ناپدری سنگدل که دخترخواندهاش را مورد آزار و اذیت قرار داده بود، دستگیر شد و در ادامه تحقیقات قضایی پلیسی از وی و مادر کودک معلوم شد، مهسا یک هفته در شکنجهگاه محبوس بوده است.
به گزارش «جامجم» ، شامگاه 23 فروردین امسال، زن جوانی که دختر خردسالش را در آغوش گرفته بود، هراسان و گریان وارد اورژانس بیمارستان شهید مدنی کرج شد و از پرستاران خواست، دخترش مهسا را نجات دهند.
پرستاران با مشاهده پیکر نیمهجان دختر5 ساله او را به بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان منتقل کردند، تلاش پزشکان برای نجات او که به کما رفته بود، آغاز شد. در بررسیهای اولیه معلوم شد، وی بر اثر ضربه به ناحیه سر به کما رفته و آثار کبودی و سوختگی فراوان بر تن نحیف وی نقش بسته است.
پزشک معالج مهسا با مشاهده آثار سوختگی مطمئن شد دختر کوچولو مورد کودکآزاری قرار گرفته است؛ بنابراین با مرکز فوریتهای پلیسی 110 تماس گرفت و ماجرا را اطلاع داد.
پس از عزیمت ماموران انتظامی به بیمارستان، مادر مهسا از سوی پلیس مورد بازجویی قرار گرفت تا راز کودکآزاری فاش شود.
مادر، راز کودکآزاری را فاش کرد
مادر کودک 5 ساله به ماموران گفت: پس از فوت شوهرم با 2 فرزندم مهسا و سعید (8 ساله) زندگی میکردم تا اینکه چندی قبل با مردی به نام کوشیار آشنا شدم و دوباره ازدواج کردم. شوهرم به موادمخدر اعتیاد داشت و با 2 فرزندم بدرفتاری میکرد. هرچه التماس میکردم کاری با فرزندانم نداشته باشد، بیفایده بود و به قولهایی که داده بود، وفا نمیکرد و حاضر نبود، فرزندانم را نگهداری کند و من هم بناچار سکوت میکردم.
اوایل فقط فرزندانم را کتک میزد. از چند ماه قبل بدرفتاری شوهرم بیشتر شد و 2 فرزندم را بشدت شکنجه میداد و پس از استعمال مواد مخدر، آنها را با سیخ داغ و سیگار میسوزاند. پسرم سعید با ناپدریاش دعوا میکرد، اما مهسا طاقت مقابله با او را نداشت و مدام کتک میخورد. شوهرم دست و پای مهسا را روی بخاری میگذاشت و میسوزاند.
وی ادامه داد: التماس و گریه من برای نجات 2 فرزندم بیفایده بود و شکنجههای شوهرم پایانی نداشت و مدام مرا کتک میزد و تهدید میکرد اگر با او مخالفت کنم، باید همراه فرزندانم برای همیشه او را ترک کنم و من برای این که کانون زندگیام از هم پاشیده نشود، سکوت کرده و موضوع را برای کسی بازگو نمیکردم.
وی افزود: بدرفتاری شوهرم ادامه داشت تا اینکه هفته قبل، پس از استعمال مواد مخدر به مهسا حمله کرد و او را بشدت کتک زد و دست و پایش را روی بخاری سوزاند و من و پسرم را هم داخل یکی از اتاقها زندانی کرد.
ضجههای بیامان مهسا یک لحظه قطع نمیشد و پسرم التماس میکرد تا از شوهرم بخواهم مهسا را نجات دهد، اما هرچه شوهرم را صدا زدم بیفایده بود. عاقبت به کمک پسرم کلید یدک اتاق را پیدا کردیم و بیرون آمدیم و پیکر نیمهجان دخترم را دیدم که کنار بخاری افتاده بود.
پسرم با دیدن خواهرش گریه میکرد و مهسا فقط به ما 2 نفر نگاه میکرد و حرفی نمیزد.
لباسهایش را عوض کردم و شروع به درمان زخمهایش کردم، اما چند روز بعد وضعیت جسمانیاش بدتر شد در حالی که حق نداشتم او را برای ادامه درمان به بیمارستان ببرم.
شوهرم آن شب، پس از مشاجره با من باردیگر به جان مهسا افتاد و دخترم بدحال و بیهوش شد. بعد چند مرتبه صدایش زدم که پاسخ نداد.
بعد شوهرم وحشت کرد و لباس و پول برداشت و از منزل فرار کرد و من هم دخترم را در آغوش گرفتم و به بیمارستان انتقال دادم.
ناپدری، متهم سابقهدار بود
به دنبال اظهارات این زن، پروندهای تشکیل شد و ناپدری سنگدل تحت تعقیب پلیس قرار گرفت که معلوم شد، وی چند مرتبه به اتهام استعمال و نگهداری مواد مخدر از سوی ماموران اداره مبارزه با مواد مخدر استان تهران دستگیر شده و سابقه کیفری دارد.
پس از فاش شدن موضوع، پاتوقهای احتمالی متهم به طور غیرمحسوس زیرنظر گرفته شد و تحقیقات پلیسی در این خصوص ادامه داشت تا اینکه 27 فروردین ماه امسال، ماموران از طریق مسوولان بیمارستان شهید مدنی اطلاع یافتند مهسا پس از 4 روز تلاش پزشکان نجات پیدا کرده و به هوش آمده است.
به این ترتیب، ماموران اداره مبارزه با مواد مخدر استان تهران، بعداظهر 27 فروردین امسال موفق به دستگیری ناپدری سنگدل در یکی از محلههای کرج شدند.
اظهارات ناپدری
پس از انتقال متهم به مرکز پلیس، وی مورد بازجویی قرار گرفت و گفت: از شیطنتهای مهسا و برادرش خسته شده بودم و نمیتوانستم آنها را در منزل تحمل کنم. چند مرتبه از همسرم خواستم آنها را به خانواده شوهر قبلیاش تحویل دهد، اما او حاضر نبود از آنها جدا شود و من هر از گاه آنها را تنبیه میکردم.
همسرم فرزندانش را شکنجه میداد و بدن مهسا را او سوزانده است. به دنبال اظهارات متناقض این متهم، مادر مهسا به مرکز پلیس احضار شد و مورد بازجویی قرار گرفت و گفتههای قبلی خود را تکرار کرد و گفت: شوهرم فرزندانم را اذیت میکرد و مهسا را بیشتر از پسرم سعید شکنجه میداد و خود او بدن نحیف دخترم را سوزانده است.