برو -  نایست

 

دیگر اینجا شهر و دیار تو نیست.

 

 

برو -  نایست

 

       دیگر در اینجا قاصدک ها در باد برای تو نمی رقصند.

 

 

 برو -  نایست

 

       دیگر در اینجا زمین به تو گل سرخ هدیه نمی دهد.

 

 

برو -  نایست

 

       دیگر در اینجا پرندگان برای تو آواز نمی خوانند.

 

 

برو -  نایست

 

       دیگر در اینجا درختان سایه هایشان را به تو هدیه نمی دهند.

 

 

برو -  نایست

 

       دیگر در اینجا چشمی با حلقه های اشک خود را برای تو نمی آراید.

 

 

برو -  نایست

 

       دیگر در اینجا دستان مهربانی تو را در آغوش نمی گیرد.

 

 

برو -  نایست

 

       دیگر در اینجا پاهایی خسته هم قدم شبهای تو نمی شوند.

 

 

برو -  نایست

 

       دیگر تو بی سرزمینی.

 

 

برو - دیگر نایست - به پشت سرت هم نگاه نکن......