ازدواج با زنهایى که مثل مادر و خواهر و مادر زن با انسان محرم هستند حرام است.
٢٣٨٥ اگر کسى زنى را براى خود عقد نماید، اگر چه با او نزدیکى نکند، مادر و مادر مادر آن زن و مادر پدر او هر چه بالا روند به آن مرد محرم مىشوند.
٢٣٨٦ اگر زنى را عقد کند و با او نزدیکى نماید، دختر و نوه دخترى و پسرى آن زن هر چه پایین روند، چه در وقت عقد باشند یا بعدا به دنیا بیایند، به آن مرد محرم مىشوند.
٢٣٨٧ اگر با زنى که براى خود عقد کرده نزدیکى هم نکرده باشد، تا وقتى که آن زن در عقد او است نمىتواند با دختر او ازدواج کند.
٢٣٨٨ عمه و خاله پدر و عمه و خاله پدر پدر، و عمه و خاله مادر و عمه و خاله مادر مادر، هر چه بالا روند به انسان محرمند.
٢٣٨٩ پدر و جد شوهر، هر چه بالا روند، و پسر و نوه پسرى و دخترى او هر چه پایین آیند چه در موقع عقد باشند، یا بعدا به دنیا بیایند به زن او محرم هستند.
٢٣٩٠ اگر زنى را براى خود عقد کند، دائمه باشد، یا صیغه تا وقتى که آن زن در عقد او است نمىتواند با خواهر آن زن ازدواج نماید.
٢٣٩١ اگر زن خود را به ترتیبى که در کتاب طلاق گفته مىشود طلاق رجعى دهد، در بین عده نمىتواند خواهر او را عقد نماید ، بلکه در عده طلاق بائن هم که بعدا بیان مىشود، احتیاط مستحب آن است که از ازدواج با خواهر او خوددارى نماید.
٢٣٩٢ انسان نمىتواند بدون اجازه زن خود با خواهر زاده و برادر زاده او ازدواج کند ولى اگر بدون اجازه زنش آنان را عقد نماید و بعدا زن بگوید به آن عقد راضى هستم اشکال ندارد.
٢٣٩٣ اگر زن بفهمد شوهرش برادر زاده یا خواهر زاده او را عقد کرده و حرفى نزد، چنانچه بعدا رضایت ندهد عقد آنان باطل است، بلکه اگر از حرف نزدنش معلوم باشد که باطنا راضى بوده احتیاط واجب آن است که شوهرش از برادرزاده او جدا شود، مگر آنکه اجازه دهد.
٢٣٩٤ اگر انسان پیش از آنکه دختر عمه یا دختر خاله خود را بگیرد با مادر آنان زنا کند، دیگر نمىتواند با آنان ازدواج نماید.
٢٣٩٥ اگر با دختر عمه یا دختر خاله خود ازدواج نماید و پیش از آن که با آنان نزدیکى کند با مادرشان زنا نماید عقد آنان اشکال ندارد.
٢٣٩٦ اگر با زنى غیر از عمه و خاله خود زنا کند، احتیاط واجب آن است که با دختر او ازدواج نکند، ولى اگر زنى را عقد نماید و با او نزدیکى کند بعد با مادر او زنا کند، آن زن بر او حرام نمىشود، و همچنین است اگر پیش از آنکه با او نزدیکى کند با مادر او زنا نماید، ولى در این صورت احتیاط مستحب آن است که از آن زن جدا شود.
٢٣٩٧ زن مسلمان نمىتواند به عقد کافر در آید، مرد مسلمان هم نمىتواند با زنهاى کافره غیر کتابیه بطور دائم ازدواج کند و به احتیاط واجب ازدواج دائم با زنهاى کافره اهل کتاب نیز جایز نیست، ولى صیغه کردن زنهاى اهل کتاب مانند یهود و نصارى مانعى ندارد.
٢٣٩٨ اگر با زنى که در عده طلاق رجعى است زنا کند آن زن بر او حرام مىشود و اگر با زنى که در عده متعه، یا طلاق بائن، یا عده وفات است زنا کند، بعدا مىتواند او را عقد نماید، اگر چه احتیاط مستحب آن است که با او ازدواج نکند و معناى طلاق رجعى و طلاق بائن و عده متعه و عده وفات در احکام طلاق گفته خواهد شد.
٢٣٩٩ اگر با زن بىشوهرى که در عده نیست زنا کند، بعدا مىتواند آن زن را براى خود عقد نماید، ولى احتیاط مستحب آن است که صبر کند تا آن زن حیض ببیند بعد او را عقد نماید، بلکه احتیاط مزبور حتى الامکان نباید ترک شود، و همچنین است اگر دیگرى بخواهد آن زن را عقد کند.
٢٤٠٠ اگر زنى را که در عده دیگرى است براى خود عقد کند، چنانچه مرد و زن یا یکى از آنان بدانند که عده زن تمام نشده و بدانند عقد کردن زن در عده حرام است،آن زن بر او حرام ابدى مىشود، اگر چه مرد بعد از عقد با آن زن نزدیکى نکرده باشد.
٢٤٠١ اگر زنى را براى خود عقد کند و بعد معلوم شود که در عده بوده، چنانچه هیچکدام نمىدانستهاند زن در عده است و نمىدانستهاند که عقد کردن زن در عده حرام است، در صورتى که مرد با او نزدیکى کرده باشد آن زن بر او حرام مىشود.
٢٤٠٢ اگر انسان بداند زنى شوهر دارد و با او ازدواج کند باید از او جدا شود و بعدا هم نمىتواند او را براى خود عقد کند.
٢٤٠٣ زن شوهردار اگر زنا بدهد بر شوهر خود حرام نمىشود و چنانچه توبه نکند و بر عمل خود باقى باشد، بهتر است که شوهر او را طلاق دهد ولى باید مهریهاش را بدهد.
٢٤٠٤ زنى را که طلاق دادهاند و زنى که صیغه بوده و شوهرش مدت او را بخشیده یا مدتش تمام شده، چنانچه بعد از مدتى شوهر کند و بعد شک کند که موقع عقد شوهر دوم عده شوهر اول تمام بوده یا نه باید به شک خود اعتنا نکند.
٢٤٠٥ مادر و خواهر و دختر پسرى که لواط داده بر لواط کننده حرام است اگر چه لواط کننده و لواط دهنده بالغ نباشند، ولى اگر گمان کند که دخول شده،یا شک کند که دخول شده یا نه، بر او حرام نمىشوند.
٢٤٠٦ اگر با مادر یا خواهر یا دختر کسى ازدواج نماید و بعد از ازدواج با آن کس لواط کند، آنها بر او حرام نمىشوند.
٢٤٠٧ اگر کسى در حال احرام که یکى از کارهاى حج است با زنى ازدواج نماید عقد او باطل است، و چنانچه مىدانسته که زن گرفتن بر او حرام است، دیگر نمىتواند آن زن را عقد کند.
٢٤٠٨ اگر زنى که در حال احرام است با مردى که در حال احرام نیست ازدواج کند عقد او باطل است، و اگر زن مىدانسته که ازدواج کردن در حال احرام حرام است احتیاط واجب آن است که بعدا با آن مرد ازدواج نکند، بلکه خالى از قوت نیست.
٢٤٠٩ اگر مرد طواف نساء را که یکى از کارهاى حج است بجا نیاورد، زنش که به واسطه محرم شدن بر او حرام شده بود حلال نمىشود. و نیز اگر زن طواف نساء نکند، شوهرش بر او حلال نمىشود، ولى اگر بعدا طواف نساء را انجام دهند به یکدیگر حلال مىشوند.
٢٤١٠ اگر کسى دختر نابالغى را براى خود عقد کند و پیش از آنکه نه سال دختر تمام شود، با او نزدیکى و دخول کند، چنانچه او را افضا نماید هیچ وقت نباید با او نزدیکى کند.
٢٤١١ زنى را که سه مرتبه طلاق دادهاند بر شوهرش حرام مىشود، ولى کند، شوهر اول مىتواند دوباره او را براى خود عقد نماید.