غسلهای واجب.
غسلهای واجب هفت تاست:.
1- غسل جنابت؛.
2- غسل میّت؛.
3- غل مسّ میّت؛.
4- غسل نذر و عهد و قسم؛.
5- غسل حیض؛.
6- غسل نفاس؛.
7- غسل استحاضه.
توضیح المسائل، بعد از مسأله344.
یادآوری.
تمام این هفت غسل بر زنها با توجه به شرایطش واجب می گردد؛ ولی بر مردها
فقط چهارغسل اول واجب می شود؛ بنابراین در چهار غسل اول زنها و مردها
شریکند؛ ولی سه غسل آخر مخصوص زنهاست که ما به شرح سه غسل اوّل می پردازیم؛
اما سه غسل آخر (حیض، نفاس و استحاضه) را در جزوه جداگانه ای مطرح خواهیم
کرد.
غسل جنابت.
علل جنابت.
به یکی از دو چیز انسان جنب می شود:.
1- جماع (آمیزش) که اگر انسان جماع کند و به اندازه ختنه گاه و یا بیشتر
داخل شود، در زن باشد یا در مرد، در قُبل (جلو) باشد یا در دُبر (عقب)،
بالغ باشند یا نابالغ، اگر چه منی بیرون نیاید، هر دو جنب می شوند و همچنین
اگر کسی - نعوذ باللّه - حیوانی را وطی کند، جنب می شود و در هر صورت اگر
شک کند که به مقدار ختنه گاه داخل شده یا نه، غسل بر او واجب نیست.
توضیح المسائل، مسأله 345، 349، 350، 351.
2- بیرون آمدن منی چه در خواب باشد (احتلام)، یا بیدارى، کم باشد یا زیاد،
با شهوت باشد یا بی شهوت، بااختیار باشد یا بی اختیار، البته اینها در
صورتی است که یقین دارد آبی که خارج شده منی باشد و اما رطوبت یا آبی که از
انسان بیرون می آید، ولی نمی داند منی است یا رطوبت دیگر، اگر این شخص مرد
و سالم است بایستی آن آبی که بیرون آمده دارای سه علامت باشد که حکم به
منی بودن آن بشود (البته در صورت شک).
الف) با شهوت بیرون آمده باشد؛.
ب) هنگام بیرون آمدن جهندگی داشته باشد؛.
ج) بعد از بیرون آمدن، بدن سست شده باشد.
اما اگر شخص، مردی مریض و یا زن باشد، همین مقدار که آن آب با شهوت بیرون
آمده باشد، در جنابت او کافی است و بودن آن دو علامت دیگر لازم نیست، اگر
چه شایسته است که زن و مریض - به خصوص زن - علاوه بر غسل، وضو هم بگیرد
(اگر قبلاً وضو نداشته) و بلکه به طور کلی اگر سه علامت جمع نبود، بهتر است
علاوه بر غسل، وضو هم گرفته شود، اگر قبلا وضو نداشته است و وظیفه اش هم
وضو گرفتن بوده است، منتها در مواردی که گفته شد علاوه بر غسل، بهتر است
وضو هم بگیرد. خوب است که اول طهارت غسلی خودش را از بین ببرد، بعد وضو
بگیرد؛ چون خواهیم گفت که با غسل جنابت نباید وضو گرفت.
عروة الوثقى، فی غسل الجنابه، مسأله 11 و تحریرالوسیلة،
ج1، ص37، توضیح المسائل، مسأله 345 و 346.
یادآوری.
1- اگر منی از جای خود حرکت کند و بیرون نیاید یا انسان شک کند که منی از
او بیرون آمده یا نه، غسل بر او واجب نیست.
توضیح المسائل، مسأله352.
2- مستحب است که انسان بعد از بیرون آمدن منی بول کند (استبرا به بول) و
اگر بول نکند و بعد از غسل رطوبتی از او بیرون بیاید که نداند منی است یا
رطوبت دیگر، حکم منی را دارد؛ ولی باید توجه داشت که استبرا به خرطات نمی
تواند جایگزین استبرا به بول شود؛ بنابراین اگر بعد از خروج منی بجای
استبرای به بول استبرای به خرطات نماید، رطوبت بعدى، اگر مشکوک بین بول و
منی باشد، محکوم به منی بودن است و برای توضیح استبرای از بول و یا استبرای
به خرطات، به توضیح المسائل، مسأله 72 مراجعه شود.
عروة الوثقى، مستحبات غسل جنابت، مسأله 7 و توضیح
المسائل، مسأله 348.
گاهی استبرای به بول بنابر احتیاط واجب قبل از غسل لازم می شود و آن در
صورتی است که در روز ماه مبارک رمضان محتلم شده و می داند منی در مجرا
مانده که اگر قبل از غسل، استبرا نکند بعد از غسل بیرون می آید و اگر
استبرا نکند استبرای بعد از غسل جایز نیست.
توضیح المسائل، مسأله 1593.
.
حکم رطوبتهای مشکوک.
رطوبتهای مشکوکی که از انسان خارج می شود، دوقسمند:.
قسم اول: رطوبتهایی که مشکوک بین مذی و بول و منی است و یا بین مذی و
بول، و یا مذی و منی است که شخص نمی داند این رطوبت پاک است یا نه، که در
این صورت این رطوبت غسل ندارد و پاک هم هست - البته در صورتی که استبرا
کرده و طهارت گرفته باشد - و اگر قبلا وضو نداشته، فقط برای نمازش وضو می
گیرد، زن باشد یا مرد، الاّ در صورتی که این رطوبت بعد از خروج منی و قبل
از استبرای به بول باشد که محکوم به منی است و لو احتمال رطوبتهای پاک را
هم بدهد.
تحریرالوسیله، ج1، ص43، مسأله16، عروة الوثقى، مستحبات
غسل جنابت، مسأله3.
قسم دوّم: رطوبتهای مردد بین بول و منی که می داند این رطوبت یا بول است
یا منی و خلاصه به نجس بودن آن یقین دارد، ولی نمی داند کدام یک است، که
حکم این قسم و صورتهای مختلف آن را در صفحه بعد ملاحظه می فرمایید.
یادآوری.
1- اگر در لباس خود منی ببیند و بداند از خود اوست و برای آن غسل نکرده،
باید غسل کند و نمازهایی را که یقین دارد بعد از بیرون آمدن منی خوانده،
قضا کند، ولی نمازهایی را که احتمالمی دهد بعد از بیرون آمدن آن منی
خوانده لازم نیست قضا نماید و اما اگر بداند منی از خود اوست، ولی نمی
داند از جنابت سابق است و یا تازه جنب شده در این صورت غسل لازم نیست، اگر
چه خوب است که احتیاطاً غسل کند.
توضیح المسائل، مسأله454، تحریرالوسیله، ج1، ص37،
مسأله2.
2- در صورتی بیرون آمدن منی سبب جنابت می شود که منی از خود شخص باشد، اما
اگر منی مرد از زن خارج شود، غسل بر او واجب نیست، مگر در صورتی که یقین
داشته باشد که منی خودش هم با آن مخلوط شده است.
تحریرالوسیله، ج1، ص36، مسأله، (احدیهما).
3- زن هم مانند مرد در خواب جنب (محتلم) می شود، اگر در خواب منی از او
بیرون آمده باشد، غسل بر او واجب است.
عروة الوثقى، احکام غسل جنابت، مسأله 6.
چیزهایی که بر جنب حرام است.
پنج چیز بر جنب حرام است:.
1- رساندن جایی از بدن به خط قرآن یا به اسم خداوند متعال و پیامبران و
امامان - علیهم السلام - به طوری که در وضو گفته شد.
2- رفتن به مسجدالحرام و مسجد پیامبر - صلّی اللّه علیه وآله وسلم - اگر
چه از یک در داخل و از دیگر خارج شود.
3- توقف در مساجد دیگر - چه مسجدش آباد و چه خراب باشد و چه کسی در آن
نماز بخواند یا نخواند - ولی اگر از یک در داخل و از در دیگر خارج شود، یا
برای برداشتن چیزی برود، مانعی ندارد و احتیاط واجب آن است که در حرم
امامان - علیهم السلام - هم توقف نکند و بهتر است که حرم ائمه - علیهم
السلام - در این حکم به مسجدالحرام و مسجد پیامبر - صلّی اللّه علیه وآله
وسلم - ملحق شود و بهتر است که رواقهای آنان هم به حرم مطهر ملحق شود.
4- گذاشتن چیزی در مسجد، چه داخل شود به قصد گذاشتن آن و چه در حال رفتن
چیزی را بگذارد و یا از بیرون مسجد چیزی را داخل آن بگذارد.
5- خواندن سوره هایی که سجده واجب دارند، حتی اگر یک حرف از آنها را هم
بخواند، حرام است، و آن چهار سوره است:.
1- سوره 32 (الم تنزیل)؛.
2- سوره 41 (حم سجده)؛.
3- سوره 53 (والنجم)؛.
4- سوره 96 (اقرأ).
عروة الوثقى، مایحرم علی الجنب، ومسأله 2، تحریر
الوسیله، ج1، ص38، توضیح المسائل، مسأله355.
یادآوری.
1- کسی که در خانه اش جایی را به عنوان مسجد و نمازخانه اختصاص داده، این
حکم را ندارد.
عروة الوثقى، ما یحرم علی الجنب، مسأله 3.
2- داخل شدن با حال جنابت به صحن، ایوان، مناره و خانه های اطراف صحن مسجد
- اگر انسان یقین دارد که زمینش را وقف مسجد کرده اند - همان حکم سابق را
دارد و اما اگر شک دارد که آیا جزءِ مسجد است و یا اینکه زمینش را برای
ایوان یا صحن مسجد داده اند، نه برای مسجد، در این صورت حکم مسجد را ندارد؛
ولی بهتر است که انسان در مورد تمام جاهایش حکم مسجد را به آن جاری کند تا
اینکه یقین کند که آنجا را برای مسجد بودن وقف نکرده اند.
عروة الوثقى، مایحرم علی الجنب، مسأله 4.
3- اگر شخص جنب یا زن حائض بخواهد دعای کمیل بخواند باید جمله (أفمن کان
مؤمنا کمن کان فاسقا لایستوون) را نخواند؛ چون این جمله جزئی از سوره (الم
سجده) است و این سوره یکی از سوره هایی است که سجده واجب دارد.
عروة الوثقى، مایحرم علی الجنب، مسأله 5.
4- رفتن شخص جنب در حرم امام زاده ها مانعی ندارد، ولی اولی و بهتر است که
در حرم امام زاده های مشهور مثل حضرت معصومه - علیها السلام - با حال
جنابت نرود.
مجمع المسائل، ج1، سؤال 204.
چیزهایی که بر جنب مکروه است.
1- خوردن و آشامیدن، ولی اگر وضو بگیرد مکروه نیست، و اما در صورت شستن
دست یا مضمضه و یا استنشاق کردن، حضرت امام می فرمایند: کراهت برداشته نمی
شود ، هر چند تخفیف داده می شود، ولی بعضی می فرمایند: کراهت برداشته می
شود.
2- خواندن بیش از هفت آیه از سوره هایی که سجده واجب ندارد و از هفتاد آیه
بیشتر، کراهتش بیشتر می شود (یعنی ثوابش کم می شود).
3- رساندن جایی از بدن به جلد و حاشیه و بین خطهای قرآن؛.
4- همراه داشتن قرآن؛.
5- خضاب کردن به حنا و مانند آن؛.
6- مالیدن روغن به بدن؛.
7- خوابیدن؛ ولی اگر وضو بگیرد یا اگر آب ندارد به جای وضو یا غسل تیمم
کند، مکروه نیست.
8- جماع کردن بعد از آنکه محتلم شده، یعنی در خواب منی از او بیرون آمده.
عروة الوثقى، مایکره علی الجنب، و توضیح المسائل، مسأله
356.
تکالیفی که صحت آنها منوط به غسل کردن از جنابت است.
1- نمازهای واجب - چه ادا و چه قضا - و نمازهای مستحب و قضای اجزای فراموش
شده و نماز احتیاط؛ ولی نماز میّت و سجده شکر و سجده واجب در هنگام شنیدن
آیه سجده بر غسل کردن از جنابت متوقف نیست.
2- طواف واجب، و بلکه بعید نیست که طواف مستحب هم چنین باشد.
3- روزه ماه مبارک رمضان و قضای آن، یعنی اگر با حالت جنابت صبح کند،
عمداً باشد یا از روی فراموشى، روزه اش صحیح نیست و اما سایر روزه ها غیر
از روزه ماه مبارک رمضان و قضای آن با صبح کردن در حال جنابت باطل نمی شود؛
ولی حضرت امام می فرمایند: بنابر احتیاط واجب در روزه های واجب - غیر از
ماه مبارک رمضان و قضای آن - عمداً با حالت جنابت وارد صبح نشوند. بلی
جنابت عمدی در میان روزی که روزه است، همه نوع روزه را باطل می کند؛ حتی
روزه های مستحبی را، ولی احتلام در روز (خروج منی در خواب) ضرری به روزه
ندارد.
عروة الوثقى، غسل الجنابة، بعد از مسأله 11، تحریر
الوسیله، ج1، ص38.
غسل میّت.
اگر کسی بمیرد، بر بقیه لازم است که آن مرده را غسل بدهند؛ البته با دارا
بودن چند شرط که ذیلاً به آنها اشاره می شود.
1- انسان مرده مسلمان باشد.
عروة الوثقى، فی تغسیل المیّت.
2- اگر میّت، بچه سقط شده است، باید چهار ماهش تمام شده باشد. بنابر این
غسل بچه سقط شده ای که چهار ماهش تمام نشده، لازم نیست.
عروة الوثقى، فی تغسیل المیّت.
3- شهید نباشد؛ البته شهیدی که در میدان جنگ زخمی شده و همان جا هم روحش
به ملأ اعلی پیوسته است. و اما بقیه شهدا ثواب شهید را دارند؛ ولی حکم شهید
را ندارند.
عروة الوثقى، فى حکم الشهید.
4- کسی که کشتن او به خاطر رجم (سنگسار کردن) یا قصاص واجب نشده باشد، که
در این صورت امام یا نایبش به او دستور می دهند که قبلاً غسل نماید.
عروة الوثقى، احکام غسل میّت.
غسل مس میّت.
اگر بدن شخص زنده ای به بدن انسان مرده ای برخورد کند، با چند شرط بر او
غسل مس میّت لازم می شود، این شرایط عبارتند از:.
1- آن جسد، جسد شهید نباشد (شهیدی که غسل ندارد).
عروة الوثقى، فی حکم الشهید، مسأله 11.
2- کسی که کشتن او به خاطر رجم یا قصاص واجب شده و قبلاً خودش غسل کرده
نباشد.
عروة الوثقى، فی حکم الشهید، مسأله 11.
3- بچه سقط شده ای نباشد که هنوز چهار ماهش تمام نشده است.
عروة الوثقى، فی غسل مسّ میّت.
4- بدن میّت سرد شده باشد.
عروة الوثقى، فی غسل مسّ میّت.
5- بدن میّت را غسل نداده باشند؛ یعنی سه غسلش تمام نشده باشد.
عروة الوثقى، فی غسل مسّ میّت.
6- موی خود را به بدن میّت و همچنین بدن یا موی خود را به موی میّت
نرسانده باشد و الاّ غسل لازم ندارد؛ هر چند احتیاط مستحب آن است که غسل
نمایند.
7- اگر از انسان عضوی جدا شده، بایستی هم گوشت و هم استخوان با هم باشد،
اگر قسمتی از بدن کسی از اوجدا شود یا خود او مرده است یا زنده، اگر مرده
باشد یا بدنش را غسل داده اند یا نداده اند، اگر مرده باشد و بدنش را غسل
داده باشند، که مس آن عضو غسل ندارد، و اگر از مرده ای باشد که هنوز بدنش
را غسل نداده اند، یا آن عضو از اعضایی است که اگر متصل هم بود و مسح می
شد، غسل مس میّت لازم نبود (مانند موها)، یا از اعضای دیگر است، اگر صورت
اول باشد(موها) غسل لازم نیست و اگر صورت دوم باشد، غسل مسّ میّت لازم است
و اگر قسمت جدا شده، از انسانی باشد که خود زنده است، سه صورت دارد: یا
گوشت تنهاست و یا استخوان تنها (مانند دندان) و یا گوشت و استخوان هر دو با
هم است که در صورت سوم مسّ آن غسل دارد و اما دو صورت قبل غسل مسّ میّت
ندارد.
تحریرالوسیله، ج1، ص63، مسأله 1.
فلسفه غسل مس میّت.
س: می گویند اگر کسی دست به بدن حیوان مرده ای بزند، فقط باید دستش را آب
بکشد - اگر رطوبت در بین بوده - و غسل لازم نیست؛ اما اگر کسی دستش را به
بدن انسان مرده ای بزند، باید غسل کند و اگر رطوبتی در بین بوده، علاوه بر
غسل، باید دستش را آب بکشد. آیا مرده انسان ازمرده حیوانات هم نجس تر است.
ج: در پاسخ این سؤال باید بگوییم که:.
اولاً: فلسفه واقعی احکام الهی برای ما در تمام موارد روشن نیست (برای
روشن شدن این موضوع به بحث مقدمه احکام بحث فلسفه احکام مراجعه شود).
ثانیاً: شاید یکی از حکمتهای آن این باشد که دین مقدس اسلام در قانون
گذاری خود گاهی به مسائلی برخورد می کند که اگر یک مسأله را بخواهد به طور
کلی آزاد بگذارد، مفسده پیش می آید و اگر بخواهد به طور کلی منع کند، باز
هم دچار مفاسدی می گردد در اینجا برای سلامت جامعه و صحیح اجرا شدن قانون
این چنین برنامه ریزی می کند که روی آن چیز مالیات می بندد؛ به عنوان مثال
در اوایل بعثت پیامبر اکرم - صلی اللّه علیه وآله وسلم - ثروتمندان عرب
عادتشان بر این بود که می آمدند اطراف پیامبر اکرم - صلّی اللّه علیه وآله
وسلم - جمع می شدند و هر کس با پیامبر کاری داشت با حضرت در گوشی صحبت می
کرد و حاضر نبودند، مسائلشان را علناً با پیامبر در میان بگذارند، آن وقت
در گوش پیامبر هر داستانی را که می خواستند چون کسی نمی شنید تعریف می
کردند که با این کار هم خود را مقرب پیامبر جلوه داده و هم وقت پیامبر را
می گرفتند و هم فقرا اندوهگین می شدند. خوب در اینجا اسلام چه بکند اگر در
گوشی صحبت کردن با پیامبر را مطلقاً آزاد بگذارد، دارای چنین مفاسدی است و
اگر مطلقاً منع کند، باز هم صحیح نیست؛ زیرا گاهی بعضی از مسائل است که نمی
شود در جمع مطرح گردد و باید به صورت در گوشی با پیامبر در میان گذاشته
شود؛ در اینجا دین مقدس اسلام برای دفع مفاسد و صحیح اجرا شدن این مسأله،
برای آن پرداخت مبلغی را الزامی کرد؛ در این مورد آیه یازدهم سوره مجادله
می فرماید:.
(یا اَیُّهَا الَّذینَ امَنوا اِذا ناجَیْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدَّمُوا
بَیْنَ یَدَی نَجْویکُمْ صَدَقَةً؛ ای کسانی که ایمان آورده اید، هرگاه
خواستید با پیامبر درگوشی صحبت کنید، جلوتر باید صدقه بدهید.).
که این صدقه اجباری سبب شد عادت بد درگوشی صحبت کردن با پیامبر از میان
رفت و تنها کسی که به این آیه عمل کرد، امیرالمؤمنین - علیه السلام - بود
که در بعضی از موارد با دادن صدقه راهنماییهای سرّی را از پیامبر اکرم -
صلّی اللّه علیه وآله وسلّم - دریافت می نمود و بعد از مدتی هم این حکم -
صدقه دادن قبل از نجوا با پیامبر - نسخ گردید.
تفسیر المیزان، ج19، ص215.
حالا در مسأله مسّ میّت هم شاید همین مسأله مطرح باشد که گاهی انسانهایی
بر اثر مبتلا بودن به یک سری امراض مسری و خطرناک می میرند؛ بعد اقوام و
بستگان آنها دور جسد جمع می شوند و افرادی که علاقه بیشتری به میت داشته و
عواطفشان قوی تر است او را بوسیده و دیگران را هم به این کار تشویق می
کنند و ممکن است عده فراوانی در جامعه مبتلا به آن مرض گردند؛ در اینجا
اسلام چه بکند چه این امر را کاملاً آزاد بگذارد و چه مطلقا منع کند،
مفسده دارد چون آزادی سبب سرایت امراض گوناگون می شود و منع آن سبب اتهام
اسلام به خشونت می گردد؛ در اینجا اسلام برای جلوگیری از مفسده و صحیح
اجرا شدن این مسأله، احکام خاصی وضع کرده، بدین صورت که اگر کسی میّتی را
مسّ کرد باید حتماً برای نمازش غسل کند و الاّ نمازش باطل است و درباره
مرده انسان، چون مردم بعد از مردنش هم به او رغبت نشان می دهند، اسلام قید و
بندهایی در این راه به وجود آورده است؛ اما درباره مرده حیوانات که چنین
مسأله ای نیست که بعد از مردنشان مردم اطرافشان جمع شوند، یا احیاناً آنها
را بوسیده و دیگران را تشویق به بوسیدن کنند، لذا اسلام آنجا این حکم را
ندارد و این نهایت درجه احترام اسلام به انسان است که معتقد است انسان را
بعد از مردن غسل داده و کفن نموده و با تشریفات خاص به خاک بسپارند، اما
حیوانات این چنین نیستند.
غسلهای مستحبی در اسلام زیاد است که ما تعدادی از آنها را نام می بریم:.
1- غسل جمعه: البته غسل جمعه اهمیت فراوانی دارد که حتی بعضی از علما فتوا
به وجوب آن داده اند و در بعضی از روایات دارد که (لایَترُ کُهُ اِلاّ
فاسِق)، یعنى، غسل جمعه را ترک نمی کند، مگر شخص فاسق، و وقت غسل جمعه از
اول اذان صبح روز جمعه است تا اول ظهر و بهتر است نزدیک ظهر به جا آورده
شود و اگر تا ظهر انجام ندهد، بهتر است بدون نیّت ادا و قضا (ما فی الذمه)
تا عصر جمعه به جا آورد و اگر در روز جمعه غسل نکند، مستحب است از صبح شنبه
تا غروب قضای آن را به جا آورد و کسی که می ترسد در روز جمعه آب پیدا
نکند، می تواند روز پنج شنبه غسل را انجام دهد، بلکه اگر در شب جمعه غسل را
به امید آنکه مطلوب خداوند است، به جا آورد صحیح است و غسل جمعه برای شخص
مسافر و غیر مسافر و زن و مرد و حتی بچه های ممیّز و زن حائض مستحب است.
عروة الوثقى، فی اغسال المندوبه، توضیح المسائل،
مسأله644.
2- غسل دادن بچه ای که تازه به دنیا آمده است.
3- غسل زنی که برای غیر شوهرش بوی خوش استعمال کرده است.
4- غسل کسی که جایی از بدنش را به بدن میتی که غسل داده اند رسانده است.
5- غسل برای زیارت پیامبر - صلّی اللّه علیه وآله وسلّم - و امامان -
علیهم السلام - از دور یا نزدیک.
6- غسل برای حاجت خواستن از خداوند متعال و برای توبه و نشاط به جهت
عبادت.
توضیح المسائل، مسأله 644، 645.
یادآوری.
برای اطلاع بیشتر از اغسال مستحبی به توضیح المسائل، مسأله 644، 645 و در
عروة الوثقی به بحث اغسال مستحب مراجعه شود.
دستور غسل کردن.
تمام غسلها را چه واجب و چه مستحب به یکی از دو شکل می توان انجام داد:.
1- غسل ارتماسى؛.
2- غسل ترتیبى.
دستور غسل ارتماسی.
غسل ارتماسی آن است که انسان به نیّت غسل یکباره در آب فرو رود، به طوری
که آب یکدفعه یا به تدریج تمام بدن را فرا بگیرد و اگر تمام بدن زیر آب
باشد و بعد از نیّت غسل بدن را حرکت دهد، غسل او صحیح است و برای انجام این
غسل حتماً باید جایی باشد که بتواند تمام بدن را آب فرا بگیرد و زیر دوش و
مانند آن نمی شود غسل ارتماسی نمود.
توضیح المسائل، مسأله 367، 368.
دستور غسل ترتیبی.
در غسل ترتیبی باید به نیّت غسل اول سر و گردن و بعد طرف راست و بعد طرف
چپ بدن را بشوید و برای آنکه یقین کند، هر قسمت را کاملاً شسته، باید
مقداری از قسمت دیگر را هم ضمیمه کرده و بشوید و بلکه احتیاط مستحب آن است
که تمام طرف راست گردن را با طرف راست بدن و تمام طرف چپ گردن را با طرف چپ
بشوید و اگر عمداً یا از روی فراموشی یا به واسطه ندانستن مسأله به این
ترتیب (سروگردن، راست و چپ) عمل نکند، غسل او باطل است.
توضیح المسائل، مسأله361- 363.
یادآوری.
1- غسل جبیره هم مانند وضوی جبیره است، ولی باید آن را ترتیبی به جا آورد.
توضیح المسائل، مسأله 339.
2- در بعضی از موارد باید غسل را به صورت ارتماسی و در بعضی از موارد
باید حتما به صورت ترتیبی انجام داد و در غیر این موارد اختیار با خود
غسل کننده است که به هر یک از دو طریق می خواهد غسل نماید و اما بعضی از
مواردی که باید حتماً به صورت ترتیبی غسل نمود:.
الف) در صورتی که کسی روزه واجب گرفته یا برای حج یا عمره احرام بسته که
اگر بخواهد غسل کند حتماً باید به صورت ترتیبی غسل کند و اگر عمداً به
صورت ارتماسی غسل کند، غسلش باطل است و اما اگر از روی فراموشی غسل ارتماسی
کند، صحیح است.
توضیح المسائل، مسأله 371.
ب) در صورتی که در یکی از اعضا غسلش جبیره است، باید به صورت ترتیبی غسل
نماید و اگر به صورت ارتماسی غسل کند، غسلش باطل است.
توضیح المسائل، مسأله 339.
و گاهی هم غسل ارتماسی متعیّن می شود؛ مثل اینکه آخر وقت است و اگر بخواهد
غسل ترتیبی کند، نمازش قضا می شود و غسل ارتماسی زودتر انجام می شود.
عروة الوثقى، فی کیفیة الغسل، مسأله 2.
مستحبات غسل جنابت.
1- استبرا به بول قبل از غسل، البته در صورتی که جنابتش به خاطر خروج منی
باشد.
2- شستن دو دست تا مرفق یا نصف ذراع یا تا بند دست سه مرتبه و در این جهت
فرقی بین غسل ترتیبی و ارتماسی نیست.
3- مضمضمه (آب در دهان گرداندن) و استنشاق کردن (آب در بینی نمودن) بعد
از شستن دو دست سه مرتبه و یک مرتبه هم کفایت می کند.
4- دست کشیدن برای اینکه یقین کند که آب به همه جا رسیده.
5- هر کدام از اعضا را سه بار غسل دادن.
6- بردن نام خداوند متعال (بسم اللّه) یا (بسم اللّه الرحمن الرحیم) و
دومی بهتر است.
7- خواندن دعاهایی که در حال غسل کردن رسیده، به اینکه بگوید:.
(اللّهم طهّر قلبی و تقبّل سعیی واجعل ماعندک خیراً لی واشرح صدری واجر
علی لسانی مدحتک والثناءِ علیک اللهم اجعله لی طهوراً وشفاءً ونوراً انک
علی کل شیء قدیر.
ولی اگر این دعا را بعد از تمام شدن غسل بخواند، بهتر است.
8 - رعایت کردن موالات و شستن از بالا به پایین در غسل ترتیبى.
عروة الوثقى، مستحبات غسل جنابت.
فرقهای غسل ارتماسی و ترتیبی.
1- در غسل ارتماسی باید قبل از غسل کردن تمام بدن پاک باشد، مگر آنکه با
رفتن در آب نجاست برطرف شود؛ به خلاف غسل ترتیبی که لازم نیست تمام بدن قبل
از غسل پاک باشد، بلکه جایز است هر عضوی را قبل از غسل دادنش تطهیر کند.
عروة الوثقى، فی احکام الغسل، مسأله 5 و توضیح المسائل،
مسأله 372.
2- اگر بعد از غسل، مانعی در یکی از اعضای غسل دیده شود، در ارتماسی غسل
باطل است و اما اگر ترتیبی غسل کرده، باید ملاحظه کند مانع در کجای بدن
است، اگر در طرف چپ باشد، بعد از برطرف کردن، همان جا را به نیّت غسل
بشوید، غسلش صحیح است و اگر مانع در طرف راست باشد، بعد از برطرف کردن مانع
و غسل آن موضع دوباره طرف چپ را غسل می دهد، غسلش صحیح است و اگر در
سروگردن هم باشد، همین طور بعد از برطرف کردن و غسل دادن آن موضع، دوباره
طرف راست و چپ را غسل می دهد، غسلش صحیح است و اما اگر بعد از غسل ترتیبی
بفهمد جایی از بدن را نشسته و نداند کجای بدن است، باید دوباره غسل کند.
توضیح المسائل، مسأله 364، 365، 369.
احکام مشترک غسل ترتیبی و ارتماسی.
1- در غسل اگر به اندازه سر مویی از بدن نشسته بماند، غسل او باطل است،
ولی شستن جاهایی از بدن که دیده نمی شود، مثل توی گوش و بینی واجب نیست و
اگر جایی را شک دارد که از ظاهر بدن است یا از باطن آن، شستن آن لازم نیست،
ولی احتیاط در شستن است؛ بنابراین اگر سوراخ جای گوشواره و مانند آن به
قدری گشاد باشد که داخل آن دیده شود، باید آن را شست و اگر دیده نشود، شستن
داخل آن لازم نیست.
توضیح المسائل، مسأله 374، 375، 376.
2- در غسل باید موهای کوتاهی را که جزء بدن حساب می شود بشوید و بنابر
احتیاط، شستن موهای بلند هم لازم می باشد. (البته در کتاب عروة الوثقی در
احکام غسل، این احتیاط واجب دانسته شده است).
توضیح المسائل، مسأله 379.
3- کسی که قصد دارد پول حمامی را ندهد، یا بخواهد از پول حرام و یا خمس
نداده بدهد یا بدون اینکه بداند حمامی راضی است، بخواهد نسیه بگذارد - اگر
چه بعد حمام را راضی کند - غسل او باطل است.
توضیح المسائل، مسأله 381، 383.
4- اگر حمامی راضی باشد که پول حمام نسیه بماند، ولی کسی که غسل می کند،
قصدش این باشد که طلب او را ندهد، غسل او اشکال دارد.
توضیح المسائل، مسأله، مسأله 382.
همچنین به مسائل 385، 387 و 389 توضیح المسائل مراجعه شود.
شرایط صحیح بودن غسل.
تمام سیزده شرطی که درباره صحت وضو گفته شد، درباره غسل جاری است، به جز
موالات که در غسل ترتیبی شرط نیست - الاّ در افرادی که به خاطر مریضی بول
آنها قطره قطره بی اختیار بیرون می آید (مسلوس) و یا افرادی که به خاطر
مریضی از آنها باد و غائط بی اختیار خارج می شود (مبطون) و همچنین زن
مستحاضه.
شرایط واقعی و شرایط توجهی.
تمام شرایط غسل شروطی واقعی هستند، الاّ:.
1- غصبی نبودن آب غسل؛.
2- از طلا و نقره نبودن ظرف آب غسل؛.
3- عدم حرمت ارتماسى.
(معنی شرایط واقعی و توجهی در بحث وضو بیان گردید).
عروة الوثقى، احکام غسل، مسأله 12.
فرقهای وضو و غسل.
1- در وضو، حتماً باید از بالا به پایین شسته شود به خلاف غسل.
توضیح المسائل، مسأله 380 و 243.
2- در غسل، باید آب به پوست بدن برسد، به خلاف وضو که اگر پوست صورت از
لای موها پیدا نباشد، لازم نیست.
توضیح المسائل، مسأله 374، 240.
3- در وضو، موالات شرط است، به خلاف غسل ترتیبی الاّ غسل مستحاضه و مسلوس و
مبطون.
عروة الوثقى، ، احکام غسل جنابت، مسأله 8 و توضیح
المسائل، مسأله 283.
4- اگر در وضو در شستن مقداری از عضو قبلی شک کند و وارد عضو بعدی هم شده
باشد، باید برگردد - البته تا وقتی که کثیر الشک نشده باشد و الاّ اعتنا
نکند - به خلاف غسل ترتیبی که اگر داخل عضو بعدی نشده، باید برگردد و اگر
وارد شد لازم نیست برگردد، مگر شکش در طرف چپ باشد که باید ولو بعد از
زمانی شک کند، آنجا را به نیّت غسل بشوید.
عروة الوثقى، فی احکام غسل الجنابة، مسأله 11.
5- با تمام وضوها می شود نماز خواند، به خلاف غسل که فقط با غسل جنابت می
شود نماز خواند و با بقیه غسلها باید وضو هم بگیرد، ولی با غسل جنابت نباید
وضو گرفت.
توضیح المسائل، مسأله 322، 391.
6- اگر بعد از وضو مانعی در یکی از اعضای وضویش ببیند و یقین کند که در
وقت وضو بوده و موالات هم به هم خورده، وضو باطل است، به خلاف غسل که در
غسل ارتماسی باطل است، ولی در غسل ترتیبی باطل نیست و باید به طوری که در
فرقهای غسلها گفتیم عمل نماید.
توضیح المسائل، مسأله 290، 365، 396.
یادآوری.
1- باید توجه داشت که این مسأله (رخ دادن حدث در بین غسل) درباره غسل
ترتیبی متصور است؛ اما در باره غسل ارتماسی که به صورت دفعی انجام می شود،
تصور ندارد.
عروة الوثقى، مستحبات غسل جنابت، مسأله 8.
2- حدث اصغر در غسلهای ارتماسی موجب بطلان آنها نمی شود، مگر غسلهای
مستحبی که برای آنجام دادن کاری مستحب شده اند؛ مانند: غسل زیارت و غسل
احرام که بعید نیست در این گونه موارد موجب بطلان آنان بشود.
عروة الوثقى، مستحبات غسل جنابت، مسأله 10..