تفریحی ,سرگرمی ,عکس عاشقانه ,مطالب خواندنی, مدل لباس 2019 ,lovefun

گالری عکس ,مدل لباس, آرایشگری ,اس ام اس های جدید, مسائل زناشوئی, عاشقانه ,عکس فانتزی

تفریحی ,سرگرمی ,عکس عاشقانه ,مطالب خواندنی, مدل لباس 2019 ,lovefun

گالری عکس ,مدل لباس, آرایشگری ,اس ام اس های جدید, مسائل زناشوئی, عاشقانه ,عکس فانتزی

همسرکشی پایان اختلافات خانوادگی دیرینه

مرد میانسالی که با ارتکاب جنایت به اختلالات دیرینه خود با همسرش پایان داده بود پس از قتل به کلانتری رفت و خودش را تسلیم کرد.

به گزارش خبرنگار ما بعد از ظهر سه شنبه مردی به کلانتری یافت آباد رفت و سراغ افسر نگهبان را گرفت. او که پریشان و خشمگین به نظر می رسید با یک جمله علت حضورش در کلانتری را توضیح داد؛ من همسرم را کشته ام. پس از این ادعا بود که افسر نگهبان شروع به تنظیم پرونده کرد. این مرد حسن نام داشت، 50 ساله بود و به عنوان کارگر در یک رستوران کار می کرد. او اختلافاتی را که از مدت ها قبل با همسرش داشت انگیزه این جنایت عنوان کرد. بعد از طی مراحل اداری محمدحسین شهریاری بازپرس جنایی و کارآگاهان اداره ویژه مبارزه با قتل در جریان قرار گرفتند و برای بررسی موضوع به خانه حسن رفتند. آنها جسد همسر 41 ساله این مرد به نام نرگس را مشاهده کردند و تشخیص دادند او با ضربات چاقو به قتل رسیده است. با کشف آلت قتاله، جنازه زن میانسال در آمبولانس پزشکی قانونی جای گرفت و به صورت همزمان متهم به پلیس آگاهی منتقل شد تا درباره این قتل بیشتر توضیح بدهد. حسن برای اینکه بتواند انگیزه اش را از همسرکشی شرح بدهد، داستان زندگی خود را از سال ها قبل و زمانی که از ایران مهاجرت کرده بود، شروع کرد و گفت؛ برای اینکه به زندگی ام سر و سامان بدهم و از زیر فشار اقتصادی بیرون بیایم برای کار به ایتالیا رفتم اما فرزندانم و نرگس در ایران ماندند. در مدتی که من سخت مشغول کار بودم اتفاقات تلخی در زندگی خانوادگی ام رخ داد. یکی از پسرانم که دوران سربازی را می گذراند در پادگان خودکشی کرد و فرزند دیگرم معتاد شد. همه این مصیبت ها را از چشم همسرم می دیدم چون او وظیفه مراقبت از آنها را برعهده داشت.وی افزود؛ وقتی به ایران برگشتم و اوضاع را تا این حد آشفته دیدم با همسرم دچار اختلاف شدم و درگیری ما آنقدر بالا گرفت تا اینکه امروز- روز حادثه- وقتی از محل کارم تلفنی با نرگس صحبت می کردم کار به مشاجره کشید و من عصبانی و ناراحت به خانه آمدم و او را کشتم.

هر چند حسن قتل را قبول داشت و توضیحاتی را نیز درباره انگیزه اش در پرونده ثبت کرده بود اما به نظر می رسید وی همه حقیقت را نمی گوید و فقط یک روی سکه را نمایان کرده است.اما به همین سبب پسر متهم مورد پرس وجو قرار گرفت. او پدرش را مقصر تمام مشکلات خانوادگی معرفی کرد و گفت؛ پدرم برای مدتی طولانی ما را رها کرد و چند ماه به خانه نیامد. در این مدت از نظر مالی به شدت دچار مشکل شدیم و صاحبخانه که می دید توانایی پرداخت اجاره را نداریم ما را جواب کرد. آن زمان آنقدر در تنگنا قرار داشتیم که نتوانستیم خانه جدیدی پیدا کنیم و مدتی را در کوچه زندگی کردیم. مادرم زنی سختی کشیده بود و من از اینکه او همه رنج ها را تحمل می کرد تا به ما آسیبی نرسد خیلی ناراحت بودم و همیشه فکر می کردم هر طور که شده باید زحماتش را جبران کنم.این جوان ادامه داد؛ «وقتی بزرگ تر شدم با کار زیاد توانستم مبلغی پول به دست بیاورم. بهترین هدیه یی که می توانستم به مادرم بدهم این بود که خانه یی برایش بخرم. چندی بعد از خریدن آپارتمان پدرم به خانه برگشت. او وقتی فهمید سند آپارتمان به نام مادرم است به او اصرار کرد آنجا را بفروشد تا وی بتواند قرض هایش را بدهد اما مادرم نمی خواست چنین کاری بکند. به این ترتیب اختلافات آن دو شروع و چند بار کار به دادگاه خانواده کشیده شد اما بالاخره مادرم با اصرارهای پدرم از طلاق صرف نظر کرد تا اینکه روز حادثه آن دو تلفنی با هم صحبت کردند و پدرم در حالی که چاقویی از رستوران محل کارش برداشته بود، عصبانی به خانه آمد و مادرم را کشت.»بنابراین گزارش بعد از اتمام این مرحله از تحقیقات برای حسن قرار بازداشت موقت صادر شد و کارآگاهان موظف شدند برای افشای زوایای پنهان این جنایت به بازجویی از متهم ادامه بدهند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد