تفریحی ,سرگرمی ,عکس عاشقانه ,مطالب خواندنی, مدل لباس 2019 ,lovefun

گالری عکس ,مدل لباس, آرایشگری ,اس ام اس های جدید, مسائل زناشوئی, عاشقانه ,عکس فانتزی

تفریحی ,سرگرمی ,عکس عاشقانه ,مطالب خواندنی, مدل لباس 2019 ,lovefun

گالری عکس ,مدل لباس, آرایشگری ,اس ام اس های جدید, مسائل زناشوئی, عاشقانه ,عکس فانتزی

مسیرهای شبانه که به تجاوز ختم شد…

ایسنا:دو متهم که به فاصله چند روز دختر جوانی را مورد تعرض قرار داده و سپس از او فیلم و عکس تهیه کرده بودند، سرانجام با چهره‌نگاری و تلاش ماموران انتظامی بیرجند شناسایی و دستگیر شدند. شرح حادثه به گزارش خبرنگار «حوادث» ایسنا، ساعت 17 روز یکم شهریور ماه امسال بود، زن جوانی که به نظر دانشجو می‌رسید با هراس و ترس آشکاری که روی صورتش دیده می‌شد، وارد کلانتری 12 «بیرجند» شد. بر روی صندلی اتاق یکی از افسران تحقیق نشست و با چشمانی پر از اشک، ماجرا را تعریف کرد: «الف ـ ص» 21 ساله هستم، دانشجو، اهل فردوس و ساکن بیرجند. یک هفته پیش، ساعت 21 زمانی که آخرین کلاسم تمام شد از دانشگاه بیرون آمد، مقابل درب ورودی دانشگاه منتظر تاکسی ایستاده بودم که ناگهان یک خودرو پراید هاچ بک مشکی رنگ مقابلم ایستاد، راننده جوان بود اما مشکوک به نظر نیامد، از این رو سوار خودرو شدم و مقصدم که میدان امام (ره) بود را اعلام کردم. دختر جوان ادامه داد: هنوز دقایقی از سوار شدنم نگذشته بود که راننده از طریق قفل مرکزی، دربهای خودرو را قفل کرد و مسیری که به سمت میدان امام (ره) می‌رفت را رد کرده و با سرعت سرسام آوری به سمت «دشت علی‌آباد» تغییر مسیر داد. ترس تمام وجودم را فرا گرفته بود، از نیت شوم راننده خبردار شدم، از این رو با خواهش و التماس از او خواستم که خودرو را متوقف کند اما او هیچ توجهی به ناله‌های من نکرد و ادامه مسیر داد تا این که ناگهان پایش را روی ترمز قرار داد و در منطقه تاریکی، خودرو را متوقف کرد. وی به ماموران گفت: هیچ خودرو دیگری از آن منطقه نمی‌گذشت، تصور کردم می‌خواهد مرا رها کند اما با پیاده شدن از خودرو مرا نیز همراه خود برده و سپس با زور و تهدید، چاقویی که از خودرو بیرون آورد، مرا مجبور به انجام عمل غیراخلاقی کرد. دختر جوان که با گفتن آخرین جملات، قطرات اشک پهنای صورتش را پوشانده بود، گفت: پس از این ماجرا، راننده مرا در همان محل رها کرد، من نیز بلافاصله با وضعیت کاملا آشفته‌ای به سمت خیابان اصلی حرکت کرده و به هر زحمتی که بود به خانه رفتم اما موضوع را با خانواده در میان نگذاشته و از ترس آبرو هیچ شکایتی به پلیس نکردم. ماجرا به همین جا ختم نشد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد