ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
و اگر نخواهید دیگر بار با نشاط بدوید، باید از این جا بروید! طبیب درمان ناپذیران نباید بود؛ زرتشت چنین میآموزد.: پس شما باید از این جا بروید! باری، پایان دادن بیشتر دلیری میطلبد تا آغاز کردن ِ بیتی تازه: این را طبیبان و شاعران همه میدانند.( فریدریش نیچه )
زورق آنجا ایستاده است.از آن سوی چه بسا راهیست به « هیچ ِ» بزرگ! اما کیست که بخواهد در این «چه بسا» پای گذارد؟ هیچیک از شما نمیخواهد در زورق مرگ پای بگذارد! پس از چه رو میخواهید از جهان- خسته باشید! از جهان خستهاید و با این وجود هنوز به زمین پشت نکردهاید! شما را همیشه هوسمند به زمین یافتهام، حتّا عاشقِ از - زمین - خستگی ِخود