دو رفیق که به جرم آدمکشی بازداشت شده و رضایت شاکیان را جلب کرده اند امروز از جنبه عمومی جرم در دادگاه کیفری تهران محاکمه شدند.
تلفن کلانتری 101 تجریش ، شامگاه نوزدهم بهمن 1385 به صدا در آمد و به
افسر نگهبان خبر رسید شهروند 48 ساله ای به نام «جمشید» در خانه اش کشته
شده است.سپس بازپرس حسین اصغر زاده - کشیک وقت دادسرای امور جنایی - و
افسران دایره 10 اداره آگاهی مرکز به ساختمان مورد نظر در «قیطریه» رفتند
و با دیدن جنازه ، رسیدگی به پرونده را در دستور کار خود قرار دادند.
تحقیق محلی نشان می داد «جمشید» سال 1382 از خارج به ایران برگشته بود و
با دو نفر به نام های «ابراهیم» و «دلیر» ارتباط نزدیکی داشت.با افشای این
مسئله «ابراهیم» 17 ساله و «دلیر» 27 ساله در «کاشمر» ردیابی و دستگیر
شدند و تحت بازجویی قرار گرفتند.
«ابراهیم» که می خواست با ارائه اطلاعات ضد و نقیض ، پلیس را گمراه کند
وقتی دید هیچ شانسی برای فرار از قانون ندارد لب به اعتراف گشود : «جمشید
، ثروت زیادی داشت و طمع تصاحب پول هایش مثل خوره به جانم افتاده بود.دست
آخر اسیر وسوسه شدم و با دلیر ، نقشه ای کشیدیم.بعد در فرصت مناسب به خانه
جمشید رفتیم ، دهانش را بستیم و او را با ضربه های چاقو کشتیم.»
به دنبال اعتراف های جانیان و بازسازی صحنه جرم ، کیفرخواست از سوی «آرش
سیفی» دادیار شعبه اظهار نظر دادسرای امور جنایی پایتخت ، صادر و به شعبه
71 دادگاه کیفری تهران فرستاده شد.
در نشست پیشین رسیدگی به این پرونده که به ریاست قاضی «نور ا...
عزیزمحمدی» و با حضور چهار مستشار تشکیل شد ابتدا «محمد شادابی» به عنوان
نماینده دادستان ، کیفرخواست را خواند و برای دو مجرم تقاضای اشد مجازات
کرد.
نوبت دفاع به «ابراهیم» که رسید توضیح داد : چند ماه بود که برای کار از
کاشمر به تهران آمده بودم و با «جمشید» در پارک قیطریه آشنا شدم.او چند
بار مرا به خانه اش دعوت کرد و من که جای مناسبی برای زندگی نداشتم
پیشنهادش را با خوشحالی پذیرفتم.گزارش ایسکانیوز می افزاید ، وی ادعا کرد
: چند بار با هم مشروب خوردیم و پای ماهواره نشستیم که اسیر وسوسه های
شیطانی شد.یک روز «جمشید» بی هوشم کرد و آزارم داد که کینه به دل گرفتم و
به فکر انتقام افتادم.
این پسر اظهار داشت : ماجرا را با دوستم «دلیر» در میان گذاشتم و قرار شد
در یک وقت مناسب به سراغ «جمشید» برویم و پول و وسایل قیمتی او را
بدزدیم.طبق نقشه ، من با «جمشید» به اتاق رفتم و چند دقیقه بعد «دلیر»
وارد شد.دوستم پیشنهاد داد که «جمشید» را بکشیم و من با چاقوی میوه خوری
به سینه صاحبخانه کوبیدم.«دلیر» هم یک ملحفه دور گردن «جمشید» پیچید و دو
نفری آن قدر کشیدیم تا جان داد.
*قاضی : به قصد آدمکشی به خانه «جمشید» رفتید؟
*ابراهیم : نه فقط می خواستیم اموالش را بدزدیم که «دلیر» پیشنهاد قتل را مطرح کرد.
*قاضی : پس چرا تو چاقو زدی؟
*ابراهیم : ترسیده بودم نمی توانستم دست و پای «جمشید» را نگه دارم. مجبور شدم چاقو بکشم.
همچنین وکیل این پسر در دفاع از وی اعلام کرد : تحقیق میدانی پلیس ، نشان
داده «جمشید» وضعیت اخلاقی مناسبی نداشت و موکلم که هنگام جنایت فقط 17
سال داشت برای جبران لطمه روانی با انگیزه دستبرد و کینه جویی وارد خانه
او شده بود ؛ از همین رو درخواست تخفیف در مجازات دارم.
«دلیر» اما در دفاع از خود توضیح داد : وقتی از «ابراهیم» شنیدم «جمشید»
آزارش داده برای دزدی به خانه اش رفتیم.آنجا بود که «ابراهیم» با چاقو به
سینه «جمشید» زد و ملحفه به دستم داد تا دو نفری آن را دور گردنش
بپیچیم.من اصلا «جمشید» را ندیده بودم و نمی شناختم.
در پایان ، هیئت قضایی وارد شور شد و هر دو مجرم را به اشد مجازات (اعدام)
محکوم کرد.عاملان جنایت اما پیش از اجرای حکم ، رضایت شاکیان را جلب کردند
و امروز از جنبه عمومی جرم در شعبه 71 دادگاه کیفری تهران ، پای میز عدالت
ایستادند.
محمد شادابی - نماینده دادستان - کیفرخواست را خواند و بار دیگر «ابراهیم»
و «دلیر» از خود دفاع کردند.قرار است حکم آنان که طبق ماده 612 قانون
مجازات ، سه تا 10 سال زندان است به زودی صادر شود