به گزارش فارس، روز 9 آبان 83، مأموران کلانتری 109 بهارستان از وقوع یک فقره درگیری جمعی منجر به قتل در خیابان «امین حضور» با خبر شدند.
مأموران با حضور در محل حادثه متوجه شدند تعدادی جوان به دلایل نامعلومی با هم درگیر شدند که در این درگیری جوانی به نام «روحالله» بر اثر اصابت چاقو به قتل رسیده است.
با انجام تحقیقات اولیه و اظهارات شاهدان حادثه عامل قتل، جوانی به نام «مهیار» ملقب به «علیبابا» است که بعد از درگیری متواری شده است و نشانی مشخصی از وی در دست نیست.
حدود یک ماه از وقوع قتل گذشته بود که مشخص شد «علیبابا» به اتهام اخلال در نظم عمومی دستگیر و به زندان قزلحصار کرج منتقل شده است. مأموران با حضور در زندان قزلحصار وی را شناسایی و دستگیر کردند.
متهم، در تحقیقات اولیه ، منکر ارتکاب قتل شد ولی در ادامه مراحل تحقیقات به وارد کردن 2 ضربه چاقو به بدن مقتول اعتراف کرد.
بعد از انجام تحقیقات، پرونده به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد و آخرین جلسه رسیدگی به این پرونده دوشنبه گذشته در شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران و به ریاست قاضی حسن تردست برگزار شد.
سید مصطفی سیدرضایی، نماینده دادستان ضمن قرائت کیفرخواست گفت: مهیار، متهم ردیف اول به اتهام مباشرت در قتل عمدی و میلاد متهم ردیف دوم ، متهم به معاونت در قتل عمدی هستند و با توجه به مدارک موجود در پرونده مانند ، گزارش پلیس ، شکایت اولیایدم ، نظریه پزشکی قانونی و اظهارات متهمان ، تقاضای مجازات متهمان را دارم.
بعد از اظهارات نماینده دادستان، اولیایدم نیز با اعلام شکایت مجدد از متهم ردیف اول ، تقاضای خود را قصاص متهم عنوان کردند.
در ادامه جلسه، مهیار در جایگاه قرار گرفت و با بیان اینکه مرتکب قتل نشده است ، گفت: با موتور در حال حرکت بودیم که میله گاری مقتول به دستم برخورد کرد و لباس من را پاره کرد. به او گفتم که به صاحبکارت بگو بیاید و خسارت من را پرداخت کند که قبول نکرد و بعد از دقایقی درگیری شروع شد. به او گفتم اگر از من معذرتخواهی میکردی اتفاقی نمیافتاد ولی او به من فحاشی کرد.با یک میله به من ضربه زد و من هم چاقو را درآوردم و یک ضربه به کتف و یک ضربه هم به صورت او زدم و فرار کردم.
بعد از اظهارات مهیار ، میلاد در جایگاه قرار گرفت و ضمن رد اتهام معاونت در قتل گفت: من دخالتی در قتل نداشتم و غیر از مهیار کسی با مقتول درگیر نشد.
حسین، برادر مقتول که در صحنه قتل حاضر بود، بعد از اظهارات میلاد در جایگاه قرار گرفت و با بیان اینکه متهم قصد سرقت لاستیکهایی را که برادرم با گاری حمل میکرد داشت ، افزود: به متهم گفتم خسارت او را پرداخت میکنم ولی قبول نکرد و قصد داشت دو حلقه لاستیک را با خود ببرد که برادرم جلوی او را گرفت و متهم هم با چاقو به گردن و کتف برادرم زد. غیر از متهم کسی چاقو نداشت و برادرم هم میله با خود داشت ولی ندیدم با آن کسی را بزند.
بار دیگر ، مهیار برای بیان آخرین
دفاعیات خود در جایگاه قرار گرفت و گفت: من مرتکب قتل نشدم ولی از خانواده
مقتول تقاضای بخشش دارم.
قاضی تردست بعد از مشورت با مستشاران
دادگاه، متهم ردیف اول را به قصاص و متهم ردیف دوم را تبرئه کرد.