فارس: فرمانده انتظامی آستانه اشرفیه گفت: راز مرگ چهار عضو یک خانواده که در پی آتشسوزی یک خانه روستایی جان باخته بودند، با تلاش ماموران پلیس کشف شد.
حسین کارگرنیا افزود: بعد از ظهر 22 اردیبشهت ماه امسال، فردی با مراجعه به پاسگاه دهشال آستانه اشرفیه از مرگ چهار نفر از بستگانش در یک خانه روستایی خبر داد.
وی ادامه داد: ماموران، تحقیق در باره این حادثه را آغاز کردند و مشخص شد یک زن و شوهر مسن به همراه دختر و نوهشان جان باختهاند.
به گفته کارگرنیا سلطانعلی 84 ساله، صفیه 60 ساله، زهرا 40 ساله و مریم 5/3 ساله چهار قربانی این حادثهاند.
فرمانده انتظامی آستانه اشرفیه اظهار داشت: پس از بازدید محل حادثه، ماموران متوجه شدند تنها یک اتاق از این خانه روستایی که این چهار نفر در آن بودهاند آتش گرفته است و این موضوع شک ماموران پلیس را برانگیخت.
وی تصریح کرد: با این پیش فرض که قتلی صورت گرفته، ماموران پلیس، تحقیقات در باره این پرونده را آغاز کردند.
کارگرنیا افزود: تحقیقات پلیس در مورد وضعیت خانوادگی مقتولان نشان داد، سلطانعلی 84 ساله شش سال پیش با زن مطلقهای به نام صفیه ازدواج کرده است و دختر و نوه این زن از سه ماه پیش به دلیل اختلافهای خانوادگی در این خانه روستایی مقیم شده بودند.
به گفته فرمانده انتظامی آستانه اشرفیه موضوع اختلافهای خانوادگی که انگیزه اصلی برای قتل محسوب میشد، مورد توجه ماموران پلیس قرار گرفت.
وی گفت: بررسی زندگی زهرا دیگر مقتول این پرونده نیز نشان داد، وی پس از چند سال زندگی با مردی به نام حسین از وی جدا شده و با مرد دیگری به نام احمدرضا ازدواج کرده و از او صاحب فرزندی 5/3 ساله نیز بوده است.
کارگرنیا با اشاره به شک ماموران به شوهر دوم این زن تصریح کرد: احمدرضا به اداره آگاهی احضار شد و در آنجا عنوان کرد همسرش سه ماه پیش از خانه خارج شده و از او خبری نداشته و این موضوع را به پلیس نیز اطلاع نداده است.
فرمانده انتظامی آستانه اشرفیه خاطرنشان کرد: اظهارات ضد و نقیض احمدرضا ماموران را بیشتر به او ظنین کرد و شوهر اول زهرا نیز به آگاهی فرا خوانده شد.
وی تصریح کرد: با مشاهده حسین که بخشی از سر و صورتش سوخته بود، دخالت وی در آتش سوزی برای پلیس آشکار شد، اما وی هر گونه ارتباط با این ماجرا را رد کرد.
کارگرنیا اضافه کرد: پس از چند روز بازجویی فنی و پلیسی، سرانجام احمدرضا لب به اعتراف گشود.
فرمانده انتظامی آستانه اشرفیه گفت: احمدرضا مدعی شد همسرش سه ماه پیش از خانه خارج شده و از آنجا که با همسر اولش دوست بودم، با وی تماس گرفتم تا به اتفاق به خانه مادرزنم برویم و زهرا را بترسانیم.
وی ادامه داد: احمدرضا و حسین نیمه شب روزهای آخر اردیبهشت به خانه سلطانعلی میروند تا زهرا را ترسانده و او را به خانه باز گردانند.
کارگرنیا اظهار داشت: احمدرضا در ادامه اعتراف خود میگوید به محض ورود به خانه، سلطانعلی از خواب بیدار شد و قصد داشت با داد و فریاد همسایهها را خبر کند که من با چوب دستی بر سرش زدم و او نقش بر زمین شد و سپس حسین با ضربههای متعدد چوب او را از پای درآورد و پس از آن مادر زهرا از خواب بیدار شد و حسین او را نیز با ضربههای چاقو از پای در آورد.