تفریحی ,سرگرمی ,عکس عاشقانه ,مطالب خواندنی, مدل لباس 2019 ,lovefun

گالری عکس ,مدل لباس, آرایشگری ,اس ام اس های جدید, مسائل زناشوئی, عاشقانه ,عکس فانتزی

تفریحی ,سرگرمی ,عکس عاشقانه ,مطالب خواندنی, مدل لباس 2019 ,lovefun

گالری عکس ,مدل لباس, آرایشگری ,اس ام اس های جدید, مسائل زناشوئی, عاشقانه ,عکس فانتزی

سرقت خونین یا انتقام گیری ناموسی

مردی که متهم است با انگیزه سرقت صاحبخانه خود را به قتل رسانده، در جلسه محاکمه ادعا کرد مقتول مهدور الدم بوده است.

به گزارش خبرنگار ما این مرد که پنج فقره سابقه کیفری دارد زمانی که در برابر قضات قرار گرفت، گفت از خانه مقتول سرقت انجام داده تا ردی از خودش بر جای نگذارد و مسیر تحقیقات را منحرف کند.

در ابتدای جلسه محاکمه این مرد محمد شادابی نماینده دادستان تهران در جایگاه حاضر شد و در توضیح کیفرخواست گفت؛ یک سال پیش ماموران پلیس در جریان قتل مردی به نام «م» قرار گرفتند که با ضربات متعدد چاقو از پا درآمده بود. با توجه به حساسیت موضوع بلافاصله بازپرس کشیک قتل و کارآگاهان پلیس آگاهی در محل حاضر شدند. تحقیقات نشان داد مقتول در جریان یک درگیری کشته شده است. از طرفی مشخص شد مقتول یک هفته قبل از مرگش زن و مردی را به عنوان مستاجر به خانه اش آورده اما آنها به طور ناگهانی خانه را ترک کرده اند، بنابراین احتمال قتل با انگیزه سرقت قوت گرفت و ماموران به زن و مرد مستاجر مشکوک شدند و پس از چند روز ردیابی آنها را دستگیر کردند.

شادابی ادامه داد؛ مرد مستاجر به نام علی اصغر در بازجویی به قتل اعتراف کرد و گفت قصد داشت لوازم خانه مقتول را سرقت کند. اکنون با توجه به تقاضای اولیای دم و تحقیقات انجام شده و دفاعیات غیرقابل قبول متهم به عنوان نماینده دادستان تقاضای صدور حکم قانونی را دارم.

سپس فرزندان مقتول در جایگاه حاضر شدند و برای علی اصغر تقاضای صدور حکم قصاص کردند. پسر مقتول گفت؛ پدر من 78 سال داشت و مادرم 40 روز قبل از حادثه فوت شده بود. پدرم به لحاظ روحی و روانی در شرایط خوبی نبود. او مستاجر آورده بود تا تنها نباشد اما به دست آنها کشته شد. پدرم مرد خوبی بود و کاری به کسی نداشت. در ادامه رسیدگی به پرونده متهم در جایگاه حاضر شد. وی اتهام قتل را قبول کرد و مدعی شد چون مقتول به همسرش تعرض کرده او را مهدور الدم دانسته و به قتل رسانده است. وی در توضیح ماجرا گفت؛ درست است که من پنج فقره سابقه سرقت دارم اما نمی خواستم از خانه مقتول دزدی کنم و هدفم انتقام گیری از او بود. ماجرا از آنجا آغاز شد که ما به خانه مقتول نقل مکان کردیم. من صبح از خانه بیرون می رفتم و شب می آمدم. همسر و فرزند چندماهه ام در خانه بودند. ما به دلیل فقر شدید تحت پوشش کمیته امداد بودیم. روز حادثه همسرم با من تماس گرفت و گفت باید برای انجام کارهای اداری به دفتر کمیته امداد بروم. همسرم از خانه مقتول زنگ می زد. به همسرم گفتم نمی توانم به آنجا بروم. شب که به خانه برگشتم دیدم همسرم گریه می کند. او به شدت ناراحت بود. چند بار از او پرسیدم چه شده است، جواب نداد. من که کلافه شده بودم سیلی محکمی به زنم زدم و از او خواستم حقیقت را بگوید. او هم با گریه به من جواب داد مرد صاحبخانه به او تعرض کرده است. وی ادامه داد؛ همان شب به بنگاه دار زنگ زدم و به او گفتم چه اتفاقی افتاده است و از او خواستم قرارداد را فسخ کند. نمی توانستم آرام بگیرم، با این حال تصمیم نداشتم صاحبخانه را بکشم. زمانی که همراه «م» برای ابطال قرارداد به بنگاه رفتیم او به شدت به من توهین کرد و حرف های خیلی بدی در موردم گفت. همان زمان بود که تصمیم گرفتم او را بکشم. چند روزی از ماجرا گذشت، ما هم خانه را خالی کردیم و رفتیم. شب حادثه لباس زنانه پوشیدم و به خانه «م» رفتم و ادعا کردم از طرف بنگاه برای اجاره خانه آمده ام و می خواهم داخل را ببینم. او مرا به خانه برد. لامپ آنجا خراب بود، مقتول صندلی آورد که آن را درست کند. در این لحظه من یک ضربه با چاقو به او زدم. بعد از آن او پایین آمد، صندلی را برداشت که من را بزند، باز هم پیشدستی کردم و «م» روی زمین افتاد، دیگر امانش ندادم و ضربات را پشت سر هم وارد کردم. وقتی مطمئن شدم او مرده است، به داخل خانه اش رفتم، همه چیز را به هم ریختم و مقداری وسیله و پول دزدیدم. می خواستم این طور جلوه دهم که انگیزه سرقت بوده است.

پس از ادعاهای علی اصغر به دستور قاضی دادگاه همسر متهم در برابر قضات حاضر شد تا در مورد ادعای شوهرش توضیح دهد. این زن گفت؛ همسرم بدون اطلاع من با مرد صاحبخانه قرارداد بسته بود. آن خانه کوچک بود و من راضی نبودم به همین خاطر از شوهرم خواستم منزل مان را عوض کنیم. قرار شد من و برادر شوهرم به دنبال خانه بگردیم. در این مدت کوتاه مرد صاحبخانه را چند بار دیدم. بار اول او به من گفت حاضر است پنج هزار تومان از کرایه خانه یی را که شوهرم به او می دهد به من بازگرداند به شرط اینکه کارهایش را انجام بدهم. او به من گفت همسرش تازه مرده است و نمی تواند از عهده کارهایش برآید. او هر روز برای من شیر می خرید. من هم فکر می کردم این رفتارش به این خاطر است که مرا مثل دختر خودش می داند تا اینکه روز حادثه به خانه «م» رفتم تا با شوهرم تماس بگیرم. وقتی با علی اصغر صحبت کردم از «م» خواستم اجازه بدهد به برادر شوهرم نیز تلفن کنم. او در پاسخ گفت برای چه این کار را می کنی. گفتم می خواهیم از این خانه برویم.

همسر متهم به قتل ادامه داد؛ «م» از من خواست حتی بعد از رفتن به او سر بزنم. او سپس به سمت آشپزخانه رفت تا شیر بیاورد و با هم بخوریم. من قبول نکردم. می خواستم از خانه خارج شوم که دستم را کشید و به زور داخل اتاق برد و مورد آزار قرار داد. خیلی ناراحت بودم با این حال نمی خواستم در این باره به شوهرم چیزی بگویم اما بالاخره ماجرا را برای وی بازگو کردم.

بنا بر این گزارش پس از پایان جلسه دادگاه و دفاعیات وکیل مدافع و متهم هیات قضات برای تصمیم گیری درباره این پرونده وارد شور شدند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد