ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
به گزارش فارس ، صبح 12 اسفند 83، مرد جوانی با حضور در دادسرای جنایی تهران ، اعلام کرد پدرش از روز قبل ناپدید شده است و تاکنون از وی خبری نیست.
تحقیقات برای بدست آمدن سرنخی از سرنوشت مرد میانسال به نام ابوالقاسم آغاز شده بود که عصر همان روز پسر وی به دادسرای جنایی مراجعه کرد و مدعی شد شخصی با منزل آنها تماس گرفته و از پدرش خبر دارد.
وی ادامه داد: مرد ناشناسی با خانه ما تماس گرفت و مدعی شد که پدرم توسط افرادی نظامی بازداشت شده است. آن مرد از من خواست مقداری پول به او بدهیم تا پدرم را آزاد کند.
مرد جوان گفت: مرد ناشناس به ما اخطار داد که به هیچوجه موضوع را به پلیس اطلاع ندهیم و مبلغ 2 میلیون تومان را به صورت 700 هزار تومان حضوری و مابقی را توسط یک راننده به او بپردازیم.
آموزشهای لازم به خانواده فرد مفقود شده داده شد و بعد از اینکه پول به رانندهای که از طرف فرد ناشناس آمده بود پرداخت شد، مأموران به تعقیب وی پرداختند تا محل اختفای فرد ناشناس را پیدا کردند.
فرد ناشناس به نام مهیار 37 ساله، شناسایی و دستگیر شد و در اولین بازجوییها به ارتکاب قتل ابوالقاسم اعتراف کرد. مهیار انگیزه خود از ارتکاب قتل را اخاذی از خانواده مقتول عنوان کرد.
بعد از اعترافات مهیار، قرار مجرمیت وی در دادسرای جنایی تهران صادر و پرونده وی برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شد.
آخرین جلسه رسیدگی به این پرونده، چهارشنبه گذشته در شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران و به ریاست قاضی حسن تردست برگزار شد.
در ابتدای جلسه، ذبیحزاده، نماینده دادستان به قرائت کیفرخواست صادره پرداخت و گفت: با توجه به مدارک موجود در پرونده مانند، اقرار متهم، شکایت اولیایدم، نظریه پزشکی قانونی و گزارش مرجع انتظامی، بزه انتسابی به متهم محرز است و تقاضای مجازات وی را دارم.
بعد از قرائت کیفرخواست توسط نماینده دادستان، اولیایدم در جایگاه قرار گرفتند و تقاضای خود را قصاص متهم عنوان کردند.
در ادامه جلسه، مهیار در جایگاه قرار گرفت و در تشریح حادثه گفت: انگیزه سرقت و اخاذی به سرم زده بود. با مقتول آشنا شدم و از وی خواستم برای مدتی به عنوان راننده در اختیار من باشد. یک روز او را به خانه خود کشاندم و در یک زمان مناسب با چاقو ، چند ضربه به گردن او زدم. جسد او را داخل حمام گذاشتم و آخر شب با ماشین خودش، او را به پارکینگ شهرری منتقل کردم تا بتوانم از خانوادهاش اخاذی کنم.
مهیار،
با تظاهر به دیوانگی و با بیان اینکه از سوی فرشتهای به نام «هموییل»
اقدام به ارتکاب این قتل کرده است، گفت: این فرشته از من خواسته بود در
این جلسه حرفی نزنم. من هم از او خواستم 50 میلیون تومان به من بدهد تا حرف
نزنم ولی وقتی به من پول نداد، من هم همه ماجرا را گفتم.
صبح
امروز ، قاضی حسن تردست بعد از مشورت با اعضای دادگاه، رأی صادره را اعلام
و متهم را به قصاص محکوم کرد.