان اعلام کردند دیگرامیدی به نجات وی نیست و او ساعات آخر زندگی خود را سپری میکند، خواهرانم که در این مدت توجهی به من و مادرم نداشتند به تصور این که وی میراث خود را به من بخشیده با حضور در بیمارستان به من حملهور شدند و ...
در پی این اظهارات و تحقیق مقدماتی، پرونده برای رسیدگی و تحقیقات بیشتر به کلانتری 148 انقلاب ارسال شد تا بررسیهای بعدی صورت گیرد.