ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
ای دو چشمت سبزواران
گریه ات اشک بهاران
می روم غمگین و نالان
بَهر من اشکی میفشان
ای سراپا مهربانی
ای نگاهت آسمانی
در دل نامهربانم
شوق ماندن منشانی
ترسم آخر در کنارم خسته و آزرده کردی
با همه خوبی و پاکی در خزان پژمرده کردی
می روم تا نشنوم آواز باران دو چشمت
می روم چون می هراسم شعله ای افسرده کردی
ای که در خوبی و پاکی چهل چراغ آسمانی
قلب سردم را چه بی حاصل به سویت می کشانی
عاشق و چشم انتظاری
پاک و روشن چون بهاری
هرچه گفتم باورت شد
حیف از احساسی که داری
چشمه ای خشک و سیاهم
خسته ای گم کرده راهم
بگذر از من که دیگر
زشت و سرتا پا کناهم
قصه ی تلخ مرا گاش از نگاهم خوانده بودی
من گناهکارم تو خوب و مهربانی
مهربانی
سلام
عالی